در شرایطی که فرصت اندکی تا رقابت همیشگی و سنتی با رئال مادرید(ساعت 19 و 30 دقیقه جدال فردا شب) باقی مانده، « پیکه» در مصاحبهای مفصل با روزنامه مارکا حرفهای جالبی در حواشی این دربی معروف ( الکلاسیکو ) و برخی موضوعات دیگر زده است.
*رقابت بارسا و رئال
وی در ابتدای این گفتوگو به بحث رقابت میان دو تیم مطرح اسپانیا و جهان چنین اشاره کرده است: در 10، 15 سال گذشته تحول جدیدی در عرصه رقابت ما و رئالیها بوجود آمده است. به خاطر یکسری تحولات بوجود آمده، رقابت بدون سرمایهگذاریهای مالی میسر نمیشد. با این حال میبینیم چگونه مادریدیها یک سال بدون جام مانده و 160 میلیون دلار هزینه جذب 3 بازیکن کردهاند. مشخص است که بارسا چنین رویهای ندارد. میدانم ما شرایط مالی متفاوتی با رئالیها داریم اما بدون صرف چنین هزینههای با آنها رقابت میکنیم. در این حال حداکثر 60 یا 70 میلیون برای جذب بازیکن، آن هم نه برای 3 بلکه برای 4 بازیکن میپردازیم. البته بارسا تیمی بیپول نیست. بارسلونا هم میتواند با ثروتمندترین تیمهای جهان رقابت کند اما سیاستهای بارسا با رئال در بخش مالی، متفاوت است.
وی افزود: رئال تمام بودجه خود را صرف جذب بازیکن میکند اما سیاست بارسا از این جهت متفاوت است و با تامل خیلی بیشتر در زمینه خرید بازیکن قدم بر میدارد.
*باورها در مورد اعجوبه پرتغالی رئال
از جمله موضوعاتی که در این گفتوگو مورد توجه و پاسخ مدافع میانی کاتالانها قرار گرفته، کریستیانو رونالدو، فوق ستاره پرتغالی رئال مادرید است. مهاجمی که همواره مقابل وی در «الکلاسیکو»ها به میدان رفته است.
پیکه در این مورد گفت: نظر من در مورد کریس تغییر نکرده است. همیشه او را ستودهام. چون او مثل یک کارگر زحمتکش و خستگیناپذیر در رئال است که همواره میخواهد بیشتر و بیشتر کسب کند. حتی میتوان گفت مثل یک ماشین است که بیوقفه کار میکند. از نظر ذاتی، آدمی بسیار قوی است و هیچوقت برای پیشرفت دست از تلاش و جنگیدن برنمیدارد. او اکنون یکی از دو یا سه بازیکن برتر جهان است. البته برخی از مردم میگویند او بهترین بهترینهاست. اما حتی اگر همینگونه نیز باشد، بازهم خواهان پیشرفت است. به این دلیل او را به خاطر حس و خستگیناپذیریاش ستایش میکنم. در عین حال معتقدم این حضور لیونل مسی در بارسا بود که باعث شد کریس، رقابت و پیشرفت کند.
*الکلاسیکوهای پرحاشیه
بحث دیگری که در این گفتوگوی خواندنی مورد توجه مدافع با تجربه آبی و اناریپوشان قرارگرف ، دربی بارسا و رئال یا همان «الکلاسیکوهای معروف» است.
«ال دربیهایی»که به نظر پیکه، رسانهها بیشتر از خود اعضا دو تیم، در ایجاد حاشیه، تاکنون تاثیر داشتهاند.
وی گفت: از دیرباز رقابت بارسا و رئال وجود داشته است اما گاهی حتی به خاطر تاثیراتی که رسانهها داشتهاند، شکل خشنی به خود گرفته است. به همین دلیل است که به خصوص در آستانه این دربیها،تا جایی که امکان داشته باشد، روزنامه نمیخوانم، پای تلویزیون نمینشینم و در مورد بازی حرف نمیزنم. فکر میکنم تعداد برنامههای تلویزیونی که مردم و کارشناسان بنشیند و با احترام حرف بزنند، خیلی کم است. در عوض شمار برنامههایی که مینشینند و حرفهای خشن علیه هم میزنند، زیاد است. در این برنامهها هر شخصی، آنچه میپسندد، را میزند و جبههگیری میکند. در حالیکه رسانهها میتوانند از شدت این جبههگیریها بسیار بکاهند. من هم میپذیرم که میان بارسا و رئال، رقابت سنگینی وجود دارد اما اکثرا باور داریم این رقابت با وجود همه گستردگیهایش، باید سالم بماند.
در ادامه این مصاحبه، ستاره خط دفاع کاتالانها عنوان کرد تحتتاثیر همین حواشیها بود که میان بارسلوناییها و رئالیها در سال 2011 مشکلاتی ایجاد شد.
*پپ بهترین مربی بود که من داشتم
در ادامه این مصاحبه پیکه از «پپ گواردیولا» سرمربی سابق بارسا و مسئول فنی کنونی بایرن مونیخ نیز به نیکی یاد کرده است.
وی گفت: پپ در کارش واقعاً تبحر دارد. او همیشه حریفان را 24 ساعت قبل از بازی با دیدن فیلمهای ویدیویی، آنالیز دقیق میکند و بعد با جلسهای که با بازیکنان میگذارد به تک تک بازیکنانش حرکات حریف را نشان میدهد و به طور مثال میگوید این حمله تیم رقیب با حمله پایانی چقدر شباهت داشته است. یا مثلا میگوید در تک تک صحنهها، مدافعین چپ یا راست تیم، باید مقابل حملات حریف، چه واکنشی در زمین نشان دهند. به این دلایل است که می گویم پپ در کارش بهترین است. او بهترین مربی بود که من تاکنون داشتهام.
*پسرم زندگیام را به کل تغییر داد
آخرین بخش این مصاحبه اختصاص به شب بازی فصل گذشته با بایرن آلمان دارد. دیداری که شکست سنگینی به بارسلونا تحمیل شد.
پیکه دراین مورد بیان کرد: شکست 4 بر صفری که از بایرن خوردیم، به معنای واقعی خیلی خیلی سنگین بود. من که یادم نمیرود چطوری در آن بازی، بارسا زمینگیر شده بود. بعد از بازی آنقدر اعصابم خرد بود که مستقیما به خانه رفتم و نمیخواستم با کسی هم حرفی بزنم اما همین که به خانه رسیدم و چشم من به «میلان» پسر کوچکم افتاد، همه چیز تغییر کرد. او واقعا زندگیام را تغییر داده است.