<ul> <li> <div align="justify"><font size="2">بدون تردید اسپانیا حالا یک قهرمان خواهد داشت و آن هم بارسا خواهد بود، بارسایی که روز شنبه در ورزشگاه برنابئو دست به کار خارقالعادهای زد و شش بر دو مادرید را درهم کوفت تا نتیجهای تاریخی رقم بزند. این تیم که در هفته سی و چهارم به میدان میرفت با این پیروزی به قهرمانی نزدیک و نزدیکتر شد... <br> این بازی جزو آن دسته از بازیهایی بود که نیاز به چندین و چند سال زمان دارد تا به دست فراموشی سپرده شود، هر چند که نتیجه شش بر دو جزو آن دسته از نتایجی است که (شاید) هرگز فراموش نشود ولی در هر حال مادریدیها امیدوارند که این اتفاق بیفتد و این لکه ننگ به دست فراموشی سپرده شود. روحیه پیروزی طلبی، هدف از بازی، نمایش گروهی تیم، بازی رو به جلو و شناور و خیلی چیزهای دیگر که ذکرش لرزه بر اندام حریفان میاندازد، همه و همه دست به دست هم میدهند تا نشان دهند چرا بارسا، بارساست! بارسا که این اواخر در لالیگا و البته مقابل چلسی در لیگ قهرمانان اروپا کمی به مشکل برخورده و مادریدیها را امیدوار کرده بود تا از این بازی نتیجه بگیرند ولی برای مردان پپ 90 دقیقه کافی بود تا تمام خاطرات ناخوش اخیر را به دست فراموشی بسپارند. 90 دقیقه! یک 90 دقیقه هیجانانگیز! <br> رئالمادرید که روز شنبه پذیرای بارسا بود، نتوانست انتظارات را برآورده کند و برای این تیم فقط در حکم یک حریف تمرینی بود. رئالیها به این موضوع میبالیدند که از 13 دسامبر 2008 تا به حال فقط یک باخت «قهرمانانه» در کارنامه داشتند که آن هم فقط مقابل ... بارسا بود. پس از آن شکست مقابل بارسا، مادریدیها که با آمدن خوآنده راموس پوست انداخته بودند هرگز شکست نخوردند و فقط با کسب یک تساوی، 17 پیروزی را در کارنامه ثبت کردند! این آمار، آماری است که یک تیم قهرمان از خود بجا میگذارد و شایسته تیمی مثل مادرید هست، اما نکته جای دیگری است: مادریدیها دعا میکردند که ای کاش تیمی به اسم اف.ث بارسلونا وجود نداشت تا آنها میتوانستند کارنامهشان را غنیتر از قبل کنند! <br> چرا که اگر مادرید نتایجش در حد یک قهرمان است ولی بارسا به این نتیجهها یک فوتبال ناب را نیز اضافه کرده که هر لحظه میتواند آن را در زمین پیاده کند و تحسین هر هوادار فوتبال در این کرهخاکی را برانگیزد. اگر بخواهیم از نقطه نظر ورزشی به این الکلاسیکو نظری بیندازیم باید عنوان شود که این بازی اهداف مختلفی را دنبال میکرد: آبیواناریپوشان که با اختلاف چهار امتیاز از حریف جلو بودند هرگز نمیتوانستند به شکست در برنابئو تن دهند. از زمان شکست آنها در نوکمپ که اختلاف آنها با مادرید به 12 امتیاز رسید، بارسا باز هم نتوانست اختلاف را حفظ کند تا مردان مادرید که به خود آمده بودند باز هم اختلاف را کمتر کرده و به عدد هشت برساند و این باور را در ذهن بارساییها به وجود آورند که هر لحظه شرایط میتواند دگرگون شود. <br> حذف زودهنگام شاگردان خوآنده راموس از جام حذفی و لیگ قهرمانان - که البته موضوع تازه و جدیدی نبود - باعث شد تا تمرکز این تیم معطوف به رقابتهای لالیگا شود و امیدوار به لغزش