بازی‌های تاثیرگذار، بی‌حاشیه و مفید بودن در بازی گروهی همگی از ویژگی‌های بارز بازیکنی است که به قول خودش با به ثمر رساندن گل قهرمانی از خداوند هدیه این تلاش‌ها را گرفت.
فابیو جانواریو مردی برزیلی و حرفه‌ای است که وقتی برای انجام مصاحبه مقابلش قرار می‌گیری باید تمام آموزه‌های خود را کنار بگذاری و در فضایی کاملا حرفه‌ای منتظر پاسخ‌هایی باشی که کمتر از بازیکن ایرانی شنیده‌ای. او مشکلات را رد نمی‌کند اما صادقانه و با غیرتی مثال‌زدنی، سئوال کننده را مورد عتاب قرار می‌دهد که چرا باید از گذشته‌ها و خاطرات بد صحبت شود. فابیو بازیکن تیم قهرمان است و یک فصل قهرمانانه بازی کرده و این را حق خود می‌داند که فقط بخواهد از لحظاتش لذت ببرد و دیگر هیچ.
- شمار زیادی از هواداران استقلال قهرمانی تیم خود با گلزنی تو را معجزه می‌دانند. خودت چه فکری می‌کنی؟
*نه؛ این هدیه‌ای بود که از طرف خداوند گرفتم. این معجزه از طرف من نیست. معجزه را خدا به انسان می‌دهد. من تمام تلاش خودم را انجام دادم تا تیم پیروز شود. در کل یک کار گروهی بود و در آن شرایط و آن لحظه خدا کمک کرد به پیروزی برسیم تا یک تیم قهرمان شود و نه یک بازیکن.
- دفعه اولی که برای مصاحبه مقابل هم نشستیم با چهره‌ای مصمم از قهرمان شدن حرف زدی. واقعا فکر می کردی روزی جام قهرمانی را لمس کنی؟
* آن زمان فکر نمی‌کردم قهرمان شویم اما اکنون که قهرمانیم احساس متفاوتی دارم. این حسی است که تا به حال در طول زندگی‌ام نداشتم و به همین دلیل در حال حاضر احساس خوشایندی دارم. آن موقع تلاش می‌کردیم قهرمان شویم ولی حالا ما تیم قهرمان هستیم.
- تا به حال با هیچ تیمی طعم قهرمانی را چشیده بودی؟
* نه به این صورت. با تیم منطقه‌ای در برزیل قهرمان شده بودم اما مثل قهرمانی استقلال نبود. دو تیم استقلال و پرسپولیس بیشترین طرفدارها را دارند.
- استقلال تا قبل از بازی با پیام از شانس کمتری برای قهرمانی برخوردار بود و کمتر کسی فکر می‌کرد که این تیم قهرمان شود. تو چه فکری می کردی؟
* تا قبل از بازی با پیام اصلا مطمئن نبودم قهرمان می‌شویم چون از محالات بود که چنین اتفاقاتی رخ دهد. در آن روز همه تمرکزم روی بازی بود. به بازی فولاد مقابل ذوب‌آهن فکر نمی‌کردم. می‌خواستم بهترین توانایی‌ام را نمایش دهم. وقتی وارد میدان شدم هرازگاهی اسکوربورد را نگاه می‌کردم. وقتی فهمیدم ذوب آهن گل خورده امیدوارتر شدم و معتقد بودم اگر خدا بخواهد قهرمان می‌شویم.
- استقلال به غیر از هفته‌های پایانی شانس اول قهرمانی به حساب می‌آمد اما به یکباره افت کرد. حتی تو هم افت داشتی؛ چرا؟
* من سه هفته مصدوم بودم وقتی به ترکیب بازگشتم، کل تیم دچار افت شده بود. طبیعی بود روی بازی من هم تاثیر بگذارد.
- چقدر از مسائل حاشیه‌ای که برای تیم رخ داده بود خبر داشتی؟
* هیچی.
- پس آدم خوش‌شانسی هستی که به دلیل خارجی بودن از این مسائل دور بودی.
*شاید. من چیز خاصی متوجه نشده بودم فقط شنیدم قبلا یکسری اتفاق‌ها در این تیم رخ داده است اما خودم را درگیر کسب اطلاعات بیشتر نکردم.
