*محمد سررشته داری
خیلیها به من گفتند که بیانیه ملقب به ده فرمان سال گذشتهات حرفهایترین کار رسانهای تاریخ این باشگاه بود، برخی هم البته دلخور شده بودند و آن را بدترین کار رسانهای تاریخ این باشگاه معرفی کردند!
برای من البته مهم نبود، مهم این بود که استقلال پس از آن همه زحمت برای چندمین بار اسیر بازیهای برخی آدمهای خاص (و نه خبرنگاران و روزنامهنگاران صادق) نشود و بازیکنش و مربیاش از همه تهدیدها و گلایههای روزهای آخر لیگ باخبر باشد!
در واقع آن بیانیه نه برای رسانهها که در عمق به سمت سلولهای سازنده استقلال نوشته شدکه آن ده بند را بخوانند و بدانند که کدامین تحرکات طی روزهای آتی انجام میشود و اسیر آن بازیهای رسانهای که بعضا رقبا یا اپوزوسیونها میسازند نشوند!
در همان ایام برخی مربیان و بازیکنان که میخواستند از طلبشان حرف بزنند، خودداری کردند، برخی بازیکنان هم درست روز بازی در رسانهها به تیم حریف جابهجا میشدند با عمق وجود فهمیدند که اینها بازی رسانهای است!
تهمت زدن اتفاقا یکی از بندهای اصلی بود! به ویژه در مورد امیراردشیر قلعهنویی !
او به یک دلیل واضحتر پیروز میدانها و تهمت خورنده خارج از میدان بوده و هست!
او کارش را در زمین بلد است پس زمین را میبرد! اما در خارج از میدان آن شیوه کارساز امیر قلعهنویی در میان برخی طرفدار ندارد چرا که آن روش یعنی خروج دیگران از دایره کاری امیراردشیر! و این قصه سنتی و قدیمی همچنان ادامه دارد. برخی از این موفقیتها سهم میخواهند که سهمی در کار نیست برخی هم...
این بار اما تهمت زدن شاید به خاطر نوشته شدن همان بیانیه نه در سه بازی آخر، که از بازی اول تصویر کریه خود را نشان داده است!
حالا شاید برخی مربیان به همین حربه قصد پایین کشیدن امیراردشیری را دارند که انگاری زیاد بزرگ شده است.
قصه مار و پله امیر را به یاد داریم! برخی تعبیرهای سیاسی هم از آن کردند! اما قصه فراتر از این حرفهاست و بیشتر به نظر میرسد ریشه تاریخی و فرهنگی دارد! که در ایران کسی را که زیاد بزرگ شده هم میخواهند او را کوچک کنند! و به اصطلاح مار نیشش بزند!
درست مثل تیمور لنگ که وقتی یک نفر را بلندقدتر از خود دید دستور داد زانوهایش را ببرند تا کوتاه شود!
حالا انگار دیگر پای خبرنگاران وسط نیست البته در آن سه بازیهای آخر تکراری هم پای خبرنگاران وسط نبود بلکه پای برخی مافیا، رقبا و اپوزوسیون وسط بود که سعی در خنثی کردن حرکت رو به جلوی استقلال را داشتند بلکه پای برخی همکاران هم وسط کشیده شده است.
به هر حال شاید خیلیها آرزوی سرمربیگری استقلال را دارند و تا وقتی امیر موفق است آنها جزو دستیاران و کمکهای استقلال هم نمیتوانند باشند! پس شیوه قبلی سه بازی آخر اینبار باید از بازی اول شروع شود! تا پروژه نیش زدن امیر طولانیتر شود!
از طرفی امیر قلعهنویی هم اشتباهاتی دارد که در روابط عمومی او نهفته است وگرنه به سادگی میتوان ابزار دست اپوزوسیون و رقبا را از دست آنها گرفت چرا که امیراردشیر قلب رئوفی دارد، اما حاضر به مصالحه نیست! شاید هم راز موفقیتش در همین جنگهای پارتیزانی و مبارزه با مارهای نیشدار باشد! هرچه هست او در وسط میدان موفق است و البته به همین دلیل تهمتها هر روز بیشتر علیه او پرتاب میشوند! به هر حال او سال سختی دارد، موفقیت امسال امیراردشیر میتواند ختم به قهرمانی آسیا شود و این پتانسیل دشمنانش را هوشیارتر کرده و میخواهند از راههای غیرفنی او را زمین بزنند تا مبادا ستاره سوم را هم با این تیم مجهز شده بگیرد! انگار حالا همه با هم متحد شدهاند!
امیراردشیر امسال کار سختی دارد، سختتر از همه سالهای اخیر!
ماموریت امسال رقبا و اپوزوسیون این است: جلوگیری از قهرمانی در آسیا!
پس تهمتها هر روز بیشتر خواهند شد!
بله اینبار نه برخی خطدهندگان رسانهای، نه بعضی اپوزوسیون که انگار همه ایران میخواهند استقلال را با امیراردشیر زمین بزنند! و البته که عزت و ذلت دست خداست! بله او دو بار به انسانها میخندد! هر دو بار را هم حالا همه میدانید که چه زمانی است .