شاید دوران سلطانی اش به سر رسیده باشد اما تا ابد نامش در تاریخ پرسپولیس می ماند. مردی که ویژگی های خاصی دارد . با همه بدی ها و خوبی هایش ، ویژگی هایش غیر قابل کتمان است. شاید نتواند درد پرسپولیس را دوا کند و شاید گاهی کارهایش بر مشکلات تیم دامن بزند اما درد تیم را هم بهتر از هر کسی می شناسد. او حالا نگران است. نگران این شکل واگذاری پرسپولیس. علی پروین این گفت و گوی دوستانه را اسماعیل حیدرپور ، همکار سابق ما در خبرورزشی و مدیر فعلی باشگاه گهر دورود انجام داده است. بحثی که از ماجراهای گهر شروع می شود:« بابا چی کار کردی با تیمت؟ افتادین که دسته 2. » این پروین است که سر شوخی را باز می کند. او که تیمش یعنی پرسپولیس بر سر همین مشکلات مالی به حاشیه رفت و صدر جدول و قهرمانی که در مشتش بود را مفت از دست داد پس بی دلیل نیست که تیم 200 میلیون تومانی گهر از لیگ یک هم سقوط کند چون کل بودجه تیم حیدرپور از قرارداد یکساله محمد دایی با سرخپوشان هم کمتر بوده است.
بحث با ماجرای شکایت علی پروین از چند روزنامه ورزشی فوتبالی تر می شود. پروین که روزگاری می گفت:« کی قبل این علی آقای میرزایی تو فوتبال شیکایت می کرد. از وقتی علی میرزایی اومد چپ می رفتیم می دیدیم احضاریه اومده ، راست می نشستیم باز احضاریه می اومد.» حالا خودش دست به شکایت شده :« ببین چی کارم کردیم و بابا شما... استغفرالله! من کی شیکایت بلد بودم اما هرچی این روزنامه ها رو وا می کنم می بینم...تازه حالاشم که کسی رو ننداختم زندون که! »
او دل پر دردی دارد و حالا فقط کافی است یکی از لقب هایش را بشنود:« سلطان؟ کدوم سلطان؟ شما روزنامه ای ها مگه چیزی واسه من گذاشتین. بیا ناصر حجازی رفت اصلا کسی یادش مونده. حالا مگه چند تا علی پروین واسه فوتبال مون مونده. حالا هی بزنین خوردش کنین. نه بزنین دیگه. بزنین ببینم کجا رو می گیرین. ببینین علی پروین رو به کجا رسوندین که بره شکایت کنه. من کی از این کارا بلد بودم؟ بابا حرمت امامزاده دست متولیشه.شما خبرنگارا باید حرمت من رو نگه دارین که 4 تا غیر فوتبالی هم به ما احترام بگذارن. »
او می خواهد عریضه اش را به گوش رئیس جمهور برساند:« من با رئیس جمهور حرف دارم. می خوام برم پیش خود آقا روحانی تا به خودش بگم تو ورزش چه خبره. بابا این مدت پدرم در اومد. خیلی اذیت شدم. باید با خود آقا روحانی رودررو حرف بزنم ، این طوری درست نمی شه. این آقای وزیر برای خودش هر کاری دوست داشته کرده و هر چیزی که می خواد رو انجام می ده. بابا تمام ساختمون وزارت ورزش شده مشاور. من نمی دونم کی مشاوره می گیره یا اگه این همه مشاوره می گیره کی به کار ورزش می رسه. من آمار آقای وزیر و کارهاش رو در آوردم. حالا اگه رئیس جمهور رو ببینم به خودش می گم!»
اما وزیر که در امور پرسپولیس و استقلال دخالتی مستقیم ندارد. این امور به امیررضا خادم محول شده:« آقا خادم؟ بابا این آقا خادم هم قهرمان ملی ماست ، درست اما ایشون قهرمان جهان و المپیک شدن ، این همه افتخار آفریدن تهش عکس 6 در 4 شون رو چاپ کردن و 2 روز بعد هم تموم شد. الان ببین تو این یک ماه که قرار شده واسه استقلال و پرسپولیس تصمیم بگیره چقدر اسمش همه جا هست. این فرق فوتباله با بقیه ورزش ها ، بابا امیرخان شوما اصلا میدونی این بنده های خدا کی هستن که اوردی پرسپولیس؟ ببین حیدرپور ؛10 روز دیگه بهت می گم چی می شه. حالا وایسا تماشا کن . ته این هم در می یاد. این همه آدم هر بار می گن ما سر تا پای فوتبال رو طلا می گیریم. قبلی کجان؟ یا ممنوع الورودن یا تو زندان ، این هم وایسا تا تهش رو ببینی.من واسه این پسر نگرانم ، آقا خادم مراقب باش به هر حال تو خودت هم ورزشی هستی ما بدت رو که نمی خوایم.»
او تعریضی هم به رحیمی می زند و می گوید:«رحیمی پسر گلیه اما یعنی تو پرسپولیس قحط الرجاله که ما مدیر سپاهانی بیاریم؟ یعنی تو کل تیم خودمون یکی نمی تونست مدیر بشه؟ اونا سپاهان رو به ما می دن؟آقای خادم مراقب باش این تیما استقلال و پرسپولیسن. یه تصمیم اشتباهت فوتبال رو نابود می کنه و خیلی بد می شه. بابا ولش کن چه حیف شد گهر افتاد ، اون سال که تو لیگ بودین یادته ممد ما چه گل نازی به پرسپولیس زد؟ ولی داور گل بچه رو ندید!»