سلام اسطوره... اگر سرطان تو را از ما نمی‌گرفت امروز در خانه‌ات شمع 65
سالگی را فوت می‌کردی اما حیف که از سال 90 تو در میان ما نیستی.
عقاب
عزیز، خوب شد رفتی و پرواز کلاغ‌ها را در آسمان شهر ندیدی. گلبرگ مغرور،
نیستی تا ببینی چه بر غرور آدم‌ها آمده. تو حاضر بودی بمیری ز بی‌آبی و پی
شبنم نگردی اما حالا گردن کج کردن عار نیست. دروغ می‌گویند تا به نان
برسند. این‌ها هم اصلاً عیب نیست. اسطوره، خوب شد رفتی تا حال امروز فوتبال
را نبینی. تو برای آنکه نان حلال برای خانواده‌ات ببری در بنگلادش روزهای
طاقت‌فرسا را با بردباری سپری کردی اما حالا خیلی راحت حقیقت را وارونه
جلوه می‌دهند و از مقدسات هزینه می‌کنند تا خود را موجه جا بزنند غافل از
خدایی که تو خیلی از آن می‌ترسیدی و می‌گفتی خدا را اگر نبینی روزگارت سیاه
است. اسطوره خوب شد رفتی و بیماری فوتبال ما را ندیدی.
تو
که نمی‌توانستی حق را نگویی. خوب شد نیستی وگرنه حقیقت سیاه فوتبال، تو را
می‌کشت. اسطوره 43 ماه است که نیستی اما هیچ یک از عاشقانت تو را فراموش
نکرده‌اند. آنها که چاقوکشی و عربده‌کشی و نوچه‌پروری را دوست ندارند. آنها
که تو را، این مرد راستگوی فوتبال را از صمیم دل دوست داشتند. شاید همان
عاشقان ناصر حجازی امروز بر سر مزارت برای مرد نازنین فوتبال جشن تولد
بگیرند. این خاصیت مردان بزرگ است. عقاب آنقدر باشکوه پرواز می‌کند که تا
سال‌ها آوازه پروازش در یادها می‌ماند. نه مانند کلاغ که به هنگام پرواز هم
دوست‌داشتنی نیست.
یادبود ناصر حجازی در سکوت
خانواده ناصر حجازی اعلام کرده بودند به علت تقارن سالروز تولد این اسطوره
با ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امسال روز 23 آذر، همزمان با تولد
زنده‌نام حجازی برای او جشن نمی‌گیرند و مراسم گرامیداشت او دی‌ماه برگزار
خواهد شد. صبح دیروز اعضای خانواده حجازی با چند شاخه گل به قطعه نام‌آوران
رفتند تا ساعتی را بر مزار ناصرخان سپری کنند و جالب است بدانید حدود 200
نفر از دوستداران اسطوره آبی نیز در این محل حضور داشتند و پس از قرائت
فاتحه، بهشت زهرا (س) را ترک کردند.