-آنهایی که دربی را نگاه کردند امتیاز خوبی به این بازی ندادند. در جمعهای که گذشت یک بازی سرد، کسلکننده و فاقد موقعیتسازیهای پی در پی به نمایش درآمد و جز منفعت امتیازی که برای استقلال همراه داشت از جذابیتهای لازم به دور بود...
در ظاهر همینطوری است اما استقلال، بهتر است بگویم امیر قلعهنویی با طرح و برنامه مشخص وارد این میدان شده بود. او میدانست چه میخواهد و دنبال چیست و به هدفش هم رسید. استقلال آمده بود موقعیتش را در صدر جدول حفظ کند و لزومی هم نداشت به آب و آتش بزند. یک مساوی هم میتوانست در هفتهای که همه مدعیان مساوی کرده بودند استقلال را صدرنشین نگه دارد که همین اتفاق رخ داد. استقلال بازی را خوب بست و اجازه نداد پرسپولیس از منفذهایی که در خط دفاعش به وجود میآید استفاده کند.
-در این بازی هیچ خلاقیتی رقم نخورد. حتی پاسی که منجر به گل شود. همچنان مدافع تاکتیکی هستید که قلعهنویی به کار گرفت.
مربی بر اساس ابزارش تاکتیکش را انتخاب میکند. در استقلالی که 4 ستارهاش را از دست داده؛ البته من احترام میگذارم به بازیکنانی که الان در ترکیب استقلال قرار دارند، نمیشود به سادگی ترکیب و تاکتیک دلخواه را پیدا کرد. تکراری است اما به این اسامی بنگرید؛ مجیدی، منتظری و نکونام؛ استقلال این 3 بازیکن را به دلایل گوناگون در اختیار نداشت. جباری هم ابتدای فصل از استقلال رفته بود. تعداد مصدومان استقلال هم کم نیست. با این اوصاف نمیشود هر آنچه در ذهن داری را در زمین پیاده کنی. پس باید عاقلانه تصمیم بگیری که گرفته شد. استقلال کاملا منطقی و با درایت گام به دربی 78 گذاشت.
-هستند کسانی که حرفهای شما را تایید نمیکنند. یعنی شاید دوست داشته باشند دربی گل داشته باشد اما استقلال ببازد. نمونهاش آن باختی که استقلال در دربی 74 داشت.
نخستین بار نبود که این بازی هم با تساوی بدون گل تمام میشد اما من آن اتفاقاتی که در دربی 74 رقم خورد را هرگز نمیپسندم. این چه استدلالی است که بعضیها دارند. حتما ما باید ببازیم تا بگویند دربی زیبا بود؟! نه، من این روش را اصلا قبول ندارم. تیم باید با درایت و منطق جلو برود. درست است ما زمانی 4 دربی را پشت سرهم بردیم اما یک دربی را به بد وضعی باختیم. من اعتقادم این است که در دربی باید منطقی حرکت کرد. باید جوری استراتژی را تعیین کرد که منجر به رقم خوردن یک شکست تلخ نشود.
-به طور کلی موافق استراتژی قلعهنویی هستید یا مظلومی؟
من استراتژی قلعهنویی را بهتر از مظلومی میدانم. روشی که قلعهنویی به کار میگیرد منطقیتر از روشی است که مظلومی داشت. روش بازی قلعهنویی به واقعیتها نزدیکتر است. امیر تیمش را مثل تیم مظلومی احساسی نکرد و مزد کارش را هم گرفت. الان طاقت باخت نیست. اگر استقلال میباخت ممکن بود صبر مسوولان باشگاه و حتی تماشاگران تمام شود. قلعهنویی میدانست که اگر در این بازی شکست بخورد به شدت تحت فشار قرار میگیرد. الان همه بهبه و چهچه میکنند اما اگر استقلال دربی را میباخت هجمه زیادی علیه قلعهنویی ایجاد میشد. از نظر من این تساوی برای استقلال کمتر از برد نبود.
