روز گذشته چند نفری دور هم جمع شدند تا درباره تیم ملی تصمیم بگیرند، تیم ملی که تکلیف سرمربیاش هنوز روشن نیست. این عده اما تصمیم گرفتند قبل از تعیین تکلیف سرمربی، تکلیف مربی را مشخص کنند درست مثل اینکه یک دکمه را پیدا کنی و دنبال دوختن کت و شلوارش باشی.
نام وحید هاشمیان، مجید صالح، حسین فرکی، رحمان رضایی و یحیی گلمحمدی به عنوان گزینههای دستیاری کارلوس کیروش پیشنهاد شد. اینکه چگونه فدراسیون به نام این افراد رسیده، سؤالی است بیپاسخ اما مهمتر این است که چگونه این افراد به این نتیجه رسیدهاند که کیروش میماند. آیا آنها اطلاعات بیشتر و موثقتری نسبت به کفاشیان دارند؟ آیا پشت پرده خبری است؟ اصلا چرا باید نام فرکی که گفته به سرمربیگری تیم ملی هم فکر نمیکند برای دستیاری معرفی میشود تا او این کار هیئت رئیسه را «زشت» و «سوءاستفاده» از نامش بنامد؟
رحمان رضایی با کدام تجربه مربیگری برای این پست پیشنهاد شده است؟ او البته با اعتماد به نفس بالایی که دارد گفته که همه شرایط را برای این کار دارد و باید دستیار اول هم باشد. حضور مجید صالح هم در این فهرست با توجه به اتفاقی که قبلا رخ داده بود عجیب است اگر چه او از نظر دانش فنی میتواند گزینه خوبی باشد. گلمحمدی هم در ذوبآهن مشغول فعالیت است و هاشمیان در بایرن مونیخ در حال گذراندن دورههای مربیگری.
اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال البته تصمیمات مهمتری (!) هم گرفتند و چند گزینه را برای مدیریت تیم ملی انتخاب کردند تا جنس تیم ملی جور شود و همه انتخابها صورت بگیرد به جز انتخاب سرمربی. حالا تمام مشکلات تیم ملی و فوتبال ایران حل شده آن هم با تصمیمات کارگشای هیئت رئیسهای که خودش میبُرد و خودش میدوزد. واقعا آنها چه فکری میکنند که اینگونه تصمیم میگیرند؟ آیا اصلا فکری پشت این کارها هست؟