بادیدن اینهمه جذابیت در تزیینات مغازه اش کنجکاوی ما را بیشتر می کرد تا با او همراه شویم.
خودش بی مقدمه گفت که فوتبالیست است و عاشق فوتبال، پرسیدم پس اینجا چیکار میکنی!؟
با لهجه شیرین آبادانیش بقچه درد دلش را باز کرد و از خستگی هایش گفت ، که
دیگر از فوتبال خسته شده است و صحبت هایی به میان آورد که عمق فاجعه در یک
ورزش را به نمایش می گذاشت! و در نهایت گفت : اینجا فلافل بفروشم راحت
ترم!
فلافل چیست؟ غذایی تند است و با ترشی سرو میشود، یعنی در ساندویچ آن به
جای گوجهفرنگی و خیارشور، ترشی استفاده میکنند. نام این غذا نیز از فلفل
گرفته شده است زیرا اصل لبنانی آن فلفل قرمز فراوانی دارد.
محمداحمدی هم مثل یکی از هزاران عاشق فوتبالی که زخم خورده ”مافیای”
فوتبال است درد هایش قلب ما را نیز به درد آورد، او که جان و مالش را در
این راه صرف کرده بود ، می گفت دیگر از این فوتبال دست کشیده… و بغض گلویش
را می فشرد.
از بزرگترین آرزویش پرسیدم و گفت: یک زمین چمن در اختییار من بدهند با 40
یا 50 فوتبالیست نوجوان در عرض یک سال ،نصف بیشتر فوتبالیست حرفه ای تحویل
خانواده فوتبال می دهم.آنقدر با اعتماد به نفس سخن می گفت که از چهره اش
هزاران بارقه امید و علاقه و توانمندی اثبات می کرد او می تواند!