صمد مرفاوی هنوز نتوانسته جایگاه خود را میان هواداران استقلال محکم کند و بسیاری همچنان بر این عقیدهاند که سرمربی جوان آبیها آن مربی قابل اعتماد و کاربلد نیست که البته این شرایط محصول ویژگیهای خاص و منحصر به فرد اخلاقی مرفاوی است. صمد به لحاظ اخلاقی یکی از شاخصترین چهرهها میان استقلالیها است. او به واسطه خوشخلقیهایش در زمره مردانی قرار گرفته که از اعتبار بسیاری میان استقلالیها برخوردار است اما این ویژگی نیز سبب نشده مرفاوی میان هواداران استقلال به عنوان یک گزینه کامل معرفی شود که در واقع عدم اعتماد به او از دیدگاه فنی نشات گرفته است و دلیل دیگری ندارد.
سیمای مرفاوی میان هواداران استقلال هنوز شکل نگرفته. خیلیها هنوز هم او را با امیر قلعهنویی مقایسه میکنند که این قیاس کاملا معالفارق است. صرف اینکه امیر قلعهنویی توانسته قهرمانیهای بسیاری را همراه با استقلال بهدست آورد نمیتوان او را نهایت آرزوهای هواداران استقلال نامید. شاید واعظ آشتیانی، گذشته از اختلافهای شخصی که با امیر داشت به دنبال روزنهای بود تا یک مربی کاربلد دیگر را در استقلال چهره کند و به همین دلیل دست روی مرفاوی گذاشت. اما سوال این است چرا واعظ آشتیانی دست روی مرفاوی میگذارد؟ آیا واعظ هم این قیاس را نادرست میداند؟
***
صمد برای خیلیها ناشناخته است. او به واسطه انزوا طلبیهایش و درونگرایی محض اخلاقیاش، هیچگاه نتوانسته همه داشتههای فنی خود را بروز دهد. صمد را میتوان اسرارآمیزترین جزیره آبیها دانست. مردی که به سختی میتوان جاذبههای اخلاقیاش را کشف کرد. مردی که سعی میکند برون گریز باشد و البته این خصایص اخلاقی در نوع مربیگری او نیز تاثیرگذار بوده.
شاید بزرگترین وجه تمایز او و امیر قلعهنویی که باعث فاصله افتادنش با هواداران شده همین باشد. صمد از فن بیان ضعیفی سود میبرد البته هیچگاه نمیتوان این کاستی را راهی برای سرزنش کردن او دانست چرا که صمد در ذات یک مربی کاربلد است، حتی کاربلدتر از امیر قلعهنویی!
***
امیر قلعهنویی از فن بیان و یا به عبارتی فن انتقال مطلوبی برخوردار است. اما صمد نمیتواند این ویژگی را تمام و کمال در اختیار داشته باشد. صمد شاید به دلیل همین نقاط تاریک کاریاش میان عام به عنوان یک مربی درجه دو ظهور کرده است. در حالی که به زعم نزدیکان، صمد در برخی مواقع بسیار آگاهتر از امیر قلعهنویی با مسائل فنی تیمش برخورد کرده است. شاید اگر امروز بعضیها ادعا کنند صمد به لحاظ فکری جلوتر از امیر قلعهنویی است یک شوخی بامزه تلقی شود که این فضا محصول همان ناشناخته ماندن جاذبههای فنی او است.
صمد مرفاوی بزرگترین دلایل پس رفت خود را وامدار همین کاستی بزرگ است. او باید بتواند میان تفکرات خود و فن بیانش یک پل مستقیم ایجاد کند تا آنچه از ذهن خلاقش به بیرون تراوش کرده را به بیان لفظی بازگو کند.