البته قلعهنویی در مورد سپاهان هنوز قول قهرمانی نداده و شاید درون خودش تفاوتهای این تیم را با استقلال درک میکند البته قلعهنویی در این مصاحبه سعی دارد سپاهان را از لحاظ شخصیت و بزرگی همردیف با استقلال بداند، در ضمن او تیمش را مدعی اول کسب عنوان قهرمانی قلمداد میکند
برای هیچکس قابل تصور نبود که بازی را به مقاومت سپاسی واگذار کنید. قبول دارید؟
ما چرا نباید به مقاومت ببازیم؟ به هرحال در فوتبال بردوباخت وجود دارد و هیچکس نمیتواند نتایج را پیشبینی کند. تیم بزرگی مثل منچستر یونایتد هم در هفته دوم میبازد ولی هیچ اتفاق یا حاشیهای به وجود نمیآید. البته برای تیم بزرگی مثل سپاهان و همچنین برای بازیکنان، سرمربی و مسئولان باشگاه خیلی بد است که لیگ را با دو باخت شروع کردهایم. کسب 3 امتیاز از سه بازی آمار بسیار بدی است هرچند که معتقدم سپاهان از لحاظ تاکتیکی یک تیم قوی است. ما در بازی مقاومت هم بازی بسیار خوبی را به نمایش گذاشتیم، 10 کرنر زدیم و بیش از 5 موقعیت گلزنی را از دست دادیم. البته این مسائل دلیل نمیشود تا باخت را توجیه کنیم. متاسفانه بازیکنان به دلیل نتیجه هفته قبل دچار غرور کاذب شده بودند و این نشان میدهد که آنها هنوز روحشان بزرگ نیست. بازیکنان بعد از این باخت سرخورده شدند و حالا احساس مسئولیت بیشتری میکنند.
شما معتقدید که سپاهان در این مسابقه مشکل فنی نداشت؟
شما میتوانید فیلم بازی را ببینید. ما 10 کرنر زدیم و فرصتهای بسیاری را هم از دست دادیم. خودم هم فیلم این بازی را دیدم و معتقدم که اکثر لحظات بازی را در اختیار داشتیم اما موقعیتها تبدیل به گل نشد. باور کنید در بازی با استقلال و مقاومت که 6 امتیاز واگذار کردیم، به هیچ عنوان حقمان باخت نبود. ما در این 3 مسابقه فوتبال هجومیای را به نمایش گذاشتیم و حتی 25 کرنر زدیم که این آمار برای من اهمیت زیادی دارد. نتیجهگرفتن یک بحث است و انجام دستورات تاکتیکی در زمین مسابقه بحث دیگر که من در مورد بحث دوم تقریبا راضی هستم ولی بسیار بد نتیجه گرفتیم.
ولی خیلیها توقع نداشتند مقابل مقاومت و داود مهابادی، مربی جوان این تیم بازی را واگذار کنید.
فوتبال بردوباخت دارد، در ضمن مهابادی هم یکی از مربیان خوب فوتبال ایران است. من این پیروزی را به حریف تبریک میگویم.
سپاهان در 3 بازی 4 گل دریافت کرده است. این برای شما راضیکننده است؟
خیر، به نظر من این آمار افتضاح است. با توجه به دروازهبان و مدافعانی که در اختیار داریم باید بهتر از اینها کار کنیم.
قبول دارید رحمتی نمایش ضعیفی مقابل مقاومت داشت؟
رحمتی هیچکدام از آن گلها را نباید میخورد چون او بهترین دروازهبان ایران و آسیاست ولی خودش مقصر بود که یک هفته وارد حاشیه شد و تمرکزش را از دست داد. من حتی به مهدی گفتم که شاید بعضیها دوست داشته باشند او را وارد حاشیه کنند ولی بیشتر از همه حواس خودش باید جمع باشد تا به حاشیه کشیده نشود. او باید فقط به فکر سپاهان و تیم ملی باشد، در غیر این صورت موفق نخواهد شد.
با این شرایط بهتر نبود از رحمان احمدی استفاده میکردید؟
اگر رحمان را در ترکیب ثابت میگذاشتم و میباختیم، خبرنگاران که سیستمهای خاص خودشان را دارند به من ایراد میگرفتند و به طرز شدیدی انتقاد میکردند که چرا قلعهنویی به ترکیب تیم برنده دست زد.
برخی معتقدند که شما پس از سالها مربیگری در استقلال، در تیمی که تماشاگر یا طرفدار زیادی ندارد نمیتوانید نتیجه بگیرید.
به هرحال دوستان به ما لطف دارند و هر چند وقت یک بار مسائل جدیدی را مطرح میکنند. اولا باید بگویم که سپاهان تیم پرطرفداری است و در تمرینات ما حدود 500 تماشاگر حاضر میشوند. در ضمن من در تیمهای مس کرمان و استقلال اهواز در شرایطی که در اواسط لیگ هدایت آنها را برعهده گرفتم از لحاظ امتیازگیری به ترتیب این دو تیم را دوم و چهارم جدول کردم. سپاهان یک تیم باشخصیت است و حتی پرسپولیس و استقلال هم به اندازه این تیم در لیگ قهرمانان آسیا حضور نداشتند.
