کارلوس کروش در مصاحبههای خود از وینگادا حمایت کرده که البته این حمایت قابل پیشبینی بود. به هر حال آنها هموطن هستند و کروش برخلاف مانوئل ژوزه با وینگادا رابطه نزدیکی دارد، اما آیا این رابطه باید باعث شود جناب نلو وینگادا با وجود خلق نتایج شگفتآور – و شرمآور- همچنان بماند و به فعالیتش در ایران ادامه دهد؟ آیا مربیای که صورت فوتبالی ایران را مقابل ویتنام سرخ کرد، میخواهد ما را به المپیک ببرد؟ آیا هر حرفی که کروش میزند درست است و چشم بسته باید قبولش کرد؟!
کارلوس کروش به یک سایت خارجی گفته همواره در ایران برنده بودهام، اما او باختهایی هم داشته و اشتباهاتی هم انجام داده است. همین حمایت چشم و گوش بسته از «وینگادای بازنده» یک اشتباه محرز است که نیاز به بحث و بررسی هم ندارد. کروش باید بپذیرد که فدراسیون فوتبال رئیس دارد. حالا اگر قرار است او برای تیمهای پایه تصمیم بگیرد، اگر قرار است به تمام فرامینش عمل شود پس چرا فدراسیون کمیتهفنی را تشکیل داده است؟ آیا این موازیکاری نیست و آیا معنای همان کشک معروف از اذهان متبادر نمیشود؟
***
اگر وینگادا در فوتبال ما کار خاصی کرده بود، میشد از او حمایت کرد و دوباره به این مربی فرصت داد ولی در شرایط فعلی و با رزومهای که او در پرسپولیس و تیم امید دارد حمایت از این مربی اصلاً منطقی و عاقلانه نیست. روزی که کروش ماندنی شد فدراسیونیها حرف از استقلال کاری زدند و حتی کفاشیان در مصاحبهای گفت از این پس توپ در زمین ماست و اینطور نیست که کروش همة تصمیمات را بگیرد.
بدیهی است که حالا هم انتظار میرود فدراسیون خودش باشد و بررسی عملکرد وینگادا را به شنیدن حرفهای کروش ترجیح دهد هرچند که خیلیها به درستی عقیده دارند عملکرد وینگادا نیاز به بررسی هم ندارد و نتایج، خود گویای همه چیز هست. وینگادا اگر مربی بود تیم ایران با 7 بازیکنی که بالای 21 سال سن داشتند بین سه تیم و در گروه ویتنام و قرقیزستان سوم نمیشد این 7 بازیکن بالای 21 سال نمیتوانستند در مقدماتی المپیک بازی کنند و وینگادا با علم به این موضوع آنها را بازی داد تا صرفاً نتیجه بگیرد که البته نگرفت! درواقع تیم او نه فوتبال بازی کرد، نه نتیجه گرفت و نه آبروداری کرد. در این شرایط اگر فرگوسن هم از وینگادا حمایت کند، ماندن این مربی تصمیم درستی نیست چه رسد به کروش که حداقل در این مورد خاص مشغول پارتیبازی است!