برای چندمینبار از زمان جدایی امیر قلعهنویی از استقلال مدیرعامل این باشگاه در مصاحبهای بلند و طولانی به موضعگیری علیه او پرداخت. واعظ آشتیانی دو تا از این مصاحبهها را با خبرگزاری ایسنا انجام داده و در هر دو با واژههایی نظیر «توهم»، «مغلطه» و «لمپنیسم» سعی بر نشان دادن رفتارهای غلط سرمربی سابق آبیها داشته است. تازهترین حمله آشتیانی به سرمربی قهرمان لیگ روز چهارشنبه گذشته انجام شد. بیش از این هم او در تاریخ 9 خرداد در همین خبرگزاری علیه قلعهنویی موضع گرفته بود و او را به عدم صداقت و مغلطهکردن متهم کرده بود اینها در حالی است که در این دو مصاحبه تناقضهایی در گفتههای آقای واعظ مشهود است. در مصاحبه اخیر او در واکنش به ادعای خط گرفتن از فرهاد مجیدی میگوید: «من کجا مجیدی را میبینم؟ اصلا من تلفنم را جواب میدهم که میگویند بعضی از بازیکنان با من ارتباط دارند؟» این در حالی است که او در مصاحبههای قبلی خود اصرار خاصی به در دسترس بودنش داشت و مدعی بود همیشه از طریق تلفن میتوان با او ارتباط برقرار کرد. او از خبرنگاران خواسته بود اخبار مربوط به استقلال را از طریق تلفن شخصی او پیگیری کنند تا به دام دروغگوها نیفتند.
تناقض دیگری که در گفتههای مدیرعامل استقلال وجود دارد به استخدام روتهمولر آلمانی برمیگردد. در گفتوگوی یک ماه پیش، واعظ مدعی شده بود که خودش مولر را به استقلال آورده و در توجیه حرکتش هم گفته بود: «اعتقادم بر این بود که از یک مربی با دانش خارجی باید در کنار مربی ایرانی استفاده کرد. کاملا مشخص است که مربیگری ایران دور تسلسل را میگذراند و هیچ پیشرفتی در آن دیده نمیشود. در واقع آموزش، زمانی اثرگذار است که کاربردی باشد...» اما حالا نظر او عوض شده و میگوید: «غیر از مظلومی که به عنوان مدیر تیم منصوب کردم حتی روتهمولر هم پیشنهاد مرفاوی بود...» اما بقیه صحبتهای واعظ متهم کردن این و آن است بدون صراحت کلام و البته نام بردن از شخص خاصی. کیست که نداند روی صحبت واعظ سرمربی محبوب آبیهاست؟ معلوم نیست چرا با اینکه قلعهنویی در این مدت یکبار هم پاسخ اتهامهای واعظ را نداده است او همچنان دست از مصاحبههای آتشین خود برنمیدارد. او در گوشه و کنار حرفهایش بارها به امیر قلعهنویی حمله کرده است: «برخی مربیان به بازیکن میگویند سوتی بده تا سال بعد تو را بخریم.» اگر منظور واعظ، قلعهنویی است چرا واضح نمیگوید وگرنه چه لزومی دارد جرم را بیان کند بدون نام بردن از مجرم! او معتقد است قلعهنویی دچار توهم شده است و در پایان حرفهایش میگوید: «شخصیت من کجا و شخصیت ایشان کجا. البته این یکی را راست میگوید، چون اگر قلعهنویی هم شخصیت واعظ را داشت در این چند وقت باید پاسخ او را میداد تا حداقل در پشت یکدیگر حرف زدن بیحساب شوند. واعظ، قلعهنویی را تهدید هم کرده که در آینده ممکن است او رعایت مسایل اخلاقی را نکند و در آن صورت معلوم نیست او میخواهد چه بگوید و چه...
واعظ به کسانی که منتظر جشن قهرمانی استقلال هم هستند حمله میکند و مدعی است آنها نقشههای شومی(!) برای استقلال در سر دارند و از آنها میپرسد: «چه سودی از این جشن به شما میرسد؟ »آشتیانی در حالی از دعوت قلعهنویی به جشن قهرمانی استقلال میگوید که هواداران به خوبی نقش ژنرال را در دو قهرمانی گذشته (جامحذفی و لیگ) درک میکنند و عدم حضور او در این جشن دیر هنگام خیلی چیزها را ثابت میکند. باید دید قلعهنویی که بعد از جدا شدن از استقلال گفت، هرگز در مورد این تیم صحبت نمیکند، با این ادبیات واعظ همچنان سر قولش میماند یا؟