آیا تمایل دارید در مورد استقلال صحبت کنیم؟
من سرمربی سپاهان هستم. خواهش میکنم در مورد تیم خودم سئوال کنید. در ضمن من همیشه گفتهام که یک استقلالی هستم و برای این تیم آرزوی موفقیت دارم.
صمد مرفاوی چند سال به عنوان دستیار در کنار شما کار کرد. آیا از موفقیت صمد و بردهای استقلال خوشحال میشوید؟
استقلال خانه من است، چرا نباید خوشحال شوم؟ البته باید بگویم که مرفاوی چیزی از من یاد نگرفته و خودش استاد است.
برای قهرمان شدن، تماشاگر یک فاکتور مهم و باارزش محسوب میشود. به عنوان مثال سال گذشته وقتی استقلال در کورس قرار داشت، تماشاگران زیادی به استادیوم آزادی میرفتند ولی قبول دارید که تیمی مثل سپاهان به اندازه استقلال طرفدار ندارد، قبول دارید که جو ورزشگاه فولادشهر را نمیتوان با استادیوم آزادی مقایسه کرد؟
ما یک تیم حرفهای هستیم و با این مسائل مبارزه میکنیم. در ضمن تماشاگران زیادی از اصفهان به شیراز آمده بودند و مطمئن باشید ما تنها نیستیم. من به انجام کارهای سخت در فوتبال عادت دارم و معتقدم که سپاهان مدعی اول قهرمانی است. فصل گذشته با استقلال حتی در رده هفدهم هم قرار گرفتم ولی به خاطر نوع فوتبال تیم خودم گفتم که در پایان فصل قهرمان میشویم، الان هم معتقدم که مدعی اول قهرمانی هستیم و قرار نیست در تمامی بازیها بدشانسی بیاوریم و موقعیتهای ما تبدیل به گل نشود.
اگر بخواهید از 4 تیم به عنوان مدعیان جدی قهرمانی نام ببرید، کدام تیمها مدنظر شما هستند؟
به نظر من سپاهان، استقلال، ذوبآهن، مس کرمان، پرسپولیس و استیلآذین مدعیان قهرمانی هستند که البته شانس این تیمها به همان ترتیبی است که من گفتم.
پس از شکست مقابل مقاومت سپاسی این موضوع عنوان شد که یک جادوگر تیم شما را طلسم کرده و حتی گفته که قلعهنویی نیمفصل از سپاهان اخراج خواهد شد. آیا به این مسائل اعتقاد دارید؟
من شنیدهام که سحر و جادو در قرآن هم آمده ولی فقط به خدا توکل میکنم و هرچه که او بخواهد همان خواهد شد. البته من در ریز مسائل قرار دارم و معتقدم که مطرح شدن این مسائل ادامه یک پروژه است تا قلعهنویی را نابود کنند. من 2 ماه سکوت کردم ولی مدام علیه من مصاحبه کردند و حالا هم میخواهند بحث جادوگر را پیش بکشند ولی به این مسائل کثیف در فوتبال توجهی ندارم. واقعا سئوال من این است که اگر امیر قلعهنویی در این فوتبال نبود بعضیها دنبال چه سوژههایی میرفتند؟ من معتقدم اگر چند بازی پشتسر هم برنده شویم، دهان خیلیها بسته خواهد شد.
بحث آمدن مهاجم آرژانتینی به سپاهان به کجا رسید؟
مثل اینکه مدیر برنامههای این بازیکن با مدیرعامل باشگاهی که در آن بازی میکرده، دچار اختلاف شده است و حضور این مهاجم در سپاهان منتفی است.
پس چه تصمیمی خواهید گرفت؟
دنبال یک مهاجم دیگر خواهیم رفت.
تکلیف ابراهیم توره به کجا رسید؟
اگر او را پیدا کردید ما را هم خبر کنید. طبق آخرین خبری که من داشتم او قرار بود دو، سه روز پیش به ایران بیاید ولی فعلا خبری از توره نیست.
آقای قلعهنویی، این روزها انتقادها از افشین قطبی به دلیل سفرهای متعدد خارجیاش زیاد شده و خیلیها معتقدند که او باید در ایران بماند. نظر شما چیست؟
بالاخره هر مربی خصوصیات و سبک خاص خودش را دارد و بهتر است که در این مورد صحبتی نکنیم. در ضمن باید بگویم که من و همکارانم زمان حضورمان در تیم ملی بیش از 140 سفر داخلی داشتیم و 35 جلسه هفتگی هم که دوشنبهها برگزار میشد تشکیل دادیم. ما یک کار ساختاری و مشارکتی داشتیم ولی متاسفانه نتوانستیم و یا بهتر بگویم اجازه ندادند برنامههایمان را اجرا کنیم.