-اگر استقلال در رتبههای پایینتر بود آیا قلعهنویی برای بردن پرسپولیس برنامهریزی میکرد؟
قطعا این اتفاق رخ میداد. من نمیخواهم بگویم صددرصد میشد اما وقتی تیمی صدر جدول است خود به خود محتاط میشود و استقلال هم برای اینکه خود را آن بالا حفظ کند و اجازه ندهد پرسپولیس نزدیکش شود برنامهریزی داشت. الان پرسپولیس 4 امتیاز از استقلال عقب است. این خودش یک امتیاز بزرگ محسوب میشود. از طرفی استقلال مشکلات زیادی در این فصل داشته که نباید هیچ وقت آنها را از یاد برد. جمع و جور کردن این تیم کار دشواری بود که امیر قلعهنویی از عهدهاش برآمد.
-چرا همیشه از مربیان استقلال حمایت میکنید درحالی که خودتان میتوانید یکی از گزینههای هدایت استقلال باشید؟
من همیشه آن چیزی که واقعیت بوده را گفتهام. خودم را جدا از اینکه بازیکن سابق استقلال میدانم یک هوادار محسوب میکنم. من هم از استقلال قهرمانی میخواهم و چشمداشتی به جایگاهی که الان در اختیار قلعهنویی است ندارم. وقتی امیر میتواند این کار را به نحو احسن انجام دهد چه دلیلی دارد که عوض شود. در حال حاضر قلعهنویی بهترین گزینه برای مربیگری در استقلال است و ما هم اگر بتوانیم کمکی انجام دهیم حتما این کار را میکنیم. من اعتقاد خاصی به قلعهنویی دارم. او نشان داده میتواند سالها در استقلال مربیگری کند. مثل فرگوسن که سالها مربی منچستریونایتد بود. قلعهنویی هم میتواند مثل فرگوسن باشد و سالها برای استقلال کار کند.
-بعد از فصل هشتم در حالی که قلعهنویی با استقلال قهرمان شده بود او را اخراج کردند اما در دوره جدید به او وقت و زمان کافی داده شده و به نظر میرسد این زمان همچنان در اختیار او قرار خواهد داشت. چه ابزاری لازم است تا یک مربی بتواند سالها در یک تیم باشد و تفکراتش را پیاده کند؟
ریشه تداوم یک مربی در باشگاه حمایت مدیرعامل است. قلعهنویی باید حامی داشته باشد و تا وقتی این حمایت باشد میتواند در استقلال به فعالیت ادامه دهد. از سوی دیگر باید تمام ابزار و امکانات در اختیار مربی قرار بگیرد. یک تیم وقتی موفق میشود که ثبات داشته باشد. حفظ قلعهنویی در واقع یک راهکار است برای ایجاد ثبات در باشگاه. چرا باید هر 2 سال یک بار شاهد تغییر مربی در استقلال باشیم؟ چه اشکالی دارد که به امیر قلعهنویی این فرصت داده شود که سالها مربی استقلال باشد. درگذشته این زمان در اختیار او قرار داده نشده اما از این بعد باید این شرایط برای او فراهم شود تا به راحتی در استقلال مربیگری کند. امیر فوت و فن این کار را خوب بلد است و اعتقاد دارم که میتواند یک فرگوسن مدل ایرانی برای استقلال باشد.
-استقلال فصل جاری اما تیمی مسن بود. نه اینکه پیر باشد اما طراوت لازم را نداشت. برخی بر این باورند که قلعهنویی در انتخاب نفراتش میانگین تیمی را هرگز در نظر نگرفته است.
اینطور نیست. قلعهنویی با علم به اینکه میانگین تیمیاش چه قدر میشود اقدام به جذب نفرات مورد نظر کرده است. همین حالا که خیلیها از این میانگین سنی انتقاد میکنند استقلال صدرنشین لیگ است بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که قلعهنویی کارش را به خوبی بلد است. البته با شما موافقم که استقلال باید آرام آرام جوان شود. تیمی که میبینیم شاید تیم دلخواه نباشد. استقلال به بازیکنان جوانتر و سریعتر نیاز دارد. این ویژگی باید به مرور زمان در تیم ایجاد شود و استقلال آرامآرام شکل متفاوتی بگیرد. رسیدن به این وضعیت هم دشوار نیست. اگر وقت و زمان لازم در اختیار امیر قلعهنویی قرار بگیرد او قادر است چهره استقلال را تغییر دهد اما به طور کلی سن ملاک نیست. فرهاد مجیدی 37 سال داشت که از خیلیها آمادهتر بود. خودم هم در زمان بازیگری تا حوالی همین سن و سال بازی کردم. آمادگی یک بازیکن ارتباطی به سن و سالش ندارد.
