کارلوس کروش که به برنامه ورزش از نگاه 2 رفته بود بعد از 15 دقیقه تبلیغات اسپانسر تیم ملی ، وارد بحث فوتبالی شد و از همان ابتدا درباره سئوال های جدی فوتبالی پاسخ داد. او طوری سخن گفت که نشان می دهد احتمالا هنوز هم شانسی نمی توان برای
**در ابتدا باید بگویم که اگر این اعتقاد را داشته باشم که بهترین تیم در برزیل حضور داشته و باید به جام ملت ها برود، چرا که بد است؟ البته فکر می کنم که برخی از انتقادها دچار عدم اساس صحیح برای مطرح شدن است.
**اگر شما فقط به اردوی پرتغال توجه کنید، ما با 10 بازیکن جدید به این اردو رفتیم. وقتی شما در بین 24 بازیکن، 10 تغییر دارید چطور می توانید بگویید همان تیم جام جهانی را هنوز دنبال می کنیم؟
**البته تیم ملی هم جایگاه مناسبی نیست. مثل یک سوپرمارکت که بخواهید با قرعه کشی بازیکن انتخاب کرد. در تیم ملی باید حضور بازیکنان با تداوم همراه باشد. همین ادامه و تداوم هم پایه اصلی انتخاب و کار ماست. آیا این بدین منظور است که بازیکنان یک کارت اعتباری دارد؟ باید بگویم به هیچ عنوان این طور نیست. به واقع در این مدت هم به اثبات رساندم. وقتی به ایران آمدم به نظر می رسید برخی باز هم کارت اعتباری برای حضور دائم در تیم ملی دارند.
**وقتی این نگرش را تغییر دادم، یکسری افراد علیه من شروع به کار کردند. برخی بازیکنان جوان، پورعلی گنجی، سروش رفیعی، وریا غفوری، حبیب گردانی، سردار آزمون و... من حتی دو یا سه بازیکن دیگر را هم می توانم نام ببرم كه جدید هستند. با این حال خیلی ها می گویند بازیکنان تیم ملی ثابت هستند.
**سرمربی تیم ملی حتما باید این دانش را داشته باشد که مسیر پیشرفت را بشناسد و بازیکنان جوان را به تیم تزریق کند. ولی پایه ها و فندانسیون یک تیم را نمی توانید به فاصله یک بازی تا بازی بعدی تغییر دهید.
**در حال حاضر 12 تا 14 بازیکن باتجربه دارند که با ایمان و اعتماد به نفس شان را می توانیم برای جام ملت ها به کار بگیریم. فقط ببینید بازیکنان جوانی که در تیم ما وجود دارند، مرتضی پورعلی گنجی، احمد عبدالله زاده، علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، کریم انصاری فرد، سروش رفیعی، علیرضا بیرانوند و... این تیمی که من به شما گفتم، بازیکنانی هستند که به صورت میانگین 22 یا 23 سال دارند.
این برای آنهایی است که می گویند من برای آینده کاری انجام نداده ام. آنها بگویند برای آینده فوتبال ایران چه کرده اند؟ و باید بگویم در اردوی پرتغال در کنار این بازیکنان بودم و از عملکردشان راضی و خوشحال هستم.
**باید این را بپذیرم و احترام بگذارم به آنهایی که از من و لیست هایم انتقاد می کنند به خصوص در مورد انتخاب دروازه بان ها. مخصوصا وقتی این انتقادات از سوی افرادی است که به اندازه صفر برای فوتبال ایران دستاورد داشته اند، خوشحال می شوم.
**بیایید در مورد کلمه انتقاد تمرکز کنیم. من همیشه در کارم انتقاد را قبول می کنم و با آن کنار می آیم. ولی وقتی شما یک مساله ای را مورد انتقاد قرار می دهید، به معنای منع آن نیست بلکه فقط یک نقطه نظر دیگر است. فوتبال یک دادگاه خیلی خوب و منصفانه ای دارد و آن نتایج فوتبال است
**من خیلی خوشحال هستم که به این مسائل اشاره شد تا در مورد کل تیم حرف بزنیم. من به هیچ عنوان فرار نمی کنم از صحبت کردن در مورد دپارتمان دروازه بانان تیم ملی. هرگز در این مورد فرار نمی کنم. قبل از جام جهانی برزیل، 5 دروازه بان نهایی را انتخاب کردم؛ حقیقی، سوشا، رحمان احمدی، لک و بیرانوند. تمامی شان دروازه بان های جوانی بودند به غیر از رحمان که باتجربه تر بود. همین طور دانیل داوری که در لیگ یک اروپا مشغول بازی است.
