عبارت «شهروند خبرنگار» یک عبارت جهانی شده است. حالا این امکان در شبکههای اجتماعی وجود دارد که هر کسی نظرش را بنویسد و هیچ فیلتری هم نداشته باشد اما حتی با این وجود هم باید تاکید کرد که رسانهها موجها را ایجاد میکنند و از موجها به صورت گسترده شبکههای مجازی میرسد و...
هفته قبل همزمان با خداحافظی فرهاد مجیدی برخی – بعضی از «شهروند خبرنگاران» در امتداد یک افترا و تهمت واضح در برخی از رسانهها مجیدی را دوپینگی معرفی کرده و خداحافظی ناگهانیاش را در این فضا قاب گرفتند!
پرسش حالا این است:
آنها امروز چه جوابی برای فرهاد مجیدی دارند؟
فردا و در آخرت چطور؟
امروز جواب خودشان را چه میدهند؟
با وجدان خودشان چه میکنند؟
حتی پس از مصاحبه رئیس کمیته کنترل دوپینگ که فرهاد را اسطوره پاکی فوتبال ایران دانست (به دلیل تعدد آزمایش) باز هم آنها بر طبل خود کوبیدند!
روی سخن ما به هر دوی آنهاست.
هم رسانهای که خطا کرد و هم «شهروند خبرنگارانی» که گزینههای استاتوس و شیر ( SHARE) را کلیک کردند.
آنها امروز چه جوابی برای مجیدی که لام تا کام در این رابطه حرف نزد دارند؟
سکوت فریاد مانند مجیدی را حتما میشنوند. حتما میدانند که چه کردهاند و چه گفتهاند و امروز باید خجالت بکشند، از روزی که اسم دوپینگی محترم اعلام شده است.
حالا چه میکنند؟
ساده است،کسی با( SHARE) شیر کنندگان کاری ندارد پس هر چیزی میتوان نوشت، با آبروی هر کسی میتوان شوخی کرد اما با وجدان چطور؟
با آن هم میتوان شوخی کرد؟
پاسخ منفی است.
باید مراقب بزرگان این فوتبال باشیم. همه آنها که به دایی، به قلعهنوعی، به میثم حسینی و به فرهاد مجیدی این اواخر تهمت زدهاند باید امروز کلاه خودشان را قاضی کنند و پاسخ وجدان خودشان را بدهند.
این مسیر تخریب در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها باید متوقف شود.
شاید پاسبانی وجود نداشته باشد اما وجدان هنوز هست./ش