آقای مظلومی، مراسم تجلیل از برادرتان شکیل برگزار شد...
جا دارد از همه کسانی که آمدند، تشکر کنم. از فرمانده نیروی انتظامی، پیشکسوتها، هنرمندان، مربیان استقلال، بازیکنان این تیم و مسئولان باشگاه. واقعاً جای تشکر دارد. اول مراسم یک مقدار سوءتفاهم پیش آمد که چرا استقلالیها نیامدند ولی تمرین داشتند و خودشان را رساندند. باید از همه کسانی که آمدند، قدردانی و تشکر کنم. غلامحسین نیاز داشت روحیه بگیرد و این روحیه به او داده شد. خدا شاهد است بعد از مراسم کلی سرحال بود و میخندید. مشکل یک بیمار فقط مالی نیست و باید به او انگیزه هم داده شود. خدا را شکر...
البته بعد از مراسم صحبتی شد که شما و برادرتان اختلاف دارید که در این شرایط زیاد جالب نبود.
اگر چیزی بوده، مربوط به گذشته است. من همیشه در کنار غلامحسین هستم. خدا را شکر خانوادهاش مثل شیر پشت او هستند و تمام هزینههای درمانش را پرداخت میکنند. درست است میگویند نیاز نداریم ولی هزینههای درمان غلامحسین زیاد است. درمان او طول کشیده....
توقع شما چیست؟
آدمهای ورزشی جلو بیایند. پرویز مگر چهره ملی نیست؟ او پرافتخارترین بازیکن استقلال در دربیهاست. 6 گل زده و این شوخی نیست. مشکلات مالی زیادی برای درمان او وجود دارد. دستشان بسته است و میدانم با چه سختیای پول تهیه میکنند. به نظرم وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال باید به عنوان یک پیشکسوت ملی به او احترام بگذارند.
آقای مظلومی توقعی دارید؟
(خنده تلخ) واقعاً آزاردهنده است. تا وقتی بازی کنی، دوستت دارند، تا رفتی فراموش میشوی. به خاطر همین است که هرکس در فوتبال حضور دارد، میخواهد سریع خودش را ببندد تا فردا دیگر به این وضعیت دچار نشود.
وضعیت برادرتان به چه شکل است؟ قرار است دوباره عمل شود.
بله، هر روز یک مشکل پیش میآید. درد زیادی در شکمش دارد. قرار است فردا پسفردا روی کمرش عملی انجام شود. یک پمپی میگذارند تا درد را کنترل کند. هزینه همین پمپ 50 میلیون تومان است، تازه بدون هزینه عمل. شبی هم دو میلیون تومان هزینه بیمارستان است. پسرهایش همیشه میگویند ما نیازی به کمک کسی نداریم ولی بالاخره اگر گنج هم داشته باشند، تمام میشود. هزینهها واقعاً سرسامآور است. با این حال دست تمام کسانی که برای روحیه دادن به غلامحسین آمدهاند، درد نکند. نه فقط با او، با همه پیشکسوتها باید چنین رفتاری شود. قدیمیها درآمدی از فوتبال نداشتند. بالاترین قرارداد آنها 50 هزار تومان بود. اکثر آنها نیازمند هستند. همین پیشکسوتها به المپیک رفتند و تیم ایران را قهرمان جام ملتها کردند. غلامحسین در آخرین قهرمانی جام ملتها کنار ایران بود. باید به این عزیزان کمک شود. الان بیمه قهرمانی گذاشتهاند که سالی 10 میلیون تومان میدهد. این پول یک جلسه شیمیدرمانی است. بیمه قهرمانان چه دردی را دوا میکند؟ ندهند بهتر است.
در مراسم دوشنبه، دوباره شعار «پرویز سوبله چوبله» شنیده شد.
هواداران استقلال محبت دارند. تاریخ است و فراموش نشدنی. این عددی است که جلوی عدد کذایی 6 قرار گرفته است. استقلالیها افتخار میکنند. من را هم میبینند، یاد آن عدد میافتند. ممنونم از آنها که این عدد را ماندگار کردند، درست مثل عدد پرسپولیسیها. تازه آنها جشن هم میگیرند. من خواهشم از مسئولان استقلال این است که حرکتی کنند. باید برای عدد 4 هم جشن گرفت. ما خودمان باید پیشقدم شویم و جشن بگیریم.