**بعد از جام جهانی به خصوص در اردوی پرتغال با گلرهای جدید کار کردیم. البته حقیقی در کنار ما بود و در جام جهانی ثابت کرد می تواند برای سال ها دروازه بان تیم ملی باشد. محسن فروزان هم همراه ما بود. امروز او یکی از بازیکنان اصلی در یکی از مهم ترین باشگاه های ایران یعنی استقلال است. مطمئنا یک دلیلی وجود دارد که امیر قلعه نویی از فروزان درون دروازه تیمش استفاده می کند. علیرضا بیرانوند هم جوان است و پتانسیل های خوبی دارد که متاسفانه مدتی است مصدوم شده است. همچنین سوشا مکانی که در پرسپولیس بازی می کند و من او را زیر نظر دارم.
**باید در مورد برخی اتفاقات که در گذشته رخ داده باید حرف هایی بزنیم. در مورد سوشا مکانی حرف بزنم. بعد از بازی در اولسان داور چهارم با گزارش اشتباه خود، سوشا مکانی را دو جلسه محروم شد و جام جهانی را از دست داد. اگر یک نفر استحقاق بازی در تیم ملی را داشته باشد، سوشا مکانی است. به همین دلایل این سه دروازه بان یعنی حقیقی، فروزان و سوشا در تیم ملی حضور دارند. و این ثابت می کند که ما دقیقا لیگ را از نزدیک می بینیم.
**وظیفه من این نیست که فقط اتفاقات لیگ را مدنظر قرار دهم، من باید تمرینات تیم ملی را نیز ببینم. من می خواهم بازیکنانی را در تیم ملی ببینم که در خدمت ما باشند. فقط می خواهم بازینکانی ببینم که حاضرند برای تیم ملی بمیرند نه اینکه از بقیه بخواهند خودشان را قربانی کنند. می خواهم افراد شجاع را ببینم. و همین طور می خواهم بازیکنانی را ببینم که هیچ وقت پشت به تیم ملی و هواداران تیم ملی نکرده اند. الان هم خیلی خوشحالم که این گروه را در اختیار دارم.
**(کروش به درخواست علی جوادی، مجری برنامه در مورد ساعتی که به رنگ پرچم ایران است و به مچ دستش بسته، صحبت می کند) این ساعتی که به دستم بستم، مربوط به زمان جام جهانی است که یک ساعت خاص برای 32 تیم شرکت کننده ساخته شد. من نمی خواهم برای هیچ شرکتی تبلیغ کنم. این داستان از بازی مقابل کره جنوبی شروع شد. بازی دشواری برای ما بود چون از یک بازی حساس مقابل لبنان آمده بودیم. در آن برهه از زمان، هیچ کس امیدی به تیم ملی نداشت چون می دانستیم کره تیم بسیار قدرتمندی است.
**بیاییم و واقعیات را در نظر بگیریم؛ در تصاویری که نشان دادید، من باقری، مهدوی کیا، دایی و کریمی را دیدم. چه چیزی در فوتبال ایران در 10 سال گذشته تغییر کرد؟ در آن دوران اکثریت بازیکنان شما در اروپا بازی می کرد اما کره حتی یک بازیکن هم در اروپا نداشت. 10 سال بعد دوباره واقعیات را ببینید، امروز کره فقط در آلمان 5 بازیکن و در انگلیس 3 بازیکن دارد.
**به بازیکنانی اشاره نمی کنم که در اروپا نیمکت نشین باشند. بازیکنان کره جنوبی در لیگ های اروپایی به صورت ثابت بازی می کنند. من بازی با کره جنوبی را به یاد می آورم که دومین کارت قرمز تمام عمرم را در آن دریافت کردم.
**یک اتفاقاتی نرمالی وجود داردکه برای من و مسعود شجاعی که در آن بازی برایمان رخ داد. وقتی در بازی مقابل کره جنوبی اخراج شدم، یک پسر بچه کوچک یک پرچم کوچک به من داد و من تا آخر بازی این پرچم را در دست داشتم. من آدمی نیستم که به خرافات و شعبده بازی اعتقاد داشته باشم اما از آن بازی سعی می کنم همیشه چیزی شبیه به پرچم ایران همراه داشته باشم. به خصوص آن پرچم کوچک را همیشه در کنارم دارم.
**برخی بازیکنان در سراسر جهان از بعد شخصیتی کمی مدیریت شان سخت و دشوار است. بعضی از بازیکنان کمی احساساتی تر هم هستند و به خاطر شرایط مسابقه عکس العمل های شان را به حدی غیرقابل کنترل می برند که در همه جای دنیا نیز این احساسات شبیه به یکدیگر است. مخصوصا با بازیکنان جوان باید صبور باشیم و با آنها محکم ارتباط بگیریم و در مواقع لزوم با آنها با نظم و انضباط تیمی برخورد کنیم.
**این مسائل فقط در مورد بازیکنان نیست بلکه راجع به بازیکنان و تیم ها هم هست. مدیران و سرپرستان و... درون زمین و بیرون زمین. البته از نگاه من، الگو بسیار مهم است. بازیکنانی که سن بیشتری دارند، حتما باید تجارب خود را به بازیکنان جوان تر تزریق کنند و مثل یک الگو باشند. وقتی ما در یک تیم بازیکنانی از نسل قبل تر را داریم که الگو برای نسل جدید نیستند با یک مشکل مواجه می شویم. در نتیجه بسیار مهم است که بازیکنان جوان از باتجربه ها این مسائل اخلاقی و رفتاری را یاد بگیرند و شخصیت تیمی را رعایت کنند. البته رسانه ها در تمام جهان متاسفانه یکسری از بازیکنان جوان را در یک زمان بسیار کوتاه، بزرگ و غیرقابل کنترل می کنند.
**بار دیگر تکرار می کنم فقط از طریق اجرای نظم است که مربیان می توانند الگوگیری کرده و حرفه ای گری را یاد بگیرند. مربیان باید منظم باشند تا بازیکنان جوان مسائل مختلف اخلاقی را بیاموزند. گاها یکسری اتفاقات رخ می دهد که نباید به گونه ای نشان دهیم که انگار مساله بر سر مرگ و زندگی بوده است.
**من دوست دارم کار تیمی و اصول کاری خود را با بازیکنان باتجربه و جوان ادامه دهم. می خواهم به این میراث بزرگ ادامه دهم تا نشان دهم می توانیم به هدفی که داریم برسیم. در حال حاضر مهم ترین کاری که باید انجام بدهیم، شناخت حریف بعدی است. ضرب المثلی داریم که می گویند آب وقتی از زیر پل رد شد، دیگر رد شده است. هیچ شکی نداریم که عملکرد ایران در جام جهانی باعث کسب احترام ایران در جهان شد. هم در فوتبال هم در زندگی، به دست آوردن چنین جایگاهی بسیار سخت است اما حفظ کردن آن دشوارتر از به دست آوردنش است.
**این دقیقا چالشی است که با آن مواجهیم. در برزیل کسی از ما توقعی نداشت. اگر واقع نگر باشیم، حتی بهترین دوستان ما هم می گفتند به نیجریه می بازیم و 4، 5 گل از آرژانتین می بازیم. هیچ توقعی هم از بازی با بوسنی نبود اما حالا و با کاری که انجام دادیم، مسئولیت مان سنگین تر شده و توقعات زیادی ایجاد کرده ایم.
**این نتایج جام خلیج فارس را بررسی کنید، در 6 بازی همه مساوی کرده اند و هیچ برنده ای نداشتیم. تیم اردن هیچ بازی را در طول رقابت های اردن در خانه شکست نخورد. این تیم کره جنوبی توانست اردن را در خانه خودش با حساب یک بر صفر شکست دهد. تیم کره جنوبی، سه بازی مقابل اروگوئه، کاستاریکا و انجام داد اما چه اتفاقی برای ما رخ داد؟ هیچ! یک اردو در پرتغال برگزار کردیم و دو بازی تدارکاتی مقابل دو باشگاه پرتغالی داشتیم. در گروهی قرار داریم که قطر، امارات و بحرین هم در آن هستند، آنها را باید رقبای سنتی ایران دانست.
**می دانیم این بازی ها می تواند احساسی و پایاپای صورت بگیرد به همین خاطر بازیکنان باید با تعهد و تمرکز کامل به میدان بروند و به هدف فکر کنند. از خرداد ماه امسال تا شروع جام ملت ها، تیم های قطر، بحرین و امارات به طور میانگین 12 تا 14 بازی تدارکاتی انجام داده اند. حالا کجا می توانیم تفاوت ایجاد کنیم؟ بله! ما تجربه جام جهانی داریم واز طریق بازیکنان باید آن تجربه را با خود به جام ملت های آسیا ببریم. ولی از امروز تا جام ملت ها زمان و فرصتی برای از دست دادن نداریم، حتی یک جلسه تمرینی. مطمئنا جام ملت ها برای مان سنگین تر از جام جهانی خواهد بود.
**توقعات هواداران فوتبال ایران الان از تیم ملی بزرگ شده و رشد کرده است. آنها می خواهند ما در جام ملت ها عالی باشیم. شما چه فکر می کنید؟ هواداران فوتبال می خواهند ما بیشتر کار کنیم یا کمتر؟ توقع هواداران از تیم ملی، فدراسیون و بازیکنان تعهد بیشتری است یا کمتر؟ اگر همگان توقعات و آرزوهای بزرگ برای جام ملت های آسیا داریم، حمایت بیشتر می خواهیم یا حمایت کمتر؟ واقعیت در حال حاضر چیست؟ همه اینها که گفتم در پایین ترین سطح خود قرار دارد و این مساله کارمان را سخت تر می کند ولی ما از مسئولیت مان فرار نمی کنیم و به کارمان ادامه خواهیم داد تا بازی های اول، دوم و سوم را پشت سر بگذاریم.
**من برای پیروزی مقابل بحرین، قطر و امارات هیچ ضمانت و قولی نمی دهم اما بهترین تلاش مان را خواهیم کرد تا بجنگیم و کاری سخت و هوشمندانه برای کسب برد انجام دهیم. ما باید در هر بازی به کسب 3 امتیاز فکر کنیم و بجنگیم اما نتیجه در اختیار خداوند است. من همیشه مسئولیت تصمیمات خودم را دارم و آن را می پذیرم اما در دوره های اخیر، ایران شماره یک آسیا بوده ولی این مطلب اصلا واقع گرایانه نیست چون کره جنوبی، ژاپن و استرالیا بهتر از ما هستند. ما باید بیدار شویم و خودمان را پیدا کنیم.
**جام ملت های آسیا بسیار مهم است برای فوتبال ایران و برای آینده مان اما اگر برای سرمایه گذاری در پایه فوتبال ایران کاری نکنیم، آینده مان مورد سوال قرار خواهد گرفت.
**(کروش حالا می خواهد در مورد نیازهای اصلی تیم ملی کشورمان صحبت کند) وقتی من راجع به حمایت بیشتر حرف می زنم، به دو خیابان مجزا اشاره می کنم. یکی از این مسیرها، کارهای کوتاه مدت ماست. هدف کوتاه مدت ما، جام ملت های آسیاست که بابت آن احتیاج به حمایت داریم. حمایت مالی برای تجهیزات بهتر، اردوها، حمایت مالی برای سفرها، حمایت های مالی برای تجهیزات و امکانات ورزشی ما و بالاخص برای انجام بازی های تدارکاتی. اگر این حمایت ها صورت نگیرد فقط باید بر روی عراق و فلسطین برای بازی های دوستانه حساب باز کنیم.
