<font size="2">دور اول بازیهای لیگ قهرمانان آسیا درسهای بزرگی برای فوتبال ایران داشت. <br> موضوع نخست این بود که یک بار دیگر در این رقابتها اثبات شد، امارات فوتبال ندارد و با وجود آنکه هنوز برخی بازیکنان ایرانی شاغل در امارات این موضوع را باور ندارند اما، شکست هر چهار نمایندهی این تیم در لیگ قهرمانان نشان داد آنها به دلیل نداشتن ظرفیت انسانی تنها متکی به واردات بازیکنان آن هم با انگیزههای مالی هستند، هر چند که در این چند ساله هر بازیکن ایرانی که به لیگ امارات دادیم، در مقابل شبح آن بازیکن را تحویل گرفتیم. <br> قصد کم ارزش ساختن پیروزی سپاهان و پرسپولیس مقابل نمایندگان امارات را ندارم اما، با توجه به ضعف حریفانشان چندان نمیتوان در این باره صحبت کرد. <br> اما، فوتبال عربستان نشان داد که از نظر سخت افزاری پیشرفت فوقالعادهای داشته و صاحب فوتبال است. درباره صبا باید بگویم که فیروز کریمی بسیار حرفهای رفتار کرد و وقتی یک تیم در بازی خارج از خانه در دقیقه 38 گل تساوی را دریافت میکند و موفق میشود که 52 دقیقه نتیجه را آن هم مقابل تیمی چون الهلال حفظ کند باید آن تیم را ستود. <br> <br> </font><font size="2"><strong>تحلیلی از بازی تیمهای استقلال ایران و الاتحاد عربستان <br> </strong>تحلیل بازی را از 15 دقیقه پایانی آغاز میکنم، زمانی که آرش برهانی به میدان آمد و گلزنی کرد، در آن زمان تماشاگران به این سمت و سو رفتند که کادرفنی به خوبی بازی را مدیریت میکند اما، تعویضهای بعدی قلعهنویی همه را غافلگیر کرد و در نهایت هم شکست استقلال رقم خورد. <br> <br> من هم با تفکر سرمربی استقلال موافقم که در 14 دقیقه مانده به پایان بازی باید برتری یک بر صفر را حفظ کرد اما، حفظ نتیجه راههای زیادی دارد که من به روش گزینش این راه از سوی قلعهنویی انتقاد دارم. اول آن که استقلال دو هافبک طراح و تاثیرگذار خود را که میتوانستند آهنگ تیمی حریف را کندتر کنند از بازی بیرون آورد و همچنین مهاجم دوندهای چون اکبرپور را از زمین بیرون کشید. <br> <br> این تغییر سبب شد تا منطقه خطر تغییر کند و بازیکنان الاتحاد بدون دغدغه بازی را از منطقه کم خطر برای استقلال در درون زمین خود به منطقهی پرخطر در پشت محوطهی جریمه استقلال منتقل کنند. در واقع گل اول الاتحاد با توجه به فشار زیاد آنها من را شگفت زده نکرد اما، مهم اینجا بود که قلعهنویی در ادامه هم افکارش را تغییر نداد. این رفتار مجتبی جباری نشان داد که به رغم برخی اظهارات هیچ دوستی و صمیمیتی میان این جمع وجود ندارد. <br> <br> در شرایطی که کالدرون در 15 دقیقه پایانی با افکار خود اقدامات جدیدی را انجام داد، قلعهنویی نیز ناخواسته به او کمک کرد. در واقع آخرین تعویض قلعهنویی و شیوه ی دفاعی او همان نتیجهی بازی مقابل پرسپولیس یعنی گل خوردن استقلال را در پی داشت و سوال اینجاست که مربی با هوش و زیرکی چون قلعهنویی چگونه این اشتباه را مرتکب شد؟! <br> <br> مدیریت یکی از شاخصههای اساسی مربیگری در یک مسابقهی ورزشی است، بیتردید در بازی بایرن مونیخ و اسپورتینگ لیسبون که تیم بایرن در بازی رفت پنج گل زد و در بازی برگشت هم از حریف پیش است دیگر کلینزمن نیازی به مدیریت بازی ندارد بلکه در بازی چون استقلال و الاتحاد که دو قدرت غرب آسیا هستند باید سرمربی تیم مدیریتش را نشان دهد. <br> <br> قلعهنویی باید فیلم 15 دقیقه پایانی بازی با الاتحاد را بارها و بارها ببیند چون این زمان همانند سکانس نهایی یک فیلم تاثیر تعیین کنندