نیلسون کورهآ جونیور دروازهبان برزیلی پرسپولیس صبح دیروز و وقتی متوجه شد برای سومین بار طی سه سال گذشته ممنوعالخروج شده، به اداره مالیات رفت تا هرچه زودتر مشکل خود را حل کرده و برای استراحت همراه خانوادهاش راهی کشور پرتغال شود. حدود ساعت 14:30 بود که به روزنامه خبرورزشی آمد تا در مورد یک ماجرای بسیار مهم صحبت کند؛ ماجرای جداییاش از جمع سرخپوشان پایتخت. این مصاحبه پر است از حرفهای خواندنی. ما نشستیم پای درد دل نیلسون و حرفهایش را شنیدیم. او در طول مصاحبه هم غمگین شد و هم عصبانی، کمتر از قبل میخندید و بیشتر از گذشته غصه داشت. حرفهای این بازیکن برزیلی و متعصب پرسپولیس که به همراه دخترش لیتیشیا به دفتر روزنامه آمده بود را بخوانید و در مورد شرایطش قضاوت کنید.
میگویند فصل خوبی نداری، میگویند نیلسون افت کرده، میگویند تو دیگر آن نیلسون فصل قبل نیستی. این حرفها را قبول داری؟
نه. آنهایی که مرا دوست دارند، این حرفها را نمیزنند چون همه چیز را میدانند. اگر افت کردهام، کاملاً طبیعی است. اگر نسبت به گذشته کمتر دیده میشوم، طبیعی است. فصل قبل، یک فصل استثنایی را پشتسر گذاشتم. خودتان بارها با من تماس گرفتید و گفتید رکورد این دروازهبان و آن دروازهبان را شکستی. من فصل قبل از نظر خودم عالی بودم و به غیر از یک یا دو بازی، در باقی دیدارها عملکرد مناسبی داشتم اما این فصل همه چیز عوض شد. میتوانم با شما و هواداران بیپرده صحبت کنم؟!
بله. اصلاً برای همین اینجا هستی.
بعضی از مربیان تیم نگذاشتند من نیلسون فصل پیش باشم. آنها در مورد دروازهبانها دچار اشتباه شدند. چند بازی درون دروازه پرسپولیس بودم و خوب کار کردم ولی جای مرا عوض کردند و گفتند برو روی نیمکت بنشین. اینها برای یک گلر، دشوار است و به راحتی هضم نمیشود. من بالاخره در سال 2014 و در تهران یک مدل جدید از دروازهبانی را دیدم؛ اینجا میگویند باید با دروازهبان دیگر، به صورت چرخشی کار کنید. من در پرتغال بازی کردهام و از فوتبال روز دنیا مطلع هستم، به من بگویید به غیر از پرسپولیس، کدام باشگاه در جهان اینطور از دروازهبانهایش استفاده میکند؟ به من بگویید اصلاً این سیستم چرخشی یعنی چی؟ من آمدهام به پرسپولیس کمک کنم اما میگویند برو و در سیستم چرخشی کار کن. این تفکر تاکتیکی همه چیز را خراب کرد. روحیه مرا بههم ریخت و باعث ضعف سوشا مکانی شد. من تا به حال حرف نزدم تا پرسپولیس به حاشیه نرود اما حالا همه چیز را میگویم، با این سیستم چرخشی هم به من و سوشا لطمه زدند و هم به پرسپولیس. هواداران حتماً این موضوع را میدانند که یک باشگاه باید یک دروازهبان شماره یک داشته باشد و یک دروازهبان نیمکتنشین، یک نفر دوم خوب اما در پرسپولیس همه چیز متفاوت است. اینجا میخواهند شما يک بازی به میدان بروی و بازی بعدی نیمکتنشین باشی. قبلاً هم به خبرورزشی گفتم باید مربیان به من 5 بازی زمان بدهند، اگر بد بودم، اگر نتوانستم به تیم کمک کنم، یک گلر دیگر به جای من بگذارید. آنها فقط به خودشان فکر میکردند. ما را خراب کردند. باعث شدند تمرکزمان را از دست بدهیم. تمرینات شده بود استرس.
تو باید نفر اول میشدی یا سوشا مکانی؟
سوشا دوست من است اما به شما میگویم من از لیگ پرتغال یا از کشور برزیل به ایران نیامدهام که نیمکتنشین باشم. کارنامه و عملکرد من در این باشگاه کاملاً مشخص است. میتوانید در مورد من از آنهایی که فوتبال را میفهمند سؤال کنید. آنها به شما میگویند که نیلسون چطور کار کرده است. بد بوده یا خوب.
تو میدانستی سوشا مکانی به پرسپولیس پیوسته، چرا قبول کردی به این تیم بیایی؟
من میخواهم به همه سؤالات شما به راحتی جواب بدهم؛ حقیقت این است که من گلر یک پرسپولیس بودم و سوشا آمد. من اینجا جایگاه داشتم که سوشا آمد. سالهای قبل هم اینطور بود، وقتی من به این تیم اضافه شدم، شهاب گردان بازی میکرد اما کمکم توانستم خودم را به ترکیب تیم تحمیل کنم. من برای سوشا مکانی احترام زیادی قائل هستم اما او میدانست که گلر پرسپولیس من هستم با این حال قبول کرد و به تیم ما آمد. من روز اول به او خوشامدگویی کردم و الان هم با هم رفاقت داریم. من با علی دایی رفیقم و این حرفها باعث رنجش او نمیشود. در مورد شرایط فعلی صحبت میکنم، اگر سرمربی شجاع باشد، نه از من میترسد و نه از سوشا. تصمیم بزرگتری از انتخاب سیستم چرخشی میگیرد. اوست که باید بگوید چه کسی نفر اول است و چه کسی نفر دوم. هر کسی که نیمکتنشین شد باید قبول کرده و بدون اعتراض روی نیمکت برود. هیچ اعتراضی در کار نیست، باید کار را دنبال کنیم اما نه اینطور.
تو بگو در این میان چه کسی اشتباه کرده؛ علی دایی که تو را حفظ کرد؟ حمید درخشان که نیمکتنشینت کرد یا خودت که در ابتدای فصل در پرسپولیس ماندی؟
در این مورد نظری نمیدهم. نمیگویم این تیم جای من است یا سوشا مکانی. من فقط میگویم بهتر بود به من 5 یا 6 بازی فرصت میدادند، اگر بد بودم، خودم میرفتم روی نیمکت و میگفتم کارم را بلد نیستم. فصل قبل در 30 بازی فقط 15 گل دریافت کردم اما در این فصل هفته هفدهم هستیم و تیم ما 21 گل دریافت کرده است. اینها همان مسائلی است که میگویم. به تیم ما فشار وارد کردند، مشکلی هم نیست که حل نشود؛ باید گلر اول تیم مشخص میشد که نشد.
مردم سردرگم شدهاند، بالاخره رابطه تو با سوشا مکانی خوب است یا بد؟
من و سوشا هر کدام شخصیتهای جداگانه داریم. من رابطه خوبی با او دارم، گاهی اوقات با هم به رستوران میرویم و در کنار هم شام و ناهار میخوریم. کوچکترین مشکلی با او در خارج زمین ندارم. وقتی حتی روی نیمکت سوشا مینشینم هم به برد تیم تمرکز میکنم. من نمیدانم وقتی سوشا بیرون نشسته، چه رفتارهایی داشته یا چه حرفهایی در مصاحبههایش زده است اما من چون حرفهای هستم و با باشگاه قرارداد دارم، با تمام وجود برای برد تیم میجنگم. اگر روی نیمکت هم باشم، قلبم با سایر بازیکنان در داخل زمین میتپد. همیشه همه انرژیهایم را در راه موفقیت تیم گذاشتهام. هواداران میدانند دروغ نمیگویم.
آنچه ما میبینیم، با چیزی که تو میگویی متفاوت است. با این حال برای آیندهات چه تصمیمی داری؟
ببینید در مورد من همیشه یکسری شایعات وجود دارد، همینطور برای سوشا. ما با هم رفیق هستیم. من در ابتدای فصل از 5، 6 باشگاه ایران پیشنهاد داشتم. بعضی از پیشنهادات حداقل دو، سه برابر پرسپولیس بود ولی اینجا ماندم، دلیلش را میدانید؟
خودت توضیح بده، شاید کلید معما در همین سؤال باشد که چرا ماندی؟
چون در پرسپولیس خوشحال بودم. فصل قبل برایم عالی بود، پر از خاطرات خوب. احساس فوقالعادهای داشتم. ماندم تا آن احساسات را افزایش دهم. ماندم تا با پرسپولیس به آسیا بروم. اینجا خانه من بود. فکر میکردم در پرسپولیس بمانم باز هم خوشحال خواهم بود اما برخی از مربیان نگذاشتند. آنها همه چیز را خراب کردند. تصور میکردند با سیستم چرخشی، میتوانند موفقیتهای بزرگی به دست آورند اما دیدید که چه دستاوردی داشتند. گاهی ماندن میتواند به یک بازیکن کمک کند و گاهی رفتن. من دیگر در این باشگاه احساس خوشحالی نمیکنم. انگار مربیان پرسپولیس مرا دوست ندارند. انگار میخواهند مرا خراب کنند. به شما میگویم، من طلب سنگینی از پرسپولیس دارم اما چون اینجا خوشحال نیستم، اگر 10 برابر پول بیشتر هم به من بدهند وقتی خوشحال نباشم، میروم. بروید از مسئولان باشگاه بپرسید چقدر تا به حال به من پول دادهاند.
تو حرف از جدایی زدی؟ درست شنیدیم؟
بله، وقتی مرا نمیخواهند چرا باید بمانم؟ نمیبینید که مرا نمیخواهند؟ ببینید چطور رفتار میکنند. در بهترین روزهایم نیمکتنشین شدم، روحیهام افت کرده و حالا هم میخواهم از کشور خارج شوم اما نمیتوانم چون باشگاه پول مالیاتم را نداده است.
رابطهات با حمید درخشان چطور است؟ آیا او از تو حمایت میکند؟
من یک بازیکن حرفهای هستم و با باشگاه قرارداد دارم. من بودم که حمید درخشان آمد. از خودش بپرسید که من کوچکترین مشکلی با او ندارم. نفر اول سر تمرین میروم و به عنوان آخرین نفر تمرین را ترک میکنم. در ایران با مانوئل ژوزه، یحیی گلمحمدی، علی دایی و حالا درخشان کار کردهام اما هرگز حاشیه نساختهام یا قهر نکردم ولی حالا شرایط به گونه دیگری است. آنها فقط مانده به من مستقیماً بگویند نیلسون از تیم ما برو!
به نظر نمیآید این پاسخ خوبی به تلاشهای تو در این 3 سال در پرسپولیس باشد!
قرار شد همه چیز را اینجا بگویم، باور کنید تا الان هم فقط به خاطر تماشاگران در تیم ماندم. فکر میکردم در این فصل بد اگر من هم از این تیم بروم، ممکن است هواداران پرسپولیس بیش از اینها ناراحت و غمگین شوند. حالا هم میگویم من عاشق پرسپولیس هستم. دلم میخواهد بمانم. باید بمانم چون کارهای مهمی دارم که باید انجام دهم ولی اگر اوضاع اینطور باشد؛ خداحافظ پرسپولیس.
مردم که تو را خارج از زمین فوتبال میبینند، چه رفتاری دارند؟
آنها میپرسند نیلسون چرا بازی نمیکنی و من فقط سرم را پایین میاندازم و میگویم نمیدانم، از سرمربی تیم بپرسید.
چرا در این فصل تو و سوشا این همه گل بد دریافت کردید؟
دلیلش همان است که گفتم؛ وقتی یک بازی در میان به میدان بروی نه روحیه داری و نه اعتماد به نفس. ما که ماشین نیستیم، آدم هستیم. ممکن است اشتباه کنیم.
وقتی نیمکتنشین هستی، مثل علی کریمی رفتارهای جالبی از خود بروز میدهی. اینها یک نوع فیلم بازی کردن است یا واقعیت زندگی تو؟
(با شنیدن این سؤال کمی احساساتی میشود و در حالی که از روی صندلی خود بلند شده و دستش را روی قلبش گذاشته، ادامه میدهد) پرسپولیس در قلب من است. من با این تیم قرارداد دارم و از دوران کودکی یاد گرفتهام هر بازیکنی باید باشگاهش را دوست داشته باشد. در زمین بازی، روی نیمکت یا حتی در خانه. من اینجا بازی میکنم و زندگیام با پول پرسپولیس میچرخد، چرا باید فیلم بازی کنم؟ نه، بعد از 20 سال یاد گرفتهام که حرفهای باشم و به تیمم انرژی مثبت بدهم.
تو در این دربی هم یکی از بهترینهای پرسپولیس بودی. در این مورد صحبت میکنی؟
بازی زیبایی بود. اتمسفر و جو عجیبی در ورزشگاه وجود داشت. هواداران مرا تشویق میکردند و من از خوشحالی نزدیک بود سکته کنم. میدانستم برد در این بازی برای همه اهمیت دارد. میدانستم نباید ببازیم، نباید تحت هیچ شرایطی بگذاریم استقلال برنده شود. من 5 بازی مقابل استقلال به میدان رفتهام، یک گل خوردهام، یک برد داشتیم و 4 تساوی. این موضوع برایم یک افتخار محسوب میشود. وقتی گل دوم بهثمر رسید، استرس من بیشتر شد ولی به سکوهایی که سرخ رنگ بود نگاه کردم و به خودم گفتم نباید گل بخورم. خدا هم خواست تا در آن دقایق چند توپ بگیرم. کمی هم وقت تلف کردم. البته یک توپ به تیر دروازهام برخورد کرد. وقتی توپ از بالای سرم رد شد، به توپ دستور دادم وارد دروازه نشود و خوشبختانه حرفم را گوش کرد! با این حال، با اینکه در دربی به نظر خودم عالی بودم اما بازی بعدی مرا نیمکتنشین کردند. شما به من بگویید در کدام نقطه از دنیا با یک دروازهبان باروحیه چنین رفتاری میکنند. مشخص است که مرا نمیخواهند. معلوم است که در آن روز میخواستند مشکلشان حل شود و بعد مرا نیمکتنشین کردند.
