حرفهای امیر قلعه نویی در نشست خبری بعد از بازی با نفت را مرور می کنیم، چند کلامی در حمله غیرمستقیم به کیروش که خود به خود و در ذات وجودیاش، نقد استقلال هم شمرده می شود. در واقع بازنده بزرگ هفته هشتم با یک تیر دو نشان را هدف می گیرد، آنجا که با انگشت اشاره ملی پوشان تیم خودش را نشانه می رود و از آنها انتقاد می کند.
(انتقادی که روا و جایز دیده می شود، چرا که تیموریان دیگر آن سامورایی ورزشگاه تندر و مرد سایه مسی در بلو هوریزنته نیست، خسرو حیدری هم با تلنگری مصدوم می شود و از زمین بیرون می رود و صادقی هنوز تا مرز آمادگی انگار یک نیم فصل زمان لازم دارد و تنها بیک زاده است که می کوشد تا به سطح قبلی خود برسد که او هم اصلا در جام جهانی به میدان نرفته بود) و با این انتقاد هم کی روش را در آستانه قرارداد بستن با ایران می زند و هم شکست خود را در میدان نفت به گردن بازیکنان می اندازد!
امیر برای نقد تیم خود ابتدا استقلالش را تکه تکه می کند: ملی پوشان، خریدهای جدید، باتجربه های قبلی و ... در بخش ملی پوشان، استقلال بیشترین آسیب را دیده است اما آیا باید روی موج انتقاد زیر پوستی امیر از کارلوس بنشینیم و کی روش را عامل شکست استقلال در هفته هشتم بدانیم؟ این کار با نتایج خوبی که استقلال در هفته های ابتدایی لیگ گرفته منافات دارد و در تضاد است.
نمی شود کی روش را مقصر دانست در حالیکه استقلال در هفت هفته اول از 21 امتیاز ممکن 18 امتیاز را گرفت. دوباره نگاه می کنیم؛ مگر می شود همه این پیروزیها را به نام خود نوشت و شکست را به نام کیروش؟ پاسخ منفی است و معلوم. یا "رومی روم" و یا "زنگی زنگ". این یعنی آنکه یا پیروزیها را هم باید به نام کی روش بنویسیم یا اینکه نمی توانیم به هنگام شکستها او را فریاد بزنیم.
پرسش دوم اما مهمتر از پرسش اول است: چرا پس از هفت هفته در هفته هشتم هنوز ملیپوشان آماده نیستند؟ در این زمینه باید دو جور به ماجرا نگاه کرد: جور اول نقصان کیروش است و جور دوم نقصان کادر فنی استقلال در بخش بدنسازی.
کیروش فشار زیادی به بازیکنان ملی آورد. او حتی پیش از جام جهانی از تبدیل بازیکنانی که 7 کیلومتر در یک بازی می دویدند به بازیکنانی حرف زد که باید 12 کیلومتر بدوند و دیدیم که در جام جهانی بازیکنان تیم ملی ایران توانستند رکوردهای خودشان را عوض کنند و به سطح دوندگی بالاتر از استاندارد خود برسند.
در این شرایط شاید باید گفت برای بازیکنانی که از دل (لیگ تن پرور ایران) بیرون می آیند این فشار بسیار زیاد بود چرا که در لیگ ایران بازیکنان هر دو دقیقه دوندگی را با یک دقیقه استراحت به بهانه آسیب دیدگی معادل می کنند و اینچنین است که آن دوندگی در آن میزان را نمی توان درک کرد اما با این وجود اکثر بازیکنان ایران سالم به فوتبال ایران برگشتند و نمیتوان هشت هفته پس از شروع لیگ و بعد از گذشت سه ماه از جام جهانی همچنان او را مقصر دانست.
جور دوم را مرور می کنیم؛ تیم فنی باشگاه استقلال را ارزیابی می کنیم. استقلال بدنساز ندارد! حاج قاسم قبل از فصل از کادر استقلال جدا شد و این باشگاه تا این لحظه هنوز هیچ مربی بدنسازی را به جای حاج قاسم نگذاشته است!
آیا باید پذیرفت که بازیکنان خود به خود آماده می شوند؟ مگر نه آنکه غیر ملی پوشانی که در استقلال و زیر نظر حاج قاسم تمرین می کردند امروز جملگی بازیکنانی آماده هستند؟ اما ملی پوشانی که دیر به استقلال آمدند تا این لحظه همگی نا آماده هستند؟
آیا این مشکل را کی روش به وجود آورده یا استقلال خودش سازنده این ناآمادگی بوده است؟ امیر قلعه نویی کاش نگاهی هم به تصمیمات خودش داشته باشد و بعد دیگرانی چون کیروش را به چالش بکشد.