کد خبر : ۵۲,۶۶۴
بهرام افشارزاده مثل همیشه خوش‌قول بود و رأس ساعت 11 به دفتر روزنامه آمد. مدیرعامل 71 ساله استقلال که نشانی از پیری در چهره‌اش نیست و همچون جوانی سرزنده و شاداب به نظر می‌رسد. او دو ساعتی روبه‌رویمان نشست و از دیروز، امروز و فردا حرف زد. حرف‌هایی خواندنی که به طور حتم برایتان جالب خواهد بود.
افشارزاده: همه به من گفتند مدیرعامل استقلال نشو

گزیده‌هایی از مصاحبه افشارزاده در ادامه از حضورتان می‌گذرد. متن مصاحبه کامل مدیرعامل استقلال در شماره‌های آینده چاپ می‌شود.

آخرین باری که به خبرورزشی آمدید، دبیر کل کمیته ملی المپیک بودید. فکر می‌کردید روزی به عنوان مدیرعامل استقلال روبه‌روی ما بنشینید؟
نه، هرگز فکر نمی‌کردم مدیرعامل استقلال شوم. به هر حال این یک قانون است؛ بعضی اوقات اتفاقاتی در زندگی انسان‌ها رخ می‌دهد که قابل پیش‌بینی نیست.

وقتی قرار شد این سمت را برعهده بگیرید، زیاد راضی نبودید. تلاش می‌کردید مدیرعامل نشوید.
پیش از آنکه به پرسش شما پاسخ بدهم، بهتر است یک مسئله‌ای را بازگو کنم.

بفرمایید.
استقلال تیم بزرگی است، هواداران میلیونی دارد، پرافتخار است و... پس مدیرعامل بودن در این تیم برای هر شخصی یک افتخار بزرگ محسوب می‌شود و من نمی‌خواهم خدای ناکرده حرفی بزنم تا این تصور به وجود بیاید که صندلی مدیریت این تیم کوچک است؛ اتفاقاً خیلی هم بزرگ است. در این مدت که به استقلال آمده‌ام، وقتی مردم مرا در کوچه و خیابان می‌بینند، مدام درباره استقلال می‌پرسند، یکی می‌گوید این بازیکن را بگیرید و یکی دیگر از بازیکن دیگری اسم می‌برد. این رفتارها یعنی توجه و علاقه. در کمیته المپیک چنین توجهی وجود نداشت. این‌ها را بیان کردم تا به اصل مطلب برسم؛ اگر برای مدیرعامل شدن استقلال مقاومت می‌کردم، به خاطر مسائل دیگری بود.

چه مسائلی؟
شرایط به گونه‌ای بود که از هر کس مشورت می‌گرفتم، سریع می‌گفتند نیا. آنها می‌گفتند تو 50 سال در ورزش حضور داشتی و در استقلال خراب می‌شوی!

این‌هایی که به شما مشورت می‌دادند، چه کسانی بودند؟ از دوستان مشورت می‌گرفتید یا...
دوستان و افراد قابل اطمینان بودند. آنها دل‌شان می‌سوخت و از سر رفاقت حرف می‌زدند.

اما در نهایت قبول کردید و مقاومت، شکست.
دیگر به جایی رسید که احساس کردم باید قبول کنم. شخص وزیر آقای دکتر گودرزی که شخصی دلسوز و سالم و کاربلد هستند، از من درخواست کردند. دیدم گزینه دیگری نیست و اگر نیایم، می‌گویند ناز می‌کند یا نمی‌تواند و ناتوان است. آمدم تا نشان بدهم می‌توانم. حالا باید تلاش کنم و کارهایی انجام دهم که به بهبود وضعیت باشگاه کمک کند. دوست دارم در مجامع بین‌المللی برای استقلال مؤثر باشم و افرادی را به مجموعه استقلال اضافه کنم که علاقه‌مند و عاشق هستند. آنها می‌توانند کمک‌حالمان باشند. 

پیش از شما فتح‌ا...زاده مدیرعامل استقلال بود.
او برای استقلال زحمات زیادی کشیده است و رابطه بسیار خوبی با هم داریم. تا حالا چندین جلسه و گفت‌وگو داشته‌ایم و به طور حتم از تجربیات ایشان استفاده می‌کنم. اگر هم بدهی‌ای است، برای باشگاه است و او برای استقلال هزینه کرده نه برای خودش. ایشان زحمت خودشان را کشیده‌اند.

اگر الان به عقب برگردیم، باز هم این سمت را قبول می‌کنید؟
من هیچ‌وقت به عقب برنمی‌گردم. باید به جلو نگاه کرد. روزی که به کمیته ملی المپیک رفتم، در آخرین المپیک یک مدال طلا در آخرین روز توسط هادی ساعی کسب کرده بودیم و یک مدال برنز توسط مراد محمدی در کشتی ‌اما در المپیک لندن 12 مدال گرفتیم. در المپیک آسیایی 60 مدال به ایران رسید. این‌ها سخت و شاید غیر قابل تکرار باشد اما به دست آمد. من اعتقاد دارم اگر عشق و ایمان باشد، خدا کمک می‌کند. به‌جای پشیمانی باید کار کنم و همیشه در مسئولیتم ذوب می‌شوم./ش

۲۶ خرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۱۴

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید