پسری که یکبار خودش ساکش را دستش گرفته بود و رفته بود به اردوی تیم ایویچ بزرگ در بروجرد تا تست بدهد و یکی از بازیکنان تیم ملی در جام جهانی 98 باشد ، بعد از این همه سال درخشش در فوتبال ایران شاید حالا باور کند به پایان خط رسیده است. او که یکسال قبل و در پایان بازی فینال جام حذفی احساسی شد و جمله ای را به کار برد که کروش هیچ گاه علاقه ای به شنیدنش ندارد ، حالا برای همان یک کلمه حضور در جام جهانی را از دست داده و با تنها حضور در یک جام جهانی از فوتبال جدا می شود .
اینکه او در 36 سالگی ، 4 سال دیگر زمان بگذارد تا شاید بتواند دوباره به جام جهانی برسد اتفاقی است که خودش هم می داند علاقه ای به انجامش ندارد. کریمی اصلا تمام یک سال گذشته را در تراکتور به این نیت بازی کرد تا در جام جهانی حاضر باشد. البته او که مردی جنگجو است ، می جنگید و به میدان می رفت تا جلوی چشم دایی و رویانیان در پرسپولیس باشد. دو نفری که رابطه ای بس سنگین با آنها دارد. او شاید امیدش به بازگشت به پرسپولیس باشد. تنها انگیزه ای که او را به ادامه فوتبال وا می دارد اما کریمی به عکس فرهاد مجیدی ادمی نیست که برای رسیدن به هدفش حاضر شود حتی با امیر قلعه نویی همکاری کند و درست زمانی که قلعه نویی وابسته حضورش است بگوید خداحافظ فوتبال. کریمی که از پایان لیگ در خانه بوده و استراحت کرده ، حالا با لیست جدید کروش تقریبا شانس حضور در جام جهانی را از دست داده و تمام تلاش ها برای برگشتنش از اردوی اتریش به تیم ملی بی نتیجه مانده است. حالا او هدفش پرسپولیس است. جایی که در هیات مدیره اش حمید استیلی و زادمهر را به عنوان حامی دارد اما حضور علی دایی روی نیمکت تیم آن هم با اعتماد به نفس کامل یعنی کریمی جایی در لیست تیم ندارد حتی اگر رحیمی در نقش مدیر تیم سخنی دیگر بگوید. بازی در شهرستان هم برای کریمی در این شرایط سنی هیچ توجیه مهمی ندارد. شاید به همین دلیل هم هست که گفته می شود او با این اتفاقات اصلا از فوتبال خداحافظی می کند.