به گزارش خبرگزاری فارس پیشکسوت باشگاه استقلال گفت: مثل حجازی دیگر در فوتبال ما نمیآید و کسانی که با خرید هوادار و یکسری هزینهها میخواهند محبوب شوند ماندگار نخواهند بود.
مجیدی در خصوص شروع فوتبالش گفت: من از 14 سالگی در نوجوانان فوتبالم را شروع کردم و تا 37 سالگی فوتبال بازی کردم و الان که یک سال است فوتبال بازی نمیکنم دلم برای فوتبال تنگ میشود اما فکر میکنم نیاز به استراحت داشتم.
وی ادامه داد: تنها هدف من در فوتبال مربیگری است و یکی از دلایلی که زود از فوتبال رفتم همین بود سپس به انگلستان رفتم تا دوره B مربیگری را سپری کنم و کلاسهای FA که یکی از معتبرترین کلاسها در دنیا است آنجا برگزار میشود اما برای کلاس A گزینش دارند و به همین دلیل چون کار آنجا سخت است میخواهم به اسپانیا یا پرتغال بروم و آنجا مراحل را بگذرانم کار در کلاسهای انگلیس سخت است و هر کسی را قبول نمیکند و برای همین میخواهم به اسپانیا یا پرتغال بروم.
مجیدی درباره حضورش در باشگاه اسپانیول اسپانیا هم اظهار داشت: یکی از دوستانم با مدیر این باشگاه دوست است و قرار شد در آکادمی فوتبال آنها همکاری کنم به این صورت که یک سری بازیکن که در خاورمیانه شرایط خوبی دارند را استعدادیابی کنیم و به کمپ این باشگاه بفرستیم.
بازیکن سابق استقلال درباره سؤال برنامه 90 که بهترین گل این بازیکن را قصد داشت انتخاب کند، اظهار داشت: فکر میکنم گزینه 3 که گلم در دربی 69 به پرسپولیس بود بهترین گل من است چرا که در ذهن همه طرفداران ما و پرسپولیس ماند چون وقتی یک بازیکن در دربی گل 3 امتیازی میزند این مسئله در ذهن همه باقی می ماند.
وی درباره اینکه شایه شده پدرش پرسپولیس بوده است، افزود: پدرم استقلالی متعصبی است و کلاً خانواده ما استقلالی هستند و من به خاطر داییهایم استقلالی شدم و هیچ وقت هم نگفتم پرسپولیسی هستم و میخواهیم به این تیم بروم.
مجیدی درباره تیتر یکی از روزنامهها که در اواسط دهه 70 از قول او منتشر کرده بود که از استقلالیها رخصت میگیریم تا به پرسپولیس بروم گفت: من هیچگاه چنین حرفی نزدم اما یادم هست که امیر عابدینی که آن زمان مدیر باشگاه پرسپولیس بود با من صحبت کرد اما فکرش را هم نمیتوانستم بکنم به پرسپولیس بروم.
مهاجم اسبق استقلال در خصوص گذشتهاش در فوتبال هم افزود: پدرم نظامی بود و به همین دلیل فوتبالم را از نوجوانان پارچین آغاز کردم و سپس به تیم نوجوانان کشاورز رفتم و یک روز پرویز ابوطالب اتفاقی از مرغوبکار رد میشد و 10 دقیقه فوتبال من را دید و من به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم. البته آن زمان خانوادهام راضی نبودند که فوتبال بازی کنم و یواشکی به تمرین میرفتم. یادم هست که آن زمان از میدان فاطمی با اتوبوس به ورزشگاه آزادی میرفتیم و بعد از تمرین دوباره به میدان فاطمی برمیگشتیم و علی آذری و محمدرضا طهماسبی که همتیمیهای من در این زمان بودند مرا سوار موتور براوویشان نمیکردند چون میگفتند موتورشان خراب میشود و به همین دلیل کل خیابان را پیاده میرفتم و هنوز هم میدان فاطمی برای من یادآور آن روزها است.