-نحوه یارگیری قلعهنویی را موفقتر میدانید یا کاری که دایی با پرسپولیس کرد و رفت سراغ بازیکنان جوانتر و تکنیکیتر؟
با تفکرات قلعهنویی موافقترم. استقلال آن قدرها هم پیر نیست. شما دیدید که پرسپولیس لیگ را خوب شروع کرد اما در ادامه کم آورد و استقلال جایش را در صدر جدول گرفت. پیشبینیام این است که استقلال با همین اختلاف تا هفته پایانی جلو میرود و قهرمان میشود. استقلال تیم باتجربهای است و آنچه یک تیم در هفتههای پایانی نیاز دارد همین تجربه است.
-شما به مصدومیتها و مشکلاتی که استقلال تا امروز پشت سر گذاشته اشاره کردید اما امیر قلعهنویی با این شرایط صحبت از کسب 2 جام به میان آورده است!
استقلال مهرههای خوبی دارد که هنوز به مرز آمادگی نرسیدهاند. من فکر میکنم ادعای قلعهنویی از دربی منطقی نبوده و او با شناخت کافی از تیمش این وعده را داده.
-وارد بحث تیم ملی شویم... بعد از اینکه قرعهکشی جام جهانی فوتبال اعلام شد شما هرگز درباره همگروههای ایران در جام جهانی با هیچ رسانهای صحبت نکردید.
در مواجهه با جام جهانی باید کاملا حرفهای بود. همین حالا تیمهایی هستند که در رنکینگ جهانی از تیم ملی کشورمان خیلی بالاترند اما نتوانستد به جام جهانی صعود کنند. بسیاری از بزرگان صعود نکردهاند و اگر ما هم صعود نمیکردیم فاجعهای رخ نمیداد اما درباره همگروههای ایران در جام جهانی باید بگویم که میتوانستیم خوششانستر هم باشیم و با تیمهای آسانتری همگروه شویم. البته نباید برای ما تفاوتی کند که با چه تیمهایی همگروه هستیم. مطمئنا تمام تیمهایی که گام به جام جهانی میگذارند سعی میکنند با
-آمادگی در این مسابقات شرکت کنند. همان کاری که ما در جام جهانی 1998 انجام دادیم.
تجربه به یادماندنی و ماندگاری را یادآور شدید. دلیل موفقیت تیم ملی در آن جام چه بود؟
ما تدارک خوبی داشتیم. یعنی فدراسیون وقت سعی کرد تا جایی که میشود امکانات لازم را در اختیار تیم ملی قرار دهد. آن تیم چه زمانی که در اختیار مرحوم ایویچ بود و چه وقتی که در اختیار جلال طالبی قرار گرفت از نهایت امکاناتش بهره گرفت. بازیکنان هم با نهایت تلاش وارد مسابقات جهانی شدند. ما در بازیهای جهانی با هم برادر بودیم. یکی از دلایل موفقیتمان همین بود. من فکر میکنم این تیم هم با برادری و رفاقت میتواند موفق و کامیاب باشد. بازیکنانی داریم که حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. اسم نمیآورم همه آنها را میشناسند.
-شانس صعود را هم میشود در ذهن متصور بود؟
مقابل نیجریه و بوسنی شانس پیروزی وجود دارد. درباره آرژانتین نمیتوانم چیزی بگویم چون شرایط آنها اظهر منالشمس است اما درباره دو تیم دیگر میشود به پیروزی فکر کرد.