بارسا باقی بمانند، اما در عوض بارسا که در سه جبهه به مبارزه میپردازد و اتفاقا در هر سه جام هم جزو مدعیان اصلی به حساب میآید، هرگز تن به خستگی نداد و بهرغم داشتن نیمکتی غیرقابل توصیف با بازیکنان اصلی در الکلاسیکو پا پس نکشید تا تمام روزنههای امید برای «قوهای سپید »بسته بماند. پپ در حالی پا به میدان میگذاشت که به خوبی با جو ورزشگاه و شرایط روحی مطلوبی که این بازی میطلبید آگاهی داشت. او بچههایش را از جنگ روانی مختص «الکلاسیکو» به دور نگه داشت و آنان را با ذهنیت برد به مسابقه فرستاد. در ابتدای بازی دو تیم به محک یکدیگر پرداختند تا اینکه فاجعهای عظیم برای مادریدیها رخ داد آنها در دقیقه 15، گل اول بازی را به ثمر رساندند!! این گل از آن جهت فاجعه بود که مردان کاتالان را به خود آورد و بازی همیشگی آنها را در پی داشت. مادریدیها که با بازی سیال و تکضرب بارسا که گلهای فراوانی همه در بر داشت روبهرو شدند، حتما به خود میگفتند ای کاش گل نمیزدیم! مردان «پپ»هر کاری که دوست داشتند با حریف و توپ انجام دادند تا از هر جهت که به بازی نگاه شود، جز تحقیر برای مادرید چیز دیگری باقی نماند. مادرید تیم خوش شانس الکلاسیکو بود چرا که اگر کاسیاس را در اختیار نداشتند نتیجه میتوانست دو رقمی!! شود. <br> بارسا مثل اکثر بازیهای این فصلش درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت و در کنار بازی گروهی بالا، از بازیکنان هنرمندش نیز نهایت استفاده را کرد تا نتیجه تاریخی شش بر دو! رقم بخورد. مادرید خوش شانس بود و در این امر هیچگونه تردیدی وجود ندارد... دیگر، توضیح شرایط و چگونگی بازی امری بیفایده میماند چرا که بدون تردید همه شما به خوبی تکتک ثانیههای الکلاسیکو را در ذهن دارید. مادرید باتمام قوا به میدان آمد و هر چه در توان داشت را رو کرد. در مقابل بارسا، فوتبال را به شیوهای دیگر به نمایش گذاشت و به رئال آموخت که چطور باید توپ را در زمین چرخاند و از آن استفاده کرد. تدریس فوتبال به سبک «پپ»؛ وقتی به قابلیتهای فنی بالای بازیکنان بارسا، بازی گروهی بینظیری اضافه میشود و میل به بردن نیز چاشنی آن امر میشود، قدرت این تیم صدچندان میشود. قدرتی که هیچ کس را یارای مقابله با آن نیست. قدرتی به مثابه یک بمب! شاید هر کس بخواهد به این شیوه بازی بارسا نامی بنهد ولی آنچه که در نهایت همه در آن اتفاق نظر خواهند داشت یک چیز خواهد بود؛ بارسای 2009-2008 از همین حالا به افسانهها پیوسته و حالا دیگر هیچ اهمیتی ندارد که در پایان فصل این تیم مقامهای قهرمانی مختلفی به دست آورد یا نه. <br> این تیم به هواداران فوتبال در سراسر جهان بهانه داد تا این ورزش را بیشتر دوست داشته باشند؛ بارسا، به همه آموخت که فوتبال قبل از هر چیز یک «نمایش» جالب و دوست داشتنی است. بارسا فوتبال را طبق اصول و پایهاش به اجرا گذاشت. پاس و حرکت به فضای خالی و استفاده درست از موقعیتهای به دست آمده. حال، اگر بارسا نتواند مقابل چلسی چنین نمایشی را به اجرا درآورد، آنگاه ورزش فوتبال بدون تردید عزادار میشود... <br> <br> <br> </font></div> </li></ul>