مجیدی درباره اینکه گفته میشود فرزاد برادرش پرسپولیسی بوده تصریح کرد: فرزاد واقعاً استقلالی بود اما پدر و مادرم زیاد فوتبالی نبودند البته مادرم آنالیزور خیلی خوبی است و او همیشه بازیهایم را پیگیری میکرد و با او صحبت میکردم و باید بگویم موفقیتهای اخیرم را مدیون پدر و مادرم هستم. حتی وقتی مادرم زانویش را عمل کرد خواهرم گفت که به امامزاده صالح رفته تا برایم دعا کند.
وی درباره حضورش در استقلال گفت: در سال 76 کامران منزوی با من تماس گرفت و سپس با ناصر حجازی صحبت کردم و آن شب تا صبح خوابم نبرد چرا که باورم نمیشد با ناصر حجازی صحبت کردم و وقتی به من گفت به استقلال بیا من خیلی سریع قبول کردم.
مجیدی درباره شادی گلهایش هم افزود: شادی گلهایم وقتی دو مشتم را میبوسیدیم برای تیام و امینبردیا فرزندانم بود اما شادی گل دیگرم را نمیتوانم دلیلش را بگویم.
وی درباره حضورش در تیم ملی هم افزود: من همیشه دوست داشتم در تیم ملی بازی کنم اما دعوت نمیشدم اما نمیخواهم زیاد این مسائل را باز کنم چرا که مردم خوب میدانند که در ورزش ما رابطه جای ضابطه را گرفته. زمانی که من بهترین بازیکن خارجی لیگ امارات بودم به تیم ملی دعوت نمیشدم اما مثل خیلیها برای دعوت به تیم ملی به هر کسی متوسل نشدم اما آن زمان خیلیها بودند که برای حضور در تیم ملی به خیلیها متوسل میشدند. در کل زیاد در تیم ملی به من میدان داده نشد و من هم به این مسئله اعتراض نمیکردم.
مهاجم اسبق استقلال درباره اینکه چه اتفاقی افتاد به راپیدوین اتریش رفت و چه شد که راهی لیگ امارات شد هم گفت: در آن مقطع حضورم در این تیمها دست خودم نبود چرا که من بازیکن استقلال بودم اما خودم راغب بودم که در اتریش بازی کنم هرچند که وقتی پیشنهاد خوبی از امارات آمد راهی این کشور شدم. باید بگویم که پول در لیگهای عربی خوب به دست میآید اما نه برای بازیکنان 23 ساله بلکه برای بازیکنانی که آخر فوتبالشان است. من هم تجربه الان را نداشتم و اصول حرفهای را یاد نگرفتم و چون اوایل فوتبالم بود مسائل مالی برایم مهم بود.
مجیدی درباره اینکه علیرضا جهانبخش هم در عین جوانی راهی لیگ هلند شد در اظهارنظری عجیب تصریح کرد: من جهانبخش را نمیشناسم! اما فکر میکنم برای بازیکنان 33، 34 ساله حضور در لیگهای عربی خوب است.
وقتی مجیدی با شگفتی فردوسیپور درباره اینکه چطور جهانبخش را که در جام جهانی هم بازی کرده نمیشناسد، روبهرو شد، پاسخ داد: من بازیهای تیم ملی را میبینم اما جهانبخش را نمیشناسم!در کل به نظرم باید بازیکنان جوان در اروپا بازی کنند.
وی در ادامه صحبتهایش تصریح کرد: البته من از جهانبخش عذرخواهی میکنم چرا که حضور ذهن ندارم و فکر کردم او هم از بازیهای دورگه ایرانی است که در اروپا زندگی میکند و فکر میکردم که تازه به فوتبال آمده است!
مجیدی درباره تیتر یکی از روزنامهها که از قول او نوشته بود از استقلالیها رخصت میگیرم چرا که میخواهم به پرسپولیس بروم هم افزود: نمیتوان به تیتر روزنامهها استناد کرد چرا که آنها برای فروششان این مطالب را مینویسند!
در این حین مجیدی به فردوسیپور گفت که پدر شما اعلام کرده برای تشویق تیم پرسپولیس همراه با برادرت با پرچم قرمز به استادیوم میرفتیم که فردوسیپور پاسخ داد هر کس در بچگی طرفدار تیمی است اما الان این موضوع برای من اهمیتی ندارد اتفاقاً پرسپولیسیها بیشتر از استقلال از من انتقاد میکنند.
مجیدی درباره اینکه زمان برانکو هم به تیم ملی دعوت نمیشد، تصریح کرد: برای بازی با پاناما به تیم ملی دعوت شدم اما دیگر دعوت نشدم. البته خیلی کم برای بازیهای تیم ملی نام من اعلام میشد. البته باید بگویم برانکو من را نمیخواست و چون بگوویچ مربی من در لیگ امارات هموطن او بود مرا به تیم ملی دعوت میکرد.
وی در پاسخ به این سؤال که رابطهاش با حامد کاویانپور و علیرضا نیکبخت در الوصل خیلی خوب نبوده، تصریح کرد: اتفاقاً در این تیم با هم خیلی هم صمیمی بودیم اما با نیکبخت صمیمیتر بودم چرا که در استقلال همبازی بودیم اما چون در تیم بیشتر از دو بازیکن خارجی نمیتوانست بازی کند به همین دلیل گاهی ترکیب تیم عوض میشد.
مجیدی درباره شادی پر حرف و حدیثش در لیگ امارات که زیر پیراهنش عکس یکی از مالکان باشگاه زده بود هم گفت: یادم نیست که آن سال چندمین سال تأسیس باشگاه بود اما همه بازیکنان مجبور بودند که زیر پیراهنشان آن لباس را بپوشند تا اگر کسی گل زد آن عکس را نشان دهد و من هم چون بازیکن این تیم بودم باید این کار را میکردم. آن شخص فقط مدیر باشگاه بود و هیچ سمت دولتی نداشت. من برای آن کار پاداش هم نگرفتم اما این کار من را مطبوعات به گونه دیگری نشان دادند. البته من با پرچم ایران هم کاپ قهرمانی لیگ را بالای سر بردم اما ای کاش این مسئله را هم پوشش میدادند.
وی درباره قهرمانیاش با العین در لیگ قهرمانان آسیا هم گفت: من به دلیل مصدومیت سانگو به عنوان یار کمکی به العین رفتم و بازی رفت را هم 4 بر 2 برده بودیم و در بازی برگشت وقتی 2 بر یک جلو بودیم من به زمین آمدم که ناگهان 3 گل خوردیم و 4بر یک عقب افتادیم و من همیشه در دلم میگفتم الان همه میگویند که چون من آمدم این نتیجه رقم خورد این در حالی بود که کاپیتان تیم هم اخراج شد و ما 10 نفره بودیم اما موقعیتی پیش آمد که من گل زدم و توانستیم قهرمان آسیا شویم چرا که این مسئله را هیچگاه تجربه نکرده بودیم.
مجیدی در خصوص بازیاش در سال 86 استقلال در زمان مرحوم حجازی ادامه داد: سال 86 بود که ناصر حجازی با من تماس گرفت و گفت: بیا به استقلال کمک کن و من نفهمیدم که چطور چمدانم را جمع کردم و به ایران برگشتم البته زمان حجازی آن اتفاقات افتاد و قلعهنویی سرمربی استقلال شدکه من در آن دوران موفق نبودم و کم هم بازی میکردم اما وقتی قلعهنویی رفت و مرفاوی آمد شرایط برایم بهتر شد و باید بگویم در زمان مرفاوی و مظلومی بهترین سالهای فوتبالم بود.