**هیچ شکی نیست که فعالیت های تیم ملی به نوعی مرتبط است با سرمایه های ملی. در تجارت فوتبال، پول مستقیما با شما صحبت می کند. ولی وقتی شما مقایسه می کنید بین هزینه ای که انجام داده اید با جایگاهی که در جهان کسب کرده اید، واقعا متوجه می شوید که هزینه تان اندک بوده است. اگر بخواهیم یکی، دو میلیون یورو را جمع کنیم و جایگاه مان را در مجلات بگیریم، هرگز نمی توانیم. حالا تیم ملی ایران برای خودش احترام ساخته است. همه ملت های مختلف در تمام دنیا می دانند و اگر کسی اینها را نمی داند، اصلا از فوتبال چیزی نفهمیده است. ما برای رسیدن به اهداف مان به حمایت های بیشتری احتیاج داریم. همان طور که در نقطه نظراتم اشاره کردم، من تنها 34 سال تجربه در مربی گری دارم. وقتی شما با عملکرد خوبی از جام جهانی برمی گردید، این انتظار وجود دارد که توجهات و حمایت ها از تیم ملی بیشتر شود. ما می خواهیم سرمایه گذاری بیشتری درفوتبال شود همان طور که رقبای ما برای شکست دادن ایران تلاش می کنند. البته اهداف بلند مدت و میان مدت هم در میان است. مسیرهای میان مدت و بلند مدت است که موفقیت تیم ملی را ضمانت می کند.
**من تنها با 34 سال مربی گری بین المللی با خضوع و فروتنی می گویم بدون داشتن زمین های بهتر از این به جایی نمی رسیم. دومین پیشنهادم، دوران آموزشی و انجام کارهای پایه ای در فوتبال است. این مثال را می زنم در مورد آلمان. مسلما نمی توانید ایران و آلمان را با هم مقایسه کنید اما متدها را می توانید مقایسه کنید. نگرش پیشرفت را نیز همین طور. تیم عالی آلمان توانست قهرمان جهان شود. برنامه ای که برای توسعه آلمان در پی داشت 96 میلیون یورو برای شان خرج برداشت. آنها این پول را برای کسب قهرمانی جهان خرج کردند. ولی شما فقط به نگرش نگاه کنید. یک هفته بعد از کسب قهرمانی جام جهانی، برنامه ای نوشتند که 136 میلیون یورو برای ادامه فعالیت های فوتبال اختصاص داده شد تا قهرمانی اروپا را به دست آورند با این حال از بعد پایه نمی توانید آلمان و ایران را مقایسه کنید.
**بحث اصلی این است، وقتی از یک نقطه موفقیت خارج می شوید باید بیشتر سرمایه گذاری کنید نه کمتر. وقتی ایران از برزیل برگشت، همگی ما باید دست به دست هم بدهیم برای سرمایه گذاری های بیشتر نه کمتر. شما نمی توانید ایران و آلمان را مقایسه کنید اما بحث های پایه ای را باید مد نظر قرار دهید.
**تاکید می کنم درهای تیم ملی برای همه بازیکنان باز است. من هیچ جبهه فکری منفی نسبت به مهدی رحمتی یا سایر بازیکنان ندارم اما شکی نیست که برخی جبهه ای نسبت به ایشان دارند. باز هم تکرار می کنم از وجود بازیکنانی که در تیم ملی هستند احساس خوبی دارم. ولی هیچ شک و شبهه ای ندارم در این مورد که اگر تیم ملی برای حتی یک بازی نیاز به بازیکن خاصی داشته باشد، دست به دعوت رحمتی، عقیلی یا دیگران می زنم اما الان باید به فکر بازیکنان دیگر باشم. چرا از رحمان احمدی حرف نمی زنیم که او ما را به جام جهانی برد؟
**در مورد سفارش مسئولان در خصوص عدم دعوت از مهرداد پولادی باید بگویم نه، هیچ سفارشی در میان نبود ولی فکر می کنم ما با مساله جدی در مورد مهرداد پولادی مواجه هستیم. بدون اینکه قوانین کشور را تحت تاثیر قرار دهیم باید فکری به حال این معضل کنیم. پولادی بازیکنی بسیار مهم برای کسب موفقیت تیم ملی است و من درخواست می کنم از مسئولان محترم تا یک راهکار برای این مشکل پیدا کنند.