«داشتم شبکه الجزیره را نگاه میکردم که متوجه شدم در بیروت بمبگذاری شده. بعد که سفیر ایران آمد و با گزارشگر آن شبکه به زبان عربی صحبت کرد تازه متوجه شدم اتفاقی برای ایرانیها افتاده. رفتم داخل اینترنت و اخبار سایتهای ایران را پیگیری کردم که دیدم به سفارت ایران در لبنان حمله تروریستی شده است. ما در شمال بیروت مستقر بودیم و صدای انفجار را نشنیدیم یک ساعت از این موضوع گذشت که ناگهان صدای آژیر شنیدم. رفتم پشت پنجره دیدم تعداد زیادی ماشین پلیس و نظامی دور و بر هتل را احاطه کرده. کمی نگران شدیم. آنها آمده بودند برای محافظت از جان ما. راستش شرایط خوبی در اردو حاکم نبود. همه نگران. بیشتر از همه کارلوس کروش. فکر میکردیم بازی لغو میشود. شاید هم باید میشد اما ساعاتی بعد به ما گفتند به سمت ورزشگاه کمیل شمعون شهر بیروت بروید. اصلا نمیدانستیم بازی برگزار میشود یا نه.» حرفهایش را قطع میکنیم... خب، امیرحسین، در آن وضعیت کارلوس کروش چه میکرد؟ بیمعطلی گفت: «در آن حال و هوا سرمربی تیم ملی سعی میکرد به بچهها روحیه بدهد اما همه پیگیر این بودند که بازی برگزار میشود یا نه. در نهایت فهمیدیم که باید در این شرایط بازی کنیم. دور استادیوم را هم پر کرده بودند از خودروهای نظامی. یاد فیلمهای جنگی میافتادم اما این دیگر فیلم نبود. واقعیت داشت.» در همان حال که امیرحسین صادقی و دیگر بازیکنان تیم ملی در اوج استرس قرار داشتند، ایرانیهای علاقهمند به فوتبال نیز نگران حال ملیپوشان بودند. تماسهای زیادی از تهران با بیروت برقرار شد. حتی علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال هم فیالفور نامهای به کنفدراسیون فوتبال آسیا نوشت تا برای حفظ جان ملیپوشان بازی لغو بشود اما وقتی عقربههای ساعت به 7 شب رسید تصاویر بازی پخش شد . این بدان معنا بود که باید مقابل لبنان بازی کنیم...
***
-در جریان بازی با لبنان هر لحظه تصور میکردیم ممکن است اتفاقی بیفتد. یعنی یک حمله تروریستی دیگر به ایرانیها. خودتان چه حال و هوایی داشتید؟
این احتمال وجود داشت و ما هم از این موضوع نگران بودیم اما وقتی اعلام کردند بازی بدون تماشگر برگزار میشود قدری آرام شدیم. در آن شرایط که ساعاتی قبل به سفارت ایران حمله تروریستی شده بود احتمال میرفت که دوباره چنین حملهای تکرار بشود اما خدا را شکر اتفاق بدی نیفتاد. البته این را هم بگویم که خودم پیه همه چیز را به تنم مالیده بودم. قبل از بازی با خودم گفتم بگذار هر چه میخواهد بشود ما میرویم بازیمان را انجام میدهیم.
-اشکالی هم نداشت چون کمی با حال و هوای جبهه هم آشنا شدید. شاید تازه حس میکردید که رزمندهها در خط مقدم چه میکشیدند.
(میخندد) دقیقا همینطور است. به ما همین حال و هوا دست داد اما این کجا و آن کجا.
-زمین ورزشگاه هم که کار را برای شما سختتر کرد؛ هرچند که تو گل اول را زدی.
همینطور است. زمین افتضاح بود و اصلا به درد فوتبال بازی کردن نمیخورد اما اجازه ندادیم این شرایط به ما غلبه کند. رفتیم و با تمام وجود بازی کردیم و خوشبختانه من هم گل زدم؛ گلی که هیچ وقت از یادم نمیرود. توپ را مسعود شجاعی همان جایی فرستاد که من دوست داشتم و بعد بیمعطلی سرم را در مسیر توپ قرار دادم البته با کمی زاویه و توپ همان جایی رفت که باید میرفت.
-قبل از بازی پیشبینی نمیشد تو در ترکیب اصلی قرار بگیری اما کروش یکدفعه آرایش خط دفاع را برهم ریخت تا شانس به تو رو کند. این معادلات ممکن است در آینده هم غلط از آب درآید و تو را در ترکیب تیم ملی ببینیم؟
به معادله فکر نمیکنم. خودم را سرباز تیم ملی میدانم. تیم ملی الان دارد نان همدلیاش را میخورد. اگر تا حالا موفق بودیم فقط به خاطر این بوده که کسی از بازی کردن دیگری ناراحت نمیشود. دلیل موفقیت تیم ملی همین همدلیهایی است که کروش در تیم ملی به وجود آورده.
-فکر میکنی این همدلی در آینده هم وجود داشته باشد، حتی اگر خودت مجبور بشوی از روی نیمکت بازیهای تیم ملی را نگاه کنی؟
من نمیدانم در آینده چه میشود. نمیتوانم قطعا بگویم چه اتفاقی میافتد اما مطمئنم یکی از بزرگترین دلایلی که موجب شد ما به جام جهانی برویم همین همدلی بود. الان توقع از تیم ملی بالا رفته آن هم به خاطر اینکه ما به جام جهانی صعود کردیم اما باید به کروش و بازیکنان تیم ملی فرصت بیشتری داده بشود تا به امید خدا در جام جهانی نتایج بهتری بگیریم.
