<ul> <li> <div align="justify"><font size="2">واعظ آشتیانی برای کسب نتیجه دست به هر کاری میزند. آنچنان که صمد مرفاوی برای کسب آن اقدامهای لازم را انجام خواهد داد. بیشک هیچیک از این دو نفر دوست ندارند حرف و حدیثی پشت سرشان باشد. حرفی مبنی بر اینکه واعظ، قلعهنویی را رد کرد تا تیم (احتمالا) نتیجه نگیرد یا مرفاوی آمد و نتوانست راه ژنرال را ادامه دهد. به همین خاطر واعظ و مرفاوی تحت هیچ شرایطی حتی نمیتوانند به این مطلب فکر کنند. این طبیعی است و شاید اگر هر کس دیگری در جایگاه حساس و مهم این دو نفر بود نیز با چنین توهمی دست و پنجه نرم میکرد که مبادا در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی حرفی یا شعاری یا پلاکاردی در حمایت از قلعهنویی یا استقلال فصل هشتم به هوا بلند شود. مرفاوی پیشتر این موضوع را اثبات کرده است. او در فصل ششم لیگبرتر حاضر بود تمام مسابقات را با اوتدستی پیروز شود اما تیمش نتیجه بگیرد و اتفاقا بیش از 15 امتیاز آن فصل را هم از این طریق کسب کرد. </font></div> </li><li> <div align="justify"><font size="2">غرض از بیان چنین مقدمهای این بود که به بحث آرش برهانی برسیم. آنجا که آرش برهانی رسما با رفتارهای اخیرش ثابت کرده از اینکه در فصل نهم لیگبرتر نیمکتنشین شود هراس دارد و این هراس به قدری زیاد است که او مستاصل مانده تا به کدام کشور برود و حتی قوه تصمیمگیریاش را هم از دست داده و همهچیز را به مدیر برنامههایش واگذار کرده است. چرا؟ به این خاطر که مرفاوی، قلعهنویی نیست تا به او مهلت بدهد. به او فرصت بدهد و به او میدان بیش از حد بدهد. </font></div> </li><li> <div align="justify"><font size="2">برهانی هر چند که فصل نهم را با آقای گلی به پایان رساند اما این مهاجم خودش هم میداند که نه تنها مهاجمی ششدانگ نیست بلکه در چند بازی آخر تیمملی و ایضا بیشتر مسابقات فصل گذشته بارها و بارها نشان داد که در شناختن محیط آفساید مدافعان حریف به شدت ضعیف است و این یک قلم را هنوز هم که هنوز است به خوبی نتوانسته بیاموزد. حال اینکه این مهاجم «سر پایین» گرچه از قدرت استارت زدن و حرکات انفجاری به خوبی بهره میبرد اما ضربات آخرش بیدقت و عجولانه است. کما اینکه اگر چنین نبود او در فصل فوتبالی گذشتهاش پیش پای هافبکهای عالی استقلال (حیدری، جانواریو، جباری، بیگزاده و امیرآبادی) میتوانست آمار گلزنیاش را از مرز 30 گل هم عبور دهد اما او میداند مرفاوی اهل صبر و تحمل کردن به آن شکل که قلعهنویی بود نیست و با وجود حضور نفراتی چون عنایتی و سیدصالحی در پشتسرش به راحتی با اولین بازی ناامید کننده (حرص درآورنده) و خراب کردن موقعیتهای گلزنی دو فوروارد دیگر که به مراتب از علیزاده و عباسفرد نامیتر هستند لب خط ایستادهاند و این یعنی رسیدن به استرس و نقطه کور.</font></div> </li><li> <div align="justify"><font size="2"> از این روست که آرش بیشک اگر مرفاوی هم بخواهد خود را (تا حدی) شبیه قلعهنویی کند و به او میدان و میدان و میدان دهد این واعظ است که این میدانها را به مرفاوی و آرش نخواهد داد. چرا که او خود بیش از مرفاوی تحت فشار قرار خواهد گرفت و به همین خاطر هم رفته، عنایتی و سیدصالحی را در تیم مرفاوی گنجانده تا در چنین بنبستهایی سرمربی تیمش با پرش از روی دیوار راه بازی را پیشروی استقلال و مدیرعاملاش قرار دهد. پس ترس برهانی طبیعی و عادی است و حالا که او در دوبی به سر میبرد باید منتظر شنیدن نام تیم جدیدش باشیم. مگر اینکه او ریسک بزرگی کند و بخواهد به امید فرصتهایی بنشیند که شاید مرفاوی(!) در اختیارش قرار دهد. جمله تکراری برهانی را که در اغلب مصاحبههای فصل قبلش تکرار میکرد را از یاد نبردهایم که: «من این گلزنیها را مدیون اعتماد و فرصتهایی هستم که آقای قلعهنویی به من داشته و میدهد. او به من آرامش داده و با فرصت دادن به من مرا مجاب میکند تا گل زدن را آنگونه که باید و شاید انجام دهم.» <br> <br> <br> </font></div> </li></ul>