وی ادامه داد: زمانی که قلعهنویی سرمربی استقلال بود من شانس کمی برای بازی کردن داشتم اما مرفاوی که سرمربی شد شانس من برای بازی بالاتر رفت و تمریناتم را هم بیشتر کردم تا هواداران از من راضی باشند و لذتی که در دوران فوتبالم تجربه کردم را در ابتدای فوتبالم تجربه نکردم البته آن زمان وقتی به استقلال برگشتم شماره 7 بر تن نوازی بود و من شماره 27 را میپوشیدم.
مجیدی در ادامه صحبتهایش گفت: من و فرزاد وقتی کوچک بودیم در خانه با جوراب توپ درست میکردیم و فوتبال بازی میکردم و من عاشق نامجو مطلق بودم و فرزاد عاشق بیانی که در زمان فوتبال بازی کردن من گزارش هم میکردم و کلاً شدی بعد از گل را دوست داشتم هرچند که گل زدن در استقلال لذت دیگری دارد.
وی با بیان اینکه موضوعی را برای اولین بار میخواهد بگوید، گفت: واعظ آشتیانی مرا به دفترش دعوت کرد و گفت که تو در لیست مازاد هستی البته به جز من دو بازیکن دیگر استقلال که در جام جهانی هم بازی کردند در این لیست بودند و قرار بود من را با بازیکنی معاوضه کنند که من گفتم در باشگاه دیگری به جز استقلال بازی نمیکنم اما در نهایت واعظ آشتیانی نگذاشت که من از استقلال بروم البته سالهای آخرم در استقلال اتفاقات خوبی هم برایم رخ داد که بهترین آن در زمان مظلومی بود که ما 4 برد متوالی به دست آوردیم.
مجیدی درباره نماد 4 که استقلالیها آن را به پرسپولیسیها نشان میدهند، اظهار داشت: پرسپولیس در سال 52، 6 گل به استقلال زد و همیشه عدد 6 را به ما نشان میدهند اما ما هم با 4 برد متوالی جواب آنها را دادیم و این رجزخوانیها همیشه در فوتبال بوده و اگر به توهین نرسد خوب است چرا که فوتبال ما مرده و چیزی از آن باقی نمانده و با همین کریها فوتبال جذاب میشود.
وی درباره گلزنیهایش در دربی هم گفت: همیشه میگفتند مجیدی مقابل پرسپولیس خوب بازی نمیکند اما در دربی 69 گل زدم و باید بگویم پاسهای بازیکنان طوری بود که آدم رویش نمیشد آن را گل نکند!
مجیدی درباره شرایط استقلال در آن زمانی که او در این تیم بازی میکرد هم ادامه داد: استقلال یکی از بهترین تیمهایش را در اختیار داشت و بسیار هم خوب یارگیری میکرد و سال آخر هم تیم کامل و خوبی داشتیم و دوست داشتم با استقلال قهرمان آسیا شوم و سپس از فوتبال خداحافظی کنم اما این موضوع میسر نشد.
وی درباره رفتنش از استقلال و خداحافظی از این تیم تصریح کرد: چه وقتی که از استقلال جدا شدم و به قطر رفتم چه زمانی که از فوتبال خداحافظی کردم همیشه هواداران درباره رفتنم سؤال میکردند و من هیچجا درباره رفتنم حرف نزدم البته باید بگویم که من اعتقاد دارم ورزشکاران نباید فقط ورزش کنند بلکه باید بتوانیم خودمان را خوب مدیریت کنیم و من همیشه سعی میکردم از تجارب افراد موفق استفاده کنم روزی از یک مدیر ورزشی پرسیدم استعفا را چطور تعریف میکنی که او گفت در ورزش ما این مسئله فراموش شده است و گروهها میآیند و با هم تعامل میکنند تا همه چیز خراب شود اما من اصول حرفهای را انتخاب کردم و وقتی دیدم فضایی به وجود آمده که نمیتوانم کار کنم ترجیح دادم بروم تا سوهان روح کسی نشوم و در هر دو مقطع رفتنم از استقلال شرایط همین بود چرا که اعتقاد دارم همانطور که با آمدنم به استقلال کمک کردم گاهی هم باید با رفتن کمک میکردم و گاهی خیر در نبودن است و من رفتن را انتخاب کردم چرا که تنها گزینه من بود.
