به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ؛ در این نامه او خطاب به دوستداران فوتبال نوشته است:
شخصیت اجتماعی ِ هر فرد از کانونِ گرمِ خانواده تا دامانِ پرمهرِ جامعه، تمامی دستخوش فراز و نشیب است اما آرامش تنها در پناه اهداف بلند و صادقانه و بر مبنایِ پاکی و درستی است که این فراز و نشیب ها را در سیطره ی خود نگاه می دارد و در نهایت به سرانجامی شادی آفرین می رساند.خُرد و کلان می دانند؛ بازنمایی سره از ناسره، درست از اشتباه، حق از ناحق و خوب از بد اگرچه ریزه کاری هایی دارد ، سخت حساس و خطیر اما اگر در بستری از پاکی و صداقت باشد انجامِ آن چندان هم سخت نیست.با نیم نگاهی به پسوندِ مکانیِ تولد، همیشه دل نگرانِ اندیشه ی پاک مردمان سخت کوش و درست رفتارِ یزد نیز بوده ام و آنان که این باورِ ذهنی را ایمان دارند به خوبی می دانند که اعتقاد و ایمانِ قلبی به این مقوله ، خود بزرگترین و مهمترین شیوه ی نظارت بر عملکردی است که سخت تأثیر گذار است.این مقدمه ی کوتاه اگرچه با«نازپرورده تنعم نبرد...» فاصله ها دارد اما از این جهت یادآوری شد که در پناهِ شخصیتی اجتماعی و برخاسته از گذشته و الانی سرافراز و با دریافتِ عمق و اهمیتِ هنرِ والای قضاوت قدم به وادیِ دلبستگی های همیشه ام گذاشتم تا سهمی داشته باشم در چهارچوب های ذهنی که برای خود ترسیم کرده بودم و در این راه هر آموختنی بود به قدر توان آموختم و برای کسب توان و آمادگی لازم از تلاش مجدّانه دریغ نکردم، تا قبل و بیش از همه، از عملکردی که بارها و بارها آن را از زوایای مختلف می بینم؛ خود خشنود و آرام باشم و شاید به همین دلایلِ برشمرده شده، هرآنکس که طی سال های رفته و بازنیامده قضاوت های مرا به داوری نشسته است اذعان می دارد که کم نگذاشتم.به وادیِ فراموشی سپردن دلبستگی ها وقتی پای آرمان هایی فراگیر به میان می آید چندان سخت نیست اما وقتی قدم به وادی آزموده شدن می نهی آنگاه با تمامِ حضور و غیابت درک می کنی در نبرد احساس و توان آن کس که بی پناه تر از آن بیست و دو نفر در پی ترسیم چهره ی زیبای واقعیت ها است، کسی نیست جز همان مردِ ؛ سیاه پوش میدانِ سبزِ مستطیلیِ فوتبال.
این روزها اما نگاه ها سنگین تر شده است، زمزمه ها گوش خراش تر و طعنه و کنایه ها آزار دهنده تر و این شکنندگی را تاب آوردن در میدانِ تمرکز و عمل به وظیفه، تکلیفِ مالایطاق است هرچند تا این دقیقه هرگز از انجام سخت ترینِ صعب ها شانه خالی نکردم اما اینک ترجیحم بر رفتن بدون گلایه و خداحافظیِ بی حاشیه است.منکر نیکی ها نیستم و قدردان تر از همیشه نسبت به همه ی آنانی که در این حال و احوالِ امروزیم قدم ها برداشته اند بی مزد و منت اما... حرف گفتنی، راه رفتنی و امور شدنی، همه از مصادیقِ بارزِ لابد و ناگزیر است... و من برای رفتن از آوردگاه میدان سبز قدم به شهرآورد میگذارم...همه ی نیکانِ روزگارـ همواره ـ در پناه حضرت باریتعالیسعید مظفری زاده_دی ماه١٣٩٢