1 -با ورود امیررضا واعظ آشتیانی به ساختمان مدیریت باشگاه استقلال و جانشینی او با علی فتحا...زاده خویی، یکی از دو قطب فوتبال ایران بستر تغییرات و تحولات فراوانی واقع شد که البته این دگرگونیها، اکنون و در آستانه لیگ نهم به نقطه اوج خودش رسیده است. مدیرعامل جدید آبیهای تهران، سودای اداره این باشگاه به سبک مدیران بینالمللی را در سر داشته و در تفسیر هر یک از اقدامات خود، حرکاتش را با استانداردهای روز جهانی معادل میدانسته است.حذف پست سرپرست از چارت باشگاه،اعمال ممنوعیت مصاحبه بازیکنان به صورت تلفنی، صدور مجوز حضور تماشاگران بر سر تمرینات تنها برای دو روز در هفته و البته بلیتفروشی برای تمرینات استقلال، از جمله بدعتهای آشتیانی در پست مدیریتی تازهاش بوده که هرگاه به واسطه آنها مورد پرسش قرار گرفته، به همسانی تدابیر مزبور با رویکرد باشگاههای بزرگ دنیا مثل منچستریونایتد، میلان یا رئال مادرید اشاره کرده و به این ترتیب، اعمال این تغییرات را موجه جلوه داده است.
2 -باشگاه استقلال اما، به ابتکار تازهترین زعمایش درحالی پا به جای پای ابرقدرتهایی چون رئالمادرید میگذارد که در سایر شئونات تیمداری، هزاران فرسنگ از این الگوها فاصله داشته و نه تنها به آن نزدیک نمیشود، بلکه گاهی شاهد دورتر شدنش از این نمونههایی آرمانی نیز هستیم. نه؛ این بار نمیخواهیم از امکانات سختافزاری یا ترازنامههای اقتصادی سخن بگوییم که قیاس گرفتن خشتی چون استقلال ایران در این حوزهها با کاخی چون رئالمادرید اسپانیا، بیشتر به یک مزاح میماند و البته سند معتبری برای ذهن ایدهآلیستی نگارنده است. آنچه اینک مقصود ماست، کنار هم گذاشتن رفتار و خلقوخوی مدیریتی مردانی است که در باشگاههای سطح اول ورزش جهان به کار مشغول هستند، با یکی مثل واعظ آشتیانی که بیمحابا و مستمر از منچسترها و رئال مادریدها مثال میآورد و حرف میزند، اما کردارش در دورترین فاصله ممکن با چنین الگوهایی است و خود به اعتبار اعمالش مصداق بارز آماتوریسم است؛ مدیری که صرفا حرف از حرفهایگری میزند، اما در عمل چیز دیگری نشان میدهد.
3 - ما نمیدانیم، اما لابد آن رئال مادریدی که واعظ میشناسد هر روز دست به قلم است تا جوابیه نقدهای روزنامه ها و رادیو و تلویزیون را حتی در کوچکترین ابعاد ممکن به شدیدترین شکل متصور صادر کند و مشت محکمی بر دهان نقاد بزند. شاید مدیرعامل رئال مادریدی که آشتیانی با آن آشناست، یک روز با فلان باشگاه در میافتد و روزی دیگر هنوز جوهر جوابیهها و بیانیههای دیروز خشک نشده، سراغ از نزاع با باشگاهی دیگر میگیرد. شاید رئال مادریدی که مدیرعامل استقلال از آن دم میزند، مجموعهای است که در آن مقام فاخر مدیریت به خودش اجازه میدهد مربی محبوبی را که در آخرین فصل حضورش قهرمانی به ارمغان آورده، از باشگاه براند و بیوقفه و برای ماههای متمادی علیه او مصاحبه کند، شاید هم رئال مادرید مورد نظر ایشان، باشگاهی است که در سایت رسمیاش و برای نشان دادن عناد خود با یک تیم خاص، نام آن تیم را در جمع مدعیان احتمالی قهرمانی در لیگ جدید نمیگنجاند و در نظر سنجیاش، بیتوجه به قدرت آن مجموعه جایی برای باشگاه مزبور در نظر نمیگیرد! ما احساس میکنیم رئال مادریدی که واعظآشتیانی میشناسد چنین تیمی است وگرنه چگونه ممکن است او عملکرد باشگاهش را با این مجموعه قیاس کند، اما با آب و تاب فراوان به فلان نقد مندرج در فلان گوشه فلان سمت فلان صفحه فلان روزنامه ورزشی پاسخی مفصل بدهد، یا به پروپای ساکت و سپاهان بپیچد و هنوز یک هفته نگذشته، با خلف وعده حضور در یک تورنمنت دوستانه به پاس همدان گیر بدهد و فلسفهسرایی کند، یا بعد از کنار گذاشتن قلعهنویی مدتها علیهاش حرف بزند یا نام سپاهان را در نظر سنجیاش برای تعیین قهرمان لیگ نهم نگنجاند؛ گرچه سهچهارم مراجعان به گزینه «سایر تیمها» رای بدهند که اسم تیم جدید قلعهنویی نیز در آن نهفته است؟!
4 - نه، جناب واعظآشتیانی عزیز! برخلاف چرخش دلبرانه زبان، این عملکردها هستند که خط مشی اصلی افراد و گروهها را روشن میکنند و متاسفیم که به عرض مبارک برسانیم با این شیوه رفتارهای حضرتعالی، بهتر است به دنبال الگویی محلی برای قیاس با تیمتان باشید تا نمونهای جهانی در سطح رئال مادرید...!