- برایت تازگی نداشت که با چنین مسائلی روبرو شدی؟
* استقلال تیم بزرگی است و چون شانس قهرمانی داشت این اتفاقات حاشیه‌ای کاملا طبیعی بود. این مسائل چیز عجیبی نیست. هر اتفاقی که در این تیم رخ می‌دهد انعکاس خبری آن چند برابر تیم‌های دیگر است. اگر همین اتفاقات در تیم دیگری رخ دهد این همه انعکاس نخواهد داشت.
- برای خودت جای سئوال نداشت که چرا استقلال افت کرد؟
* فوتبال همین است، هر تیمی در طول فصل فراز و نشیب دارد. منچستریونایتد در همین فصل با افت روبرو شد. مثلا ما بازی با سایپا داشتیم خوب بازی می‌کردیم و نزدیک بود ببریم، اما ناگهان گل خوردیم. در بازی با الاتحاد هم همین اتفاق افتاد.
- چه کسی مقصر بود؟
* در بازی گروهی شخص را نباید مقصر دانست. مثلا در بازی با الاتحاد مربی بیرون زمین بود. در این ما بازیکنان بودیم که در داخل زمین تمرکز خود را از دست داده بودیم. مربی که بیرون زمین است کاری از دستش بر نمی‌آید. در بازی با الجزیره اگر پنالتی را گل می‌کردیم نتیجه می‌گرفتیم و آن وقت همه از استقلال تعریف می‌کردند. ما بدشانسی آوردیم.
- این موضوع چقدر به غیرحرفه‌ای بودن بازیکنان برمی‌گردد؟
* مطمئنا بازیکنان سعی می‌کنند تمرکزشان را حفظ کنند تا نتیجه را کسب کنند اما بعضی مواقع پیش می‌آید. این موضوع در لیگ‌های اروپایی هم اتفاق می‌افتد. در بازی با ام صلال، ما بیشتر حمله کردیم اما آنها در پی دو حمله به گل رسیدند.
- اما این اواخر به نظر می‌آمد بعضی از بازیکنان تیم آن طور که باید در خدمت تیم نبودند و این موضوع روی بازی تو تاثیر گذاشته بود.
* من چنین چیزی را در مورد خودم احساس نکردم. نمی‌توانم این قضیه را باور کنم چون تمام تیم می‌خواست که قهرمان شویم. همه ما با هم کار گروهی انجام می‌دادیم.
- غیبت بازیکنی مثل جباری تاثیری در بازی تو گذاشته بود؟
*استقلال نزدیک به 30 بازیکن دارد که همه آنها قوی هستند. حتی اگر من نباشم افراد خوبی برای پر کردن جای من هستند. من در مورد اهمیت بازیکنان اطلاع دارم. جباری اهمیت ویژه‌ای دارد. اگر در بازی حضور داشته باشد مطمئن تر می‌توان آن بازی را تمام کرد اما وقتی نیست باید بهترین تلاش کنیم تا کار را به سرانجام برسانیم.
- در طول فصل بازی کدام بازیکن استقلال را موثرتر دیدی؟
* یک بازیکن را نمی‌توانم انتخاب کنم. نمی‌توانم بگویم که فقط یک بازیکن تاثیر داشته است. نمی‌توانم قبول کنم که در یک تیم قهرمان از یک اسم نام برده شود. ما به صورت گروهی قهرمان شدیم.
- از بازیکنان استقلال چه چیزی یاد گرفتی؟
* دقیقا نمی‌توانم بگویم که از هر کدام چه چیزی یاد گرفتم اما در هر تمرین و بازی که انجام می‌دادیم من یک موضوعی یاد می‌گرفتم. خودم را در هر بازی با شرایط سازگار می‌کردم تا بدانم چه کارهایی انجام بدهم.
- قبل از حضورت در استقلال امیر قلعه‌نویی را چقدر می‌شناختی؟
* شناختی نداشتم. وقتی به استقلال آمدم او را به عنوان مردی می‌شناختم که رهبری مس کرمان را بر عهده داشته و نتایج خوبی با این تیم کسب کرده و دوباره به استقلال بازگشته بود.
- قلعه‌نویی را چطور مربی دیدی؟
* او مربی است که به شدت تیم را به تلاش وا می‌دارد و رهبر خیلی خوبی است. قهرمان شدن و پیروز بودن را دوست دارد.
