دقایقی بعد از کنفرانس نسبتاً طولانی خبری در دفتر نایب رئیس فدراسیون فوتبال، رودررو با افشین قطبی، گفتوگو آغاز میشود. مصاحبهای که افشین در آن هیچ سؤالی را بیپاسخ نمیگذارد غیر از موردی که به ماجرای اتفاقی خانوادگی مرتبط میشود؛ «خیلی دوست ندارم درباره آنچه در دبی رخ داد حرفی بزنم. اگر ناراحت نمیشوید به این سؤال پاسخ ندهم.»
مهمترین نکاتی که قطبی در این مصاحبه به آن اشاره می کند را مرور می کنیم:
من اصلاً قصد نداشتم از حرفهایم اینگونه استنباط شود که گناه باخت را به گردن داوری میاندازم. نه، اصلاً این طور نیست. من مجموعهای از مشکلات را آنجا گفتم که بخشی هم به داوری اشاره میکرد.
هیچ وقت، هیچ وقت من این قول را ندادم. نه من قول ندادم. من هیچ وقت قول ندادم که قهرمان جامملتهای آسیا شویم.
چطور وقتی بازیکنی از این لیگ به تیم ملی میآید درحالی که فقط قرار است یک جلسه در تمرین تیم ملی باشد، بتواند معجزه کند و آماده ارائه فوتبالی بینالمللی باشد؟ وقتی میگویم خواستهام قبل از فیفادیها تیمم را یک هفته در اختیار داشته باشم آیا حرفی غیرمنطقی میزنم که همکارانت با تعجب مرا نگاه میکنند؟
بازیکنان آنجا CNN یا BBC را نگاه میکردند و آن تصاویر خیلی در اعصاب بازیکنان نقش داشت. خیلی از تلفنها کار نمیکرد و بازیکنان نمیتوانستند که با خانوادههایشان صحبت کنند یا داستانهایی که میشنیدند که تعدادی از اقوام شان، پسر خاله یا پسر دایی یا از اقوام دیگرشان آن روزها در خیابانها بودند و ممکن بود برایشان اتفاقی بیفتد. اینها التهاب بچهها را بالا میبرد و اثر میگذاشت روی افکارشان.
اگر من دستانم را دور گردن آقای حاجیلو حلقه کنم به این کار انعکاسی سیاسی میدهند درحالی که قصدم فقط این بوده که صمیمیتم را نشان دهم یا اینکه میروم تمرین پرسپولیس و با کریم گپ میزنم، مینویسند او دعوت تیمملی را رد کرد و حرمت تیم ملی را پایین میآورند یا همان ماجرا که مربی پرسپولیس هستی نباید لباس آبی بپوشی یا در تیم ملی از لباس قرمز استفاده نکن که استقلالیها ناراحت میشوند و البته ماجرای اینکه حق ندارم رنگ سبز در هیچیک از لباسهایم به کار رفته باشد که ممکن است مرا با جریانی سیاسی مرتبط کنند.