حنیف عمرانزاده گفته بود 6 را هیچکس ندیده ولی 4 مربوط به الان است و همه دیدهاند.
البته شاید در آینده هم پرسپولیسیها بگویند 4 قدیمی شده. کریخوانی همیشه بین طرفداران هست. در هر صورت کسی الان 6 را یادش نیست ولی 4 جدید است. شاید یک روزی 4 هم کهنه شود.
علی پروین به خبرورزشی گفت که اینقدر استقلالیها را اذیت نکنید، آنها بیشتر از ما بردهاند.
علی پروین واقعاً راستگو و واقعبین است. بله، ما بیشتر بردهایم ولی جشنی که گرفتهاند، مبارکشان باشد. امیدوارم این 4 هم هیچوقت از یاد طرفداران نرود.
شما، حجازی و حتی مایلیکهن دیروز تشویق شدید. این خیلی معنادار بود.
مردم محبت دارند. ما خالصانه کار کردیم. چشمداشتی هم نداشتیم. خودمان را از مجموعه استقلال میدانیم. ناصرخان هم که فراموشنشدنی است. مایلیکهن هم با حرفهایی که میزند، در دل مردم جا دارد.
نکته این شعارها چه بود؟ وقتی سرمربی استقلال آمد، تشویق شدید.
راستش من نکتهاش را نمیدانم، نکتهاش این بود که گفتند پرویز سوبله چوبله. شما دنبال دلایل دیگری نگردید. خودتان میدانید که من وارد یکسری مسائل و جریانات حاشیهای نمیشوم.
شما 4 دربی بردید و با قهرمانی حذفی از استقلال رفتید. خیلیها میگویند اگر مربی دیگری جای شما بود، میماند و ادامه میداد.
دیگر خودتان خبر دارید. دلایل خاصی داشت. نمیدانم، شاید من لیاقتش را نداشتم که روی نیمکت استقلال بنشینم.
صادقانه بگویید از آقای فتحا...زاده چقدر دلخور هستید؟
گلهمند که هستم ولی دوستیمان را به هم نمیزنم. سال سوم حمایت لازم را از من نکرد، در حالی که لیست هم داده بودم. در هر صورت دوستش دارم، شاید زورش به هیأتمدیره نرسید وگرنه تصمیمش این بود که من بمانم.
اگر میماندید، ممکن بود بردهایتان در دربی را به عدد 6 برسانید؟
نمیدانم ولی میتوانستیم. خیلی جالب است که روابط عمومی پرسپولیس در برنامه 90 اعلام کرد آن وسط یک مساوی داشتیم. ولی آن که بازی جام ولایت بود و رسمی نبود. دو تیم ملیپوشهایشان را نداشتند. الان میبینید که خیلیها عدد 4 را نشان میدهند چون در دل مردم جا افتاده است. پرسپولیسیها الکی خودشان را سرگرم نکنند که 4 بازی پشتسر هم نباختهاند. 4 بازی رسمی را باختهاند و این را مردم میدانند. عدد 4 هم که ماندگار شده است.
هنوز به 3-2 معروف فکر میکنید؟
ورقش نزن. بهتر است...
مگر اتفاق خاصی افتاده بود؟ پشت پرده خاصی داشت؟
تاریخ خیلی چیزها را درباره آن دربی مشخص میکند. هیچ وقت ابر پشت ماه پنهان نمیماند. در آینده معلوم میشود در آن بازی چه گذشت.
وقتی اینطور حرف میزنید یعنی بازی غیرطبیعی بود.
بله، ما در روال عادی نباختیم، غیرطبیعی بود.
روشنتر حرف میزنید؟ چه اتفاقی افتاد؟
پرسپولیسیها بردند ولی شما ببینید ما دو گل جلو بودیم. بازیکنان بازی را ول کردند. باید 4، 5 گل میزدیم. برای همین میگویم عادی نیست. اگر عادی بود که گل سوم و چهارم را هم میزدیم. بیانگیزگی بچهها باعث شد ببازیم. بیتفاوتیشان، غرورشان.
