حال که چند روزی از تساوی استقلال و اف سی سئول در ورزشگاه آزادی و حذف شدن آبیپوشان از لیگ قهرمانان آسیا گذشته و دفتر تسویه حساب دوستان و دشمنان استقلال به پایان رسیده است، بد نیست نکتهای فراموششده را درباره بازی استقلال و اف سی سئول به یاد آوریم؛ باشد که الگوی هواداران فوتبال در ایران شود.
در فوتبال ایران سنت تماشاگران چنین است که اگر تیم خودی جلو باشد و در موقعیت برتر، رسم تشویق را به جا میآورند و غریو روحیه بخش خود را نثار بازیکنان خودی میکنند؛ ولی اگر تیم خودی در موضع شعف باشد و یا از حریف عقب افتاده باشد، تماشاگران که ظاهراً برای روحیه دادن به بازیکنان راهی ورزشگاه شدهاند، دمغ و مایوس میشوند و سکوت میکنند و به جای روحیه دادن به بازیکنان، نیازمند روحیه گرفتن از آنان میشوند.
سالها پیش محمد پنجعلی، کاپیتان پرسپولیس و تیم ملی ایران، در نقد تماشاگران حاضر در ورزشگاه آزادی، به این نکته اشاره کرد که در حین بازی، همیشه وقتی از حریف عقب هستیم و در آن لحظاتی که نیازمند روحیه گرفتن از تماشاگرانیم، آنها سکوت میکنند.
نمونه بارز این رفتار تماشاگر ایرانی در بازی مهم ایران و ایرلند جنوبی در ورزشگاه آزادی به ثبت رسید و در تاریخ فوتبال این دیار ماندگار شد. در آن بازی سرنوشتساز، تیم ملی ایران به دو گل نیاز داشت تا از جام جهانی حذف نشود. بازی رفت در ایرلند با برتری 2 بر صفر ایرلندیها به پایان رسیده بود و شاگردان بلاژوویچ در بازی برگشت باید دست کم دو بر صفر حریف را میبردند تا کار به وقت اضافی بکشد.
تماشاگران خواستار صعود ایران به جام جهانی، با هیاهو و طبل و شیپور به ورزشگاه آمدند و یک نیمه هم تیم ملی ایران را تشویق کردند اما چون گلی به ثمر نرسید، در نیمه دوم سکوت کردند و به تدریج روحیه خود را باختند و حتی سرانجام، تیم ملی ایران را هو کردند! آنها نه تنها به ملیپوشان ایرانی روحیه ندادند، بلکه تتمه روحیه آنها را نیز نابود کردند. وقتی که یحیی گلمحمدی در وقتهای تلف شده بازی، تکگل ایران را به ثمر رساند، تماشاگران کمروحیه ایرانی، دریافتند چه خبطی کردهاند که از دقیقه 70 تا 90 را با اعتراض به بازیکنان خودی از دست دادهاند. آنها به خود آمدند و تیم ملی را تشویق کردند ولی دیگر وقتی نمانده بود ...
در بازی استقلال و اف سی سئول اما، تماشاگر ایرانی قاعده دیگر کرد و با اینکه استقلال در همان نیمه اول از حریف عقب افتاد، دست از تشویق و حمایت تیم خودی نکشید و آن قدر پرشور ظاهر شد که سرانجام استقلال در نیمه دوم به گل رسید.
پس از گل اول استقلال، قلعهنویی و شاگردانش برای صعود به سه گل دیگر نیاز داشتند. هر فوتبالشناسی میدانست که بعید است استقلال بتواند سه گل دیگر به اف سی سئول بزند اما تماشاگران استقلال ناامید نشدند و همچنان با شور و حرارت تیمشان را تشویق کردند و بر لذت تماشای فوتبال خوبی که در زمین بازی در جریان بود، افزودند.
این رفتار تماشاگران استقلال یادآور رفتار تاریخی تماشاگران چکسلواکی در بازیهای مقدماتی جام ملتهای اروپا در سال 1992 بود. در آن سال چکسلواکی و اسپانیا و فرانسه در یک گروه حضور داشتند و فقط یک تیم به جام ملتهای اروپا میتوانست برود. چکسلواکی برای اینکه امیدش را به صعود به رقابتهای یورو 92 از دست ندهد، باید اسپانیا را در پراگ شکست میداد. اما ماتادورها در آن بازی دو بر صفر از حریف پیش افتادند. با این حال، تماشاگران گردآمده در ورزشگاه بزرگ شهر پراگ، امیدشان را از دست ندادند و از خاطر نبردند که آنها برای تشویق تیم ملی فوتبال کشورشان در ورزشگاه حاضر شدهاند؛ و گر نه میتوانستند در خانه بنشینند و پای تلویزیون بازی را تماشا کنند. باری، دقیقه 60 بازی بود و اسپانیا 2 بر صفر از چکسلواکی جلو بود اما تماشاگران حاضر در ورزشگاه تیم ملی کشورشان را چنان تشویقی کردند که سرانجام چکسلواکی 3 بر 2 بازی را به سود خود تمام کرد! آن تشویق که برآمده از روحیه و وظیفهشناسی بالای مردم شهر پراگ در قبال تیم ملی کشورشان بود، در تاریخ فوتبال چکسلواکی (و اکنون چک) ماندگار شده است.
