واعظ آشتیانی، در مصاحبه آخر خود گفته است:
* همانطور که می دانید استقلال در هفته ششم به رده هفتم جدول سقوط کرد که در تاریخ این باشگاه بی سابقه بوده در آن شرایط استنباط بنده این بود که تغییرات مدیریتی می تواند یک شوک روحی و روانی برای کل مجموعه باشد. زریبافان ریاست مجمع باشگاه نیز همین نظر را داشت و به دنبال یک فضای جدید و یک نگاه نو بود تا بتواند اثربخشی خود را نشان دهد.
* بر این باورم که هرچیزی اصول خودش را دارد. در خصوص آقای قلعه نویی هم تعجب می کردم وقتی می شنیدم می گوید من برای خودم استانداردهایی دارم! مگر می شود کسی برای خودش استاندار تعریف کند؟ به هر حال این ها معضلاتی است که مجموعه فوتبال ما از بابت آن با یک چالش جدی روبرو است.
* وقتی یک مجموعه سیستم داشته باشد با رفتن شخص دچار تزلزل نخواهد شد. حداقل در تیمی که مدیریتش به عهده من است، این گونه نخواهد بود که یک نفر در موفقیت آن نقش اول و آخر را داشته باشد. استقلال بدون قلعه نویی هم موفق خواهد بود.
* زمانی که من مدیرعامل شدم از پشت در اتاقم تا طبقه پایین کسی تغییر نکرد و هیچ شخص جدیدی به باشگاه اضافه نشد. من سعی کردم با همان آدم ها کار کنم و آن ها را با سیستم تعریف شده همسو کنم. حال اگر کسی نتوانسته در این هشت ماه خودش را با این سیستم وفق دهد طبیعی است که باید تغییر کند.
* یک جاهایی بود که ما دندان روی جگر گذاشتیم و تحمل کردیم تا به هدفمان برسیم. هدف قهرمانی بود و فکر نمی کنم کسی با قدرت بنده، مطرح می کرد که استقلال قهرمان می شود.
* کادر فنی و بازیکنان استقلال بیش از 5 میلیارد و پانصد میلیون تومان برای فصلی که تمام شد، هزینه در برداشت .تازه این ها اعداد ثبت شده است و اعداد و ارقام ثبت نشده ای هم وجود دارد. از این رو ما تلاش کردیم بخشی از این بدهی را از سازمان تربیت بدنی بگیریم و بخشی دیگر را هم از بخش اسپانسرینگ تامین کنیم.
* به غیر از سایپا که هنوز مبلغ 300 میلیونی اش را دریافت نکرده ایم، نزدیک به دو میلیارد و دویست میلیون تومان اسپانسر جذب کردیم، آن هم در شرایطی که استقلال در هفت یا هشت هفته اولش هیچ اسپانسری نداشت.
* در راه قهرمانی استقلال سختی های زیادی را تحمل کردم چون هم باید روحیه خودم را بالا نگه می داشتم و هم باید روحیه مربیان و بازیکنان را ترمیم می کردم. اگر کسی در مجموعه باشگاه استقلال فکر می کند که غیر از بنده فردی سنگ صبور تیم بوده، حتماً عنوان کنند.
* از همان زمان که استراتژی تحمل را در بخشی از باشگاه استقلال پیش گرفتم وجود لمپن ها را حس کردم. من خیلی زود با آدم های مواجب بگیر که اسم خود را لیدر گذاشتند مواجه شدم و نمی توانستم نسبت به آن بی تفاوت باشم. چرا باید سکوت کنم وقتی می شنوم پس از قهرمانی تیم در مشهد، یک لیدر بی تربیت که تمام بدنش جای چاقو دارد، می آید در اتوبوس تیم و به راحتی به بازیکنان بی حرمتی می کند، بدون آنکه کسی به او تذکر بدهد یا وقتی بنده سرتمرین می روم و می بینم عده ای از لیدرها دور هم جمع شده اند و تمرین فحاشی می کنند، چگونه می توانم بی تفاوت باشم؟! جالب است بدانید وقتی از مسئول کانون هواداران باشگاه پرسیدم چرا این ها دارند تمرین فحاشی می کنند، فقط خنده تحویل گرفتم تا متوجه شوم تمام این کارها با برنامه است. من همان روز می دانستم که همان لیدرهایی که در حال تمرین فحاشی به رقیبان استقلال هستند روزی به من و دیگر عوامل باشگاه ناسزا می گویند که تعبیر و تحلیلم درست از آب درآمد. به این دلیل که آنها سازماندهی شده بودند و با پول گرفتن از برخی ها، ابزار دست آن شده بودند.
* من خودم به شخصه برای مبارزه با لیدرها تاپایان راه خواهم ایستاد و از هیچ کس و هیچ چیزهم نمی ترسم. مطمئن باشید اگر استقلال فصل آینده قهرمان لیگ نشود، حتماً قهرمان اخلاق خواهد شد. برای رسیدن به این هدف هم ضمن اخراج تمام بازیکنان بی اخلاق، در فصل نقل و انتقالات بازیکنانی را جذب می کنیم که در وهله اول صلاحیت اخلاقی شان تایید شده باشد.
* درصددیم برای فصل آینده کمیته فنی ایجاد کنیم. من واقعا تعجب می کنم وقتی آقایان می گویند مدیرعامل حق دخالت در کارهای فنی را ندارد معنی اش این است که ما در باشگاه دو مدیرعامل داریم، یک شخص مدیرعامل و دیگری سرمربی! چه کسی گفته مدیرعامل حق دخالت در مسائل فنی را ندارد؟! مدیرعامل متولی جزء جزء مسائل باشگاه است، ولی در این راه باید از ابزارهای مشاوره ای خود به خوبی استفاده کند.
* من بی دلیل بازیکن جذب نمی کنم. ما مشاوران فنی داریم که با آن ها همکاری می کنیم. برنامه ریزی ما به گونه ای است که قصد داریم که اسکلت استقلال را نگه داریم و تنها پنج یا شش بازیکن جدید جذب کنیم.
* اگر به من ثابت شود که بازیکنی گفته، قلعه نویی برود من هم می روم، خودم اخراجش می کنم. معتقدم اگر بازیکنی بخواهد به خاطر بنده یا کس دیگری به استقلال بیاید بازیکن نمی شود.
* در بیست دقیقه پایانی دیدار ما با پیام خیلی خونسرد در جایگاه ویژه ورزشگاه ثامن نشسته بودم. استقلال با یک گل جلو بود و آن طرف هم ذوب آهن یک گل از فولاد خورده بود. وقتی اعلام کردند ذوب آهن گل مساوی را زده خیلی جا خوردم؛ البته این احساس بر من غالب شده بود که اصفهانی ها بالاخره گل مساوی را خواهند زد. دستم را زیر چانه زدم و ادامه بازی را تماشا می کردم که خبررسید فولاد گل دوم را زده است. خوشحال شدم و در همین حال و هوا بودیم که فولاد گل سوم را زد. باور کردنش کمی سخت بود صورتم را توی دستهایم گرفته و ناخودآگاه اشک از چشمانم خارج شد.
* قطعا در فصل جدید تغییر و تحولاتی در مجموعه باشگاه استقلال ایجاد خواهیم کرد که نه سلیقه ای خواهد بود، نه قومیتی و نه رفاقتی. این تغییرات برای بهبود شرایط استقلال خواهد بود.