شاید هم غرور شما.
شاید این مسئله هم تأثیرگذار بود ولی همه چیز دست بهدست هم داد که آنها سه گل بزنند و بازی را ببرند.
پس اتفاق پشت پرده چه بود؟
همین مسائلی که گفتم. چرا تیم 10 نفره به یکباره اوج میگیرد و به آن شکل بازی میکند و ما...
یعنی نمیخواستند پرویز مظلومی ببرد؟
نمیدانم، شاید چون من بودم، باختیم! من را وارد این جریانها نکنید. گذشت زمان همه چیز را مشخص میکند.
شما و امیر قلعهنویی با هم بد هستید. این را همه میدانند. چرا؟
خیلی واضح میگویم رابطه ما با هم دوستانه نیست. فقط یک سلام و علیک داریم. دیروز هم وقتی آمد روی نیمکت، دیدم که عکاسها هم آمدند عکس بگیرند ولی چون شلوغ شده بود، مسئولان او را به طرف جایگاه هدایت کردند.
ولی به نظر میرسید نمیخواستید رودررو شوید.
نه این شبههای بود که به وجود آمد. اصلاً اینطور نبود. ما با هم سلام و علیک داریم ولی اختلاف بینمان هست.
شما همیشه از او گلایه دارید. از داستان پلاکارد و روزشمار بازگشتش بگیرید تا...
من که نمیتوانم بگویم از دیدن آن پلاکارد خوشحال شدم.
البته نکونام کدهایی در مصاحبهاش داده بود و گفته بود اگر با مربیان قبلی استقلال صحبت کنید، مشخص میشود پهلوان من هستم یا سرمربی فعلی استقلال. او گفته بود بعد از دربی 3-2 «آقایان» خوشحالی کردند. البته اسمی نبرده بود.
من چیزی ندیدم و نمیتوانم قضاوت کنم. حضرت محمد(ص) میگوید چیزی را ندیدهای باور نکن. من هم یک مسلمان هستم و تا نبینم، نمیتوانم بگویم واقعیت داشته یا نه. راجع به آن دربی که شبهات زیاد بود. من از چیزی مطمئن نمیشوم تا اینکه ببینم ولی صحبتها را کسی کرده که بازیکن بااخلاقی است، بازیکن مورد اعتمادی است. حتماً کسی به نکونام چیزی گفته که آن حرف را زده است ولی من واقعاً ندیدم. طبیعتاً وقتی ما دربی را میبردیم، خیلیها ناراحت میشدند. نمیدانم حالا ناراحتی چه کسانی طبیعی بود و چه کسانی نبود ولی من زیاد وارد این مسائل نمیشوم.
درست است ندیدهاید، ولی حس کردهاید!
امیدوارم همه عاقبت به خیر شوند. از راه راستی که داریم، منحرف نشویم چون در آن دنیا باید جوابگو باشیم. اینطور نیست که هر کاری بکنیم، سرمان را گذاشتیم زمین، تمام است. باید آن دنیا جواب رفتار و کردارهایمان را بدهیم ولی مثلاً من سر ماجرای پلاکاردی که روزشمار بازگشت مربی دیگری را زده بودند، خیلی دلخور شدم. آنها اگر استقلالی بودند که نباید دو ماه مانده به مسابقات لیگ چنین کاری میکردند. ما حذفی را برده بودیم و در لیگ برتر هم در کورس بودیم که قهرمان شویم. یکسری آدمها این کارها را کردند و اثر معکوس در تیم ما داشت. من دیدم که چقدر در تیم پچپچ زیاد شده. با آن کار اعتماد را از بین بردند و دیگر حرف مربی در تیم، حرف نبود.
مطمئن هستید که فقط کار لیدرها بود؟
من با آدمهایی که پلاکارد را گذاشتند کار داشتم، حالا کاری به این نداشتم که چه کسی دستور داده پلاکارد را بزنند. این آدمها استقلالی نبودند. یک استقلالی، قهرمانی میخواهد، برایش تیم مهم است، حالا چه فرقی میکند مظلومی روی نیمکت باشد یا مربی دیگری. بدون مظلومی یا با مظلومی استقلال باید قهرمان شود. پس اگر کسی کاری خارج از این کرده، یعنی استقلالی نبوده است. ببینید ما آن سال حذفی را بردیم و در 4 دربی هم برنده شدیم. با یک امتیاز در نهایت قهرمانی را باختیم. وقتی پلاکارد زدند، استقلال در صدر جدول بود. واقعاً کدام استقلالی این کار را میکند؟ اینها مزدبگیر بودند!