وی ادامه داد: وقتی در فضایی باشی که نتوانی خوب تمرین کنی و انگیزه لازم را نداشته باشی نباید بمانی و مردم ما هم باهوش هستند و وقتی من هم از مدیریت و استعفا حرف زدم همه چیز را میفهمند من دوست نداشتم برای استقلال حاشیه درست کنم و دوست ندارم به عقب برگردم و به گذشتهها بیندیشم. من با همه روابط صمیمانهای داشتم و این را میگویم که اگر میتوانستم در بازی با مس کرمان هم بازی نمیکردم.
مجیدی درباره اینکه او گفته بود به خاطر دخترش تیام از استقلال میرود، گفت: شما مصاحبهای از من پیدا کنید که من درباره تیام حرفی زده باشم اما مسائلی در استقلال دیدم که ترجیح دادم دیگر نباشم و باید بگویم اصلاً این صحبتها را انجام ندادم اما 5 ماه در الغرافه قطر با متسو کار کردم و خیلی چیزها از او یاد گرفتم.
مجیدی درباره کار با متسو اظهار داشت: 4 بازی اول برای الغرافه گل نزدم اما وقتی مادرم به قطر آمد در 2 بازی 4 گل زدم اما وقتی مادرم به ایران برگشت و زن متسو این موضوع را فهمید توی سرش زد!چرا که او معتقد بود که اگر مادرم آنجا بماند من گل میزنم اما باید بگویم که متسو یکی از بهترین مربیهایم بود و در این 5 ماه که با او کار کردم خیلی کم پیش میآمد که تمرین تکراری انجام دهیم.
وی درباره اتفاقات بازی پرسپولیس و الغرافه قطر هم تصریح کرد: به هر آن مسائل رجزخوانی بود چرا که جلوی 100 هزار هوادار پرسپولیس با پیراهن آبی در ورزشگاه بودم و آن روز یکی از بهترین روزهای من بود.
مهاجم اسبق استقلال درباره اینکه چه شد که با استقلال برگشت و اینکه هواداران این تیم معتقد بودند به الغرافه نمیرفت و در استقلال میماند این تیم قهرمان میشد، خاطرنشان کرد: هواداران استقلال شرایطی را برایم مهیا کردند که من به استقلال برگردم اما درباره تأثیرگذاری من در عدم قهرمانی استقلال باید بگویم این یک حرف غیرحرفهای است چرا که فوتبال ورزش انفرادی نیست و من هم نمیخواهم باز کنم چرا از استقلال رفتم اما به خاطر هواداران به این تیم برگشتم.
مجیدی درباره اعتراضی که برخی از هواداران استقلال در زمان بازگشت او به این تیم انجام داد، اظهار داشت: فقط 4 نفر شاکی بودند اما مطمئن باشید اگر 40 هزار نفر هم اعتراض میکردند باز هم من به استقلال برمیگشتم و این مسائل برایم مهم نبود و فکر میکنم که کار درستی کردم که به استقلال برگشتم و به این فکر نکردم که کار خوبی میکنم یا نه.
وی ادامه داد: هواداران حرف من را میفهمند و میدانم که چه میگویم من هرچه دارم از استقلال است و اگر به اروپا یا لیگهای خلیج فارس رفتم از استقلال بوده و این مسائل برایم مهم نیست و وقتی هوادار تیم مرا را صدا زد به استقلال برگشتم.