- به لحاظ فنی کدام ویژگی این مربی تحسین تو را برمی انگیزد؟
* مسئله خوبی که در او دیدم این بود که بازنده شدن و بازنده بودن را نمی‌پذیرد. کسی است که می‌خواهد همیشه برنده شود و این باعث می‌شود از تیم بخواهد فعالیت بیشتری کند.
- پس چرا استقلال در لیگ قهرمانان آسیا نتیجه نگرفت؟
* این موضوع را نمی‌توان به گردن قلعه‌نویی انداخت. اگر تیمی خوب نتیجه می‌گیرد همه عوامل نقش دارند و به همان اندازه اگر تیم ببازد همه مقصر هستند. ضمن اینکه ما در گروه سختی قرار گرفته‌ایم. همه تیم ها قوی هستند و بهترین بازیکنان را دارند.
- استقلال هم بهترین تیم ایران بوده و هست؟
* استقلال بهترین تیم در ایران است. در تیم‌های حریف بازیکنان ملی پوش برزیلی بازی می‌کنند. آنها بازیکنان خوب به خدمت گرفته‌اند.
- اما همین حریفان قبل از مسابقات روی استقلال حساب دیگری باز کرده بودند؟
*گذشته هر چه بوده گذشته و نمی‌خواهم منفی حرف بزنم. می خواهم در مورد چیزهای مثبت صحبت کنم. من اکنون خوشحالم و نمی‌خواهم با این حرف‌ها روحیه‌ام خراب شود.
- فکر می‌کنی اکنون که قهرمان شدی همه چیز عوض شده است؟
*نمی‌دانم. بعد از اینکه از مشهد به تهران بازگشتیم فرصت نشده بین مردم باشم. فقط استقبال خوب آنها را در فرودگاه دیدم. مسلما خیلی‌ها بابت این قهرمانی خوشحال هستند.
- برنامه‌ات برای آینده چیست؟
*چون با استقلال قهرمان شدم؛ می‌خواهم در این تیم بمانم اما همه چیز بستگی به شرایط دارد.
- اگر از تیم‌های اماراتی پیشنهاد داشته باشی قبول می‌کنی؟
*اگر شرایط خوبی باشد، بله.
- اما تو اکنون در بین هواداران استقلال از محبوبیت بالایی برخورداری و شاید این ترک استقلال باعث ناراحتی آنها شود.
* در حال حاضر سعی می‌کنم لحظاتم را خوب بگذرانم و به آینده فکر نمی‌کنم که چه پیش می‌آید. اکنون از این قهرمانی و بودن در کنار مردم و هواداران لذت می برم. از طرف دیگر چون این موضوع؛ زندگی‌ام را تحت الشعاع قرار می‌دهد باید منطقی تصمیم بگیرم.
- تو یک فصل پرتلاش را در استقلال گذراندی و با به ثمر رساندن گل قهرمانی پاداش گرفتی.
* من این موضوع را به حساب قسمت می‌گذارم. خدا این هدیه را برای من کنار گذاشته بود.
- شاید به این دلیل که تو صادقانه‌ترین بازی ها را برای استقلال انجام دادی.
*خیلی خوشحالم که این را می شنوم. سعی کردم تمام تلاشم را برای تیم انجام دهم. من هدیه‌ای گرفتم که متعلق به همه است.
- دوست داری این قهرمانی را با چه تیم بزرگی تجربه کنی؟
*همیشه دوست دارم خوشحال باشم؛ با کدام تیم برایم فرقی نمی‌کند اما دوست دارم در اسپانیا بازی کنم. احساس قهرمانی آنقدر خوب بود که می‌خواهم دوباره تکرار شود.
- اکنون که قهرمان شدی دوست داری از باشگاه چه پاداشی بگیری؟
*هیچ. من قرارداد دارم و کار خاصی انجام ندادم.
- برای هواداران حرف خاصی نداری؟
*از آنها ممنون هستم که در هر شرایطی از تیم حمایت کردند. امیدوارم با این قهرمانی گوشه‌ای از محبت‌هایشان را جبران کرده باشیم.
- اگر ذوب‌آهن قهرمان می شد چه حالی پیدا می‌کردی؟
*وای، نمی‌توانم تصور کنم. خیلی حس بدی می شد.