تماشاگران استقلال نیز روز چهارشنبه هفته قبل تقریباً در حد و اندازه تماشاگران تاریخساز شهر پراگ، بزرگی کردند. آنها کاری نداشتند که استقلال چهار گل باید بزند تا به فینال برود. فقط میدیدند که تیمشان در برابر تیم کرهای عقب افتاده است و نیاز به حمایت دارد. پس دست غیرت از آستین همت بیرون آوردند و فریاد حمایت سر دادند و لحظاتی زیبا و ماندگار در تاریخ فوتبال ایران آفریدند. سرودهای آنها، بویژه وقتی که استقلال 1 بر صفر از حریف عقب بود و نیمه دوم تازه آغاز شده بود، واقعاً فراموشنشدنی است. آن سرودها برآمده از روحیهای بالا و نشانه نوعی تکامل و بلوغ در تماشاگران استقلال بود؛ تماشاگرانی که در ابتدای همین فصل نیز، با هو نکردن مجتبی جباریِ به سپاهان پیوسته، شعور بالای خود را به نمایش گذاشته بودند.
اگر معدود تماشاگرانی را که زودهنگام ورزشگاه را ترک کردند کنار بگذاریم، بیغلو باید گفت که آن 90هزار نفری که در پایان بازی و حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا، امیر قلعهنویی و بازیکنان استقلال را تشویق کردند، یادآور تماشاگران فهیم آلمان در جام جهانی 2006 بودند که پس از شکست تیم ملی کشورشان در برابر ایتالیا در مرحله نیمهنهایی جام، گریان و سرفکنده از ورزشگاه خارج نشدند و ملیپوشان خود را، که 120 دقیقه برای رسیدن به فینال جنگیده بودند، فراموش نکردند. ژرمنها، با همان شکوه و غرور همیشگیشان، همگی به احترام تیم ملی کشورشان ایستادند، سرود خواندند و تیم ملی پرافتخار آلمان را تشویق کردند. آنها تلخی نرسیدن به فینال جام جهانی آن با گلهای دریافتی در دقایق 119 و 121 را با تمام وجود چشیده بودند و به نرمی اشک میریختند ولی در آن لحظات سخت و ویرانگر، مغلوب شکست نشدند. همراه با صدراعظم کشورشان ترانهای غمناک و لطیف را زمرمه کردند و پاک ترین و رمانتیکترین حمایت را نثار تیم ملی کشورشان کردند و بیتردید زیباترین لحظه خلق شده توسط تماشاگران در طول تاریخ جام جهانی را رقم زدند.
آری، آن 90هزار نفری که روز چهارشنبه هفته گذشته، تا آخرین دقایق بازی استقلال را تشویق کردند و پس از نرسیدن آبیها به فینال لیگ قهرمانان آسیا، به احترام بازیکنان استقلال در ورزشگاه ماندند و امیر قلعهنویی و فرهاد مجیدی و سایر بازیکنان تیمشان را، بابت نبرد دلاورانه با تیم قدرتمند کرهای، تشویق کردند، یادآور تماشاگران فهیم و بالغ و تاریخساز آلمان در جام جهانی 2006 بودند. آنها در تاریخ فوتبال آلمان خوش درخشیدند و اینها در تاریخ فوتبال ایران.
تماشاگران استقلال نشان دادند که حرمت مربی و کاپیتان و بازیکن غیور و جنگنده را پاس میدارند و اگر تیمشان خوب بازی کند و ببازد، چه باک! که مهم لذت فوتبال است و بودن در کنار هم در شبی کمنظیر. تماشاگران استقلال در شب تلخ حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا، برای فوتبال ایران آبرو خریدند. به راستی که باید قدردان آنها بود و از شعور بالایشان تجلیل کرد. آنها نه تنها بلوغ نوظهور و غروانگیز خود را به نمایش گذاشتند، بلکه چونان چونان معلمانی فهیم، به سایر تماشاگران ایرانی "درس حمایت" و راه رسم هواداری را آموختند.