مزد بگیر چه فرد یا افرادی؟
نمیدانم. واقعاً یک استقلالی این کار را میکند؟ متأسفانه این حرکت را کردند و باعث شدند تیم لطمه بخورد. آنها اگر استقلالی بودند که به تیم خودشان لطمه نمیزدند.
به نظر میرسد خیلی حرفها دارید!
من واقعاً کاری ندارم چه کسی روی نیمکت استقلال است. بنده 25 سال در تیم استقلال بودم و زحمت کشیدم. خدا شاهد است خیلی وقتها مجانی کار کردم. قراردادی بستم که پایینتر از قیمت بود؛ چه در زمان بازیگری، چه دستیاری و چه سرمربیگری. همیشه دوست داشتم این تیم آرامش داشته باشد و اگر من حرف بزنم، میشوم مثل آن عده که پلاکارد گرفتند و تیم را به هم ریختند. من نمیخواهم آرامش استقلال به هم بریزد. افتخارم این است که استقلالیها با احترام دربارهام حرف میزنند. این برای من اهمیت دارد. الان برایم فرقی ندارد، چه مربی فعلی باشد چه فرد دیگری، از استقلال حمایت میکنم. دوست ندارم تیم را به چالش بکشم ولی نمیگویم دلم پر نیست. هنوز طلبم را نگرفتهام و مالیاتش را پرداخت کردهام. الان چیزهایی به دل دارم که برای همیشه در قلبم باقی میماند. از آن اولین دوره لیگ برتر بگیرید و باخت در انزلی و از دست دادن قهرمانی تا خیلی چیزهای دیگر.
هفت خرداد 1381 و رازهایی که هنوز افشا نشده!
ببینید آدم وقتی یک صحبتی میکند، باید پشتش قرص باشد. حمایت شود. نیایند بگویند مدرکت کو؟ این چیزها که مدرک ندارد.
اتفاقاً الان در کمیته اخلاق میگویند مدرکت کو.
من هم حرفم همین است. وقتی بازیکن ول میکند تا تیم گل بخورد، من چه مدرکی بیاورم؟! این حرف آدم را وارد مسائل قضایی میکند و میگویند مدرک بیاور. ولی اگر راست و حسینی مسئولان حمایت کنند، نه تنها من بلکه همه حرف میزنند. ما از روی حب و بغض حرف نمیزنیم، اتفاقات افتاده را میگوییم. اگر قرار است فوتبال پاک شود، باید روی حقیقی آن را به مردم نشان بدهیم نه اینکه تا کسی حرف زد، بگوییم مدرکت کو. مگر این چیزها مدرک هم دارد؟
یک سؤال میپرسیم راحت پاسخ بدهید. آیا سرمربی استقلال به خاطر تشویق شما و ناصر حجازی ناراحت شد؟
من ندیدمش که ببینم چه احساسی دارد ولی من خودم خوشحال میشوم او تشویق شود. هرکسی برای استقلال زحمتکشیده، باید تشویق شود.
سؤال آخر ما هم درباره ماجرای دعوت شما به چالش سطل یخ است، آن هم از طرف ایمون زاید. اجرا میکنید؟
راستش اگر اینطوری باشد، پرسپولیسیها باید دریای آب یخ روی سرشان بریزند. به هر حال 4 بار آنها را بردهام و دوستان باید یک استخر آب یخ روی سرشان خالی کنند.
اگر اجرا کنید چه کسی را دعوت میکنید؟
باید استیلی و دایی را دعوت کنم دیگر. شوخی کردم.
علی پروین را چطور؟
علیآقا را خیلی دوست دارم. او استاد ماست. پروین واقعیت فوتبال است. ما باید خیلی هوای امثال پروین را در این فوتبال داشته باشیم.