* محمد سررشته داری
آنهمه موقعیت گل! موقعیتها مثل پنکه در ذهن ما میچرخد و گیج مان میکند! انگار یک مرتبه رهایت کردهاند در خیابان نوفل لوشاتو وتوی آن شیر تو شیری مطلق و میگویند برو به دنبال سوزنی بگرد که لای جدول کنار جوب گیر کرده و پیدا کن که چرا این سوزن آنجا افتاده است!
قانون طبیعت پیچیده است ! روزی کله پاشازاده در مساحت 5/7 متر ضربدر 5/2 مانع از گل شدن توپ استان لازاریدیس میشود و ایران به جای استرالیا صعود میکند! یک روز هم توپ سیاوش اکبرپور در دقیقه دو بازی به کله بازیکن کرهای میخورد و مانع از حماسه میشود!
تفاوت 8 آذر با 10 مهر همین بود! درست مثل آن سوزن توی خیابان نوفللو شاتو که از میان این همه جا رفته لای درز 2 جدول جوب گیر کرده !
استقلال سرسختی میکرد! سرسختی میکرد که دو گل زد وگرنه قانون طبیعت انگار دستور داده بود که توپ ها تو گل نرود! وگرنه توپ های فرهاد وسیاوش و جمشیدیان و نوری و دیگران باید درحالت طبیعی گل میشد! اما شاید سوراخ شدن لایه اوزون دلیلش بود! شاید باید یک سنجاقک پیدا میکردیم و میبردیم لای چمنهای گره خورده آزادی قایم میکردیم و 90 دقیقه تمام به بازیکنان استقلال جای آن را نشان میدادیم و آنها مدام به ما میگفتند : چی؟!
آره دیگه ! آن سنجاقک که قبلا در تایلند سونامی ایجاد کرده بود دو هفته قبل توفان تیموریان را رقم زد! توفانی از نوادگان تیمور لابد!
بله، لایه اوزون احتمالا با پدیده وارونگی تهران ارتباط مستقیم دارد.
اینجا قواعد فرق میکند ؛ تایلند خوش آب و هواست، دود و سرب هم کمتر دارد و لایه اوزونش سالمتر است! استرالیا درتاریخ 8 آذر چند سال قبل هم اینچنین بود اما در تهران انگار قواعد فرق میکند! اینجا در آسمان انگار اوزون سوراخ است و قواعد طبیعی معکوس عمل میکنند!
در تایلند از چهل متری توپ میرود ته تور! در تهران از 4 متری توپ به کله گنده آن مدافع کرهای برخورد میکند!
* * *
این یک دیدگاه است! دیدگاهی که زمین را به زمان و آسمان میدوزد و از اگرها و مگرها حرف میزند و پای تقدیر و جبرو اختیار را وسط میکشد و نعل اسب را نشان میدهد!
دیدگاه من نگارنده اما این نیست که نیست!
من اسمش را به پدیده وارونگی و نعل اسب وصل نمیکنم! اعتقادی هم به جادوی سنجاقک و سونامی تایلند ندارم من اسمش را میگذارم بیدقتی!
5/7 متر دروازه را میبینی اما توپ را به دماغ طرف میکوبی؟! این بدشانسی نیست! بی دقتی است!
استقلال حداقل 7 موقعیت گل طلایی در بازی داشت اما آنها که قرار است ضربه نهایی را وارد کنند در ذهنشان پنکه میچرخید و گیج بودند! سوزن لای درز جدول جوب را میدیدند اما میگفتند نه! امکان ندارد این سوزن را در نوفل لوشاتو پیدا کنیم!
درواقع استقلال از ترس شکست، شکست خورد! آنها باور ذهنی نداشتند که میتوانند...