مجیدی در مورد اینکه گفته بود او شاگرد مکتب حجازی است اما زمانی که حجازی در استقلال نبود به این تیم برگشت، گفت: وقتی من صحبت از مکتب حجازی کردم آقایان گفتند مکتب استقلال اما من که چند سال است در استقلال هستم هنوز نمیدانم مکتب استقلال چیست! اما مکتب حجازی صداقت، شجاعت و رفتارش بود که برای من یک الگو به حساب میآمد و برای هر همین است که علی پروین و ناصر حجازی محبوب هستند اما خیلیها هوادار میخرند در عین معروفیت محبوب نمیشوند مثل حجازی دیگر در فوتبال ما نمیآید و کسانی که با خرید هوادار و یکسری هزینهها میخواهند محبوب شوند ماندگار نخواهند بود.
مجیدی درباره رابطهاش با بازیکنان استقلال هم گفت: در استقلال همیشه بازیکنان باتجربه و حرفهای حضور دارند و بازیکنان در زمانی که من به استقلال برگشتم با اینکه 20 دقیقه بیشتر بازی نمیکردم اما بازیکنان به من لطف داشتند و از آنها تشکر میکنم چرا که 8 ماه بود در هیچ تیمی بازی نکرده بودم و مربی بدنساز تیم به من کمک کرد تا بتوانم به فرم ایدهال برگردم.
مهاجم اسبق استقلال خاطرنشان کرد: من همیشه دوست داشتم مدل دیگری از استقلال بروم و دوست نداشتم خداحافظیام از قبل مشخص شود چرا که هم به استراحت نیاز داشتم و هم میخواستم مرحله دیگری تجربه کنم در زمان خداحافظی هم سمت قلعهنویی رفتم که هم مربی من و هم از من بزرگتر بود از او رخصت گرفتم و سپس از بازیکنان عذرخواهی کردم که قبل از نیمفصل از تیم رفتم اما این کار را کردم تا بتوانند به جای من بازیکن بگیرند چون دوست نداشتم زمانی از استقلال بروم که همه بگویند برو و میخواستم در آمادگیام خداحافظی کنم با این همه از هواداران استقلال عذرخواهی میکنم که از فوتبال خداحافظی کردم اما همیشه نمیتوان در فوتبال ماند اما باید بگویم اگر شرایط مناسب بود در فوتبال باقی میماندم و بازی میکردم.
پیشکسوت بازیگر استقلال درباره بازوبند کاپیتانی که به اسماعیل شریفات در دربی داد، اظهار داشت: به شریفات قبل از بازی گفتم اگر گل بزنی بازوبند را به تو میدهم که وقتی گل زد یادش نبود اما خودم بازوبند را به او دادم تا شریفات کوتاهترین عمر کاپیتانی در استقلال را تجربه کند البته به حنیف عمران زاده این را گفتم اما او گل نزد.
وی درباره حضورش در دفتر کفاشیان در فدراسیون فوتبال که حاشیههای زیادی به وجود آمد تصریح کرد: من درباره پست گرفتن هیچ صحبتی با کفاشیان نکردم و برای ادامه مربیگریام باید از فدراسیون فوتبال نامه میگرفتم چرا که هدف دارم و میخواهم برای گذراندن دوره مربیگری به اسپانیا بروم.
مجیدی در پایان برنامه در مورد تستهای متوالی دوپینگی که داد گفت: من 5 بار تست دوپینگ دادم و واقعاً ناراحت شدم اما وقتی دکتر هاشمیان من را به دفترش دعوت کرد و برایم صحبت کرد خجالت کشیدم و هر بار که از من تست میگرفتند خوشحال میشدم اما باید بگویم که وقتی خوب هستی بیشتر پشتسرت حرف میزنند و وقتی بیشتر تو را میزنند این نشان میدهد که خیلی خوب هستی.