راستی! مصدوم شدهای؟
بله. انگشت اشاره دست راستم به شدت مصدوم بود و به همین علت یک هفته تمرین نکردم. بعد از تعطیلات اوضاعم بهتر میشود.
مشکل مالیاتی تو حلشدنی است یا نه؟
به من بگویید چطور باید مشکلم را حل کنم؟ شما راهی سراغ ندارید که بتوانم از ایران خارج شوم؟ شرایط عجیبی به وجود آمده است. تکلیف مدیرعامل و معاون و باقی مسئولان باشگاه مشخص نیست. من نمیدانم با چه کسی صحبت کنم. میدانم که بازیکنان و مربیان خارجی قبلی پرسپولیس به فیفا شکایت کردهاند اما من پرسپولیس را دوست دارم و نمیتوانم چنین کاری انجام دهم. از هر کس که میتواند مشکل خروجی مرا حل کند کمک میخواهم. لطفاً به من به خاطر تلاشهایی که در این سالها داشتم کمک کنید. لطفاً به من بگویید چرا مسئولان باشگاه پرسپولیس به همه بازیکنان به صورت هفتگی و ماهانه پول میدادند به غیر از من و اومانا؟ به من بگویید چرا مرا نمیخواهند؟ بگویید تکلیفم چه میشود؟ میخواهم بمانم اما نه با این وضعیت. من هم شخصیتم را دوست دارم و نمیخواهم شخصیتم شکسته شود.
انگار آدم بدشانسی هستی. به خاطر مشکلات مالی از لیگ پرتغال به لیگ ایران آمدی و اینجا هم دچار گرفتاری شدی!
ببینید من پولهای زیادی در فوتبال به دست آوردم و مشکلم با این باشگاه اصلاً مالی نیست. بازیکن ثروتمندی هستم و میخواهم هواداران بدانند به علت مشکلات مالی نمیخواهم از پرسپولیس بروم. من در این سه سال فهمیدم در ایران، مدیرانی که پای برگههای قرارداد را امضا میکنند، به بندهای قرارداد اعتنایی ندارند. آنها اصلاً دوست ندارند بدانند در قرارداد چه نوشته شده است. الان 7، 8 ماه است که پولی نگرفتهام. فصل قبل هم همین بود ولی ماندم چون احساس خوبی داشتم. پول نمیخواستم، من عاشق تیم بودم. من از فصل قبل و این فصل طلب زیادی از پرسپولیس دارم ولی این موضوع برایم اهمیتی ندارد چون اینجا آمده بودم تا بازی کنم و دروازهبان اصلی پرسپولیس باشم. آمار هم میگوید فصل قبل و در بازیهای این فصل برای تیمم بد کار نکردم ولی مربیان این تیم مرا مجبور به رفتن میکنند. در ضمن، اینجا ایران است و من نمیتوانم از MASTER CARD استفاده کنم. اینجا نیاز به پول ایرانی دارم ولی پولی به من نمیدهند و در یک سال و نیم گذشته بیشتر از حسابهای قبلی خودم برداشت داشتم تا طلبم از باشگـــــــاه پرسپولیس.
حرف دیگری با هواداران داری؟
در واقع میخواهم از همه آنها تشکر کنم که طی سه فصل مرا تشویق کردند. وقتی در زمین بودم یا خارج از زمین، آنها کاری کردند تا در ایران احساس آرامش داشته باشم. آنها به من عشق دادند. اگر از پرسپولیس رفتنی شدم، هواداران باید بدانند اصلاً به خواسته خودم نیست چون برخی مرا مجبور به این کار میکنند. هواداران به من عشق دادند، در هیچ کشوری به اندازه ایران احساس راحتی نداشتم. همسرم و لیتیشیا (دخترش) هم راحت بودند. در هیچ کشوری، به این اندازه فوتبال برایشان مهم نیست. پرسپولیسیها با این تیم زندگی میکنند. من فریاد میزنم میخواهم بمانم ولی نه با این رفتارها و با این شرایط. اینطور باشد، باز هم باید بگویم: «خداحافظ پرسپولیس، خداحافظ هواداران عزیز!»