پاشازاده:رسانه ها این قدر اسطوره سازی نکنند،مجیدی،منتظری و نکونام چون واقعیت را نمی گویند مقصرند

وی ادامه داد:یادم هست در اواسط فصل 77_76 بود که باشگاه بایرلورکوزن خواهان به خدمت گرفتن من شد اما ماندم تا آن سال در کنار ناصر خان حجازی قهرمان ایران شدیم و بعد در پایان فصل رفتم.وقتی هم رفتم هر چقدر پول در یک سال و نیم قبلش گرفته بودم را به استقلال برگرداندم تا باشگاه بتواند بازیکنان جدید را جذب کند.

مدافع پیشین استقلال تاکید کرد:جدایی فرهاد مجیدی در اواسط دو فصل پیش بد بود.رفتن منتظری بد بود و حالا بحث جواد نکونام هم بد در بدتر است.مشکلات خانوادگی درست،پیشنهادات میلیاردی درست اما این وسط، استقلال چه می شود؟این همه طرفدار چه می شوند؟اگر جمعه،استقلال سه تا از پرسپولیس بخورد چه کسی قرار است جوابگو باشد؟

وی ادامه داد:من یک سال در راپید وین بازی کردم ولی الان هر بار که به اتریش می روم عکس خودم را در آنجا می بینم.متاسفانه در شرایطی که سال های سال در استقلال حضور داشتم و با تمام وجودم برای این تیم بازی کردم یک عکس 4*3 هم از من در آنجا نمی بینید.حالا من مهم نیستم،علی جباری چطور؟ایرادی ندارد،فدای سر پهلوانان زنده که سر یک چک برگشتی قهر می کنند و منت داشته و نداشته هایشان را بر سر مردم می گذارند.

پاشازاده تصریح کرد:همه داریم تبلیغات می کنیم.یکی می رود،یکی می آید،یکی خداحافظی می کند.از رسانه ها تقاضا می کنم این قدر اسطوره سازی نکنند.هر چند که خود باشگاه در اعطای این عنوان به برخی بازیکنان خیلی مشتاق باشد.ما در خانه طرفدار می خوابیدیم و همان خورشتی که خانواده آنها می خوردند را شب بازی می خوردیم و فردایش مقابل پرسپولیس و پاس بازی می کردیم.آن روزها فضای تیم همین بود و حتی من که در تیم ملی حضور داشتم و قرار بود به اروپا بروم،تحت تاثیر همین جو بودم و هرگز ناز نکردم.از دکتر نوروزی سوال کنید که پایم را با اره برید و 2 روز بعد  در ترکیب اصلی به میدان رفتم.

پاشازاده درباره جواد نکونام گفت:به جواد علاقه دارم.او پسر خوبی است اما نباید دلسرد می شد.من را یک بار از تمرین استقلال بیرون انداختند ولی  برگشتم چون مردم را دوست داشتم.آنهایی که این کار را با مهدی پاشازده کردند دیگر الان نیستند ولی به لطف خدا من هستم.به نظرم اگر جواد می ماند بهتر می توانست به هدفش برسد و به استقلال خدمت کند.

وی ادامه داد:من نمی گویم بازیکن فکر پیشرفتش نباشد.هر بازیکنی در هر زمانی دوست داشت می تواند برود ولی دیگر نمی تواند حرف از استقلال و استقلالی بودن بزند.عباس سرخاب سال 90 میلادی وقتی استقلال قهرمان آسیا شد پیشنهادات عالی داشت که تا آن زمان بی سابقه بود ولی ماند تا به استقلال کمک کند.محمد رضا مهرانپور سالها از یک باشگاه ترکیه ای پیشنهاد داشت اما امروز هیچ اسمی از آنها نیست.حتی نام شان هم در باشگاه استقلال مطرح نمی شود.وقتی بازیکن جوان هم این شرایط را می بیند که چطور با پیشکسوتش برخورد می شود  می گوید چرا باید بمانم و بهتر است به فکر آینده ام باشم.