-در جام جهانی 98 یکی از عنصرهای دفاعی تیم ملی هم بودید و تجربه زیادی در این کار داشتید. در جام جهانی آینده مدافعان ما باید مقابل مهاجمان بزرگ جهان قرار بگیرد. با چه حربهای میتوان از شکستهای سنگین جلوگیری کرد؟
ما مربی بزرگی روی نیمکت داریم. کروش بارها چنین شرایطی را تجربه کرده و میداند با چه تدابیری باید مقابل تیمهای بزرگ قرار بگیرد. کروش برای تیم ملی یک برگ برنده است ا
اما اگر بخواهم پاسخی به سوال شما بدهم باید بگویم با افزایش آمادگی بدنی و آرامش روانی میتوانیم مقابل آرژانتین هم نتیجه آبرومندانهای بگیریم.
-فکر نمیکنید بازگرداندن رحمتی میتواند تیم ملی را از نقطه نظر دفاعی تقویت کند؟
رحمتی دروازهبان بزرگی است که همچنان بهترین دروازهبان ایران محسوب میشود. به اعتقاد من علی کفاشیان باید اینجا نقش میانجی را بازی کند و با برگزاری جلسه مشترک میان رحمتی و کروش این مشکل را برطرف کند. خودم بازیکن بودم و گاهی اشتباه میکردم اما مربی میبخشید. کروش هم باید رحمتی را ببخشد چون در جام جهانی به کارش میآید.
-برنامه تیم ملی تا جام جهانی کاملا مشخص است اما هنوز نمیدانیم کروش بعد از جام جهانی روی نیمکت تیم ملی مینشیند یا خیر.
کروش مربی کوچکی نیست و به همین دلیل پیشنهادهایی از تیمهای بزرگ دارد. درباره آینده کاری کروش باید فدراسیون فوتبال وارد عمل شود. آنها باید تکلیف کروش را مشخص کنند. من نمیدانم که او صراحتا اعلام کرده دوست ندارد در ایران به مربیگری ادامه دهد. اگر اینطور باشد باید از همین حالا فکر مربی جدید بود. به اعتقاد من هم مربی ایرانی میتواند بعد از کروش موفق باشد و هم مربی خارجی. مربی ایرانی با توجه به اینکه با روحیات بازیکنان آشنا است میتواند در زمان کوتاه تیم ملی را آماده شرکت در رقابتهای جام ملتهای آسیا کند و مربی خارجی هم برای درازمدت مناسب است. البته من مربی ایرانی را بیشتر میپسندم و معتقدم باید انتخاب مربی خارجی را به بعد از جام ملتهای آینده موکول کرد.
-خودتان حاضر بودید مربیگری تیم امید را قبول کنید؟
به من نگفتند اما اگر میگفتند قطعا این مسوولیت را میپذیرفتم. نه من بلکه خیلیهای دیگر قبول میکردند؛ همان 10 تا اسم. متاسفانه بعضیها با سفارش سر از تیمها درمیآورند در حالی که هیچ جذابیتی درجامعه فوتبال ندارند. اعتقاد من این است تا وقتی که همین وضعیت باشد و مدیران فوتبال سراغ بازیکنان سابق نیایند اوضاع همین است. وجود بازیکنانی از نسل من که تعدادشان زیاد است میتواند به جذابیتها و کریخوانیهایی که باعث بالا رفتن جذابیت در فوتبال میشود کمک کند. مطمئن باشید ادامه این روند به فوتبال لطمه وارد میکند. مدیران که اغلب فوتبالی هم هستند باید به افرادی که توانایی بیشتری دارند توجه کنند نه اینکه حول یک دایره اسم تکراری بچرخند. آن هم گزینههایی که برای این فوتبال کاری نکردهاند.
-خودتان چه کار می کنید؟ از وضعیتی که در فوتبال دارید راضی هستید؟
خب، راضیکننده نیست وقتی میبینم بدون هزینه آنچنانی با تیمی که در لیگ یک داشتم در رتبههای بالای جدول قرار میگیرم و بعد برکنارم میکنند و مربی بعدی با همان تیم سیزدهم میشود و الان دارد در لیگ برتر مربیگری میکند! دیدن این فضا ناراحتکننده است. هرکسی باشد ناراحت میشود اما من صبرم زیاد است و منتظر میمانم تا روزی فرصت نصیبم شود./ش