، ما ایرانیها عادت داریم از هر رویداد ورزشی، صحنهای بسازیم که در یک سوی آن "ملت بزرگ ایران" ایستاده است و در سوی دیگر، "دشمن." همین سال گذشته که در المپیک قهرمانان ایرانی حریفان خود را شکست میدادند، ما در داخل و خارج ایران چنان شاد میشدیم که گویی با یک مدال طلای فلان فرنگیکاری که تا دیروز حتی او را نمیشناختیم، همه مصائب زندگیمان نقش بر آب شده است. حالا اگر همان طلاآوران المپیک لندن را در خیابان ببینیم، احتمالاً آنها را نمیشناسیم. حتی شاید سر پارک کردن اتوموبیلمان، با آنها دهن به دهن هم بشویم! خلاصه اینکه، چیزی که مهم بود طلای آنها بود نه خودشان. طلای آنها، جای خالی خیلی چیزها را در دل و جان ما پر میکرد.
در وادی فوتبال هم قصه همین است. از اوایل دهه 70، که استقلال و پرسپولیس درگیر جام باشگاههای آسیا و جام در جام آسیا بودند، ناگهان این تز در بوق و کرنا شد که استقلالیها باید پرسپولیس را تشویق کنند و پرسپولیسی ها هم استقلال را. همه میدانستند که دو طرف ته دلشان از قهرمانی طرف مقابل خوشحال نمیشوند ولی باز کسی چیزی به رویش نمیآورد. پرسپولیسیها سعی میکردند چنان وانمود کنند که قهرمانی استقلال در آسیا، آرزوی آنهاست. استقلالیها هم این طور.
حالا بیست سالی از آن سالها گذشته است. استقلال 22 سال پیش قهرمان آسیا شد. این قهرمانی برای پرسپولیسیها چه داشته است جز تحقیر و تمسخر؟ بیتعارف، 22 سال است که استقلالیها دو بار قهرمانی خود در آسیا را بر سر پرسپولیسیها می کوبند. به دو نمونه از کریخوانیهای استقلالیوار توجه کنید:
"بعضی هاتو هفت آسمون حتی یه ستاره هم ندارن. خدا رو شکر مادو تا شو داریم داریم میریم واسه سومیش.
یه مشت لنگی عقده ای که تیمشون از مشهد امام رضا اونورتر نرفته ..."
جملاتی از این دست به گوش همه ما خورده است. اشکالی هم ندارد. فوتبال است و کرکری دیگر. طرفداران رئال مادرید هم برای طرفداران بارسلونا کری میخوانند که ما 9 بار قهرمان اروپا شدهایم و شما 4 بار. وقتی "برتری بر رقیب" یکی از مبانی کریخوانی و احساس رضایت از هواداری فلان تیم است، کدام عاقلی واقعاً آرزو میکند که هر چه بیشتر زیردست رقیب باشد؟ ایا واقعاً طرفداران بارسلونا، پس از حذف تیم خودشان از لیگ قهرمانان، آرزو میکنند رئال مادرید قهرمان این جام شود؟ قهرمان شود که چه؟ که فاصله و تحقیرشدگی بارسا در برابر رئال بیش از پیش شود؟
لیورپول 5 بار قهرمان اروپا (لیگ قهرمانان) شده است و منچستریونایتد 3 بار. کدام طرفدار واقعی منچستر، پس از حذف تیمش از لیگ قهرمانان، برای قهرمانی لیورپول بوقبوق میکند؟ آیا در هواداری چنین هواداری نباید تردید کرد؟
آث میلان 7 بار قهرمان اروپا شده است و اینترمیلان 3 بار. چرا اینتریها باید دست به دعا شوند که میلانیها یکبار دیگر هم قهرمان اروپا شوند؟ که در کریخوانیهای شهر میلان، آنها را هر چه بیشتر تحقیر کنند؟!
آقایان و خانمها! بیاید با هم رک و راست، فارغ از تعارفات مثلاً ملی، حرف بزنیم. پرسپولیسیها دوست ندارند استقلال 3 بار قهرمان آسیا شود در حالی که تیم خودشان حتی یکبار هم قهرمان آسیا نشده است. همان طور که قرمزها سالهاست برد 6 بر صفر را بر سر آبیها میکوبند، آبیها نیز سالهاست این "دو ستاره آسیایی" را بر سر قرمزها میکوبند. اگر استقلالیها تمایل داشته باشند که یکبار دیگر 6 گل از پرسپولیس بخورند، میتوان امیدوار بود که پرسپولیسیها نز تمایل دارند که استقلال یکبار دیگر قهرمان آسیا شود!
واقعیت را کتمان نکنیم. شهوت افتخارات ملی را مهار کنیم. حتی شوق کسب افتخارات ملی هم نمیتواند پردهای باشد بر این واقعیت که امشب پرسپولیسیها منتظر شکست و حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا هستند. آنها حتی اگر سیاستمدارانه سکوت کنند و در این باره چیزی نگویند، ولی خداوند به راز دلهایشان آگاه است!
قرمزها امشب اف سی سئول را تشویق نمیکنند ولی با حذف استقلال، برق شادی در چشمانشان میدرخشد که ژنرال و شاگردانش استقلال را "سه ستاره" نکردند. وقتی که آسمان پرسپولیس خالی از ستاره آسیایی است، چه معنا دارد که تماشاگران این تیم برای سه ستاره شدن استقلال فریاد برآرند و هورا بکشند و یقه بدرانند و گریبان چاک کنند؟!