-اما برخی کشورهای بزرگ در دنیای فوتبال آرزو میکنند با تیم ملی ایران هم گروه بشوند مثلا فرانسه یا انگلیس! درست است که سطح فوتبال آنها با ما قابل مقایسه نیست اما وقتی چنین خبرهایی میشنویم به ما برمیخورد. آنها فکر میکنند فوتبال ایران در جام جهانی زنگ تفریح است.
آنها حق ندارند فوتبالیستهای ایرانی را زنگ تفریح بدانند. باور کنید ما زنگ تفریح تیمهای بزرگی مثل فرانسه و انگلیس نمیشویم. ما کشور بزرگی هستیم. به قول امیر قلعهنویی کسی که زیاد حرف میزند و رجز میخواند نشاندهنده ترسش است. همانطور که از تحریمها گذشتیم از جام جهانی هم به سلامت میگذریم.
-همیشه روحیهات مثالزدنی بوده اما فاصله فوتبالمان را چه کنیم؟
فاصله فوتبال را قبول دارم اما مطمئنم در جام جهانی زنگ تفریح تیمهایی مثل فرانسه و انگلیس نمیشویم. آنها باید از ما بترسند و به فوتبالیست ایرانی احترام بگذارند. فوتبال ایران بازیکنان بزرگی در دنیا داشته و همین حالا هم دارد. مگر میشود علی دایی، خداداد عزیزی و مهدی پاشازاده را فراموش کرد؟ ما وارث پیراهن این بازیکنان هستیم و باید در جام جهانی به قدرتهای فوتبال جهان نشان بدهیم که هرگز زنگ تفریح نیستیم. اجازه نمیدهیم به شخصیت ما ایرانیها توهین بشود. مطمئن باشید آنهایی که فکر میکنند همگروهی با ایران برایشان شانس میآورد سخت در اشتباهند.
-ممکن است تیم ملی فوتبال هم همان کاری را که والیبالیستها و ساحلی بازان انجام دادند در جام جهانی فوتبال تکرار کند؟
تیم ملی باید حمایت بشود. کروش مربی بزرگی است و فکرهای بزرگی هم در سر دارد. اگر به تیم ملی خوب بها داده بشود در همین ماههای مانده به آغاز جام جهانی میتوانیم خودمان را جمع و جور کنیم و با قدرت کافی و انگیزه بسیار بالا به جام جهانی برویم اما متاسفانه تدارکات تا حالا خوب نبوده که امیدوارم در ماههای منتهی به جام جهانی این تدارک بهتر بشود. بدون شک اگر برنامهریزی بهتر بشود ما مثل سرباز از نام ایران در جام جهانی دفاع میکنیم. مگر ما ایرانیها در دنیا کم افتخار داشتیم؟ در خیلی رشتهها ما نمونه بودیم. در هنر، در علم، در ورزش و خیلی رشتههای دیگر. من مطمئنم که تیم ملی فوتبال هم مثل تیم ملی والیبال یا فوتبال ساحلی نتایج خوبی در جام جهانی میگیرد.
-آن شخصیتی که ولاسکو به والیبال ایران داده را کروش هم داده؟
فوتبال و والیبال دنیای متفاوتی دارد اما کروش خیلی زحمت کشیده و مربی بسیار بزرگی برای فوتبال ایران است. تیم ملی فوتبال هم الان شخصیت کمی در دنیا ندارد. ما فقط بازی تدارکاتی با تیمهای بزرگ میخواهیم تا بیشتر آماده بشویم. مطمئن باشید با کروش روزهای خوبی برای فوتبال ایران در جام جهانی رقم میخورد و ما نتایجی میگیریم که شاید خیلیها تصورش را هم نمیکنند.
-دوست داری تیم ملی در جام جهانی با چه تیمهایی هم گروه بشود؟
من حسی دارم که میخواهم شما هم آن را بدانید. حس میکنم یکی از همگروههای ما در جام جهانی آرژانتین است!
-روی چه حساب و کتابی این حرف را میزنی؛ خواب دیدی؟!
(میخندد) حسم است دیگر نمیدانم چرا اما فکر میکنم یکی از رقبای ما آرژانتین است.
-آن وقت مسی را کی مهار کند؟
نیازی نیست کسی مسی را مهار کند!
-چرا؟
برزیلیها با آرژانتینیها خیلی مشکل دارند. مطمئن باشید وقتی ایران با آرژانتین هم گروه بشود همه برزیلیها برای حمایت از ایران به ورزشگاه میآیند. آن وقت کل ورزشگاه علیه بازیکنان آرژانتین میشود و از دست مسی هم کاری ساخته نیست. میبینید که الان هم افت کرده. ما هم بازیکن خوب زیاد داریم که از پس مسی برآیند. نگران مسی نباشید!
***
این گفتوگو به پایان رسید اما حرفهای امیرحسین صادقی را تا جام جهانی هرگز از یاد نمیبریم. او وعده تیمی متفاوت را در جام جهانی فوتبال داده است. آیا دیگر همقطاران امیرحسین صادقی در جام جهانی نیز همین نظر و همین روحیه و انگیزه را دارند؟ آیا میتوان روی تیم ملی در جام جهانی حساب کرد؟ تقابل احتمالی ایران با قدرتهای بزرگ فوتبال چه نتیجهای را به همراه خواهد داشت؟! شمارش معکوس تا آغاز جام جهانی فوتبال آغاز شده است و ما انتظار میکشیم همانطور که صادقی وعده داده تیم ملی فوتبال هم مانند دیگر عرصهها از خاکریز جام جهانی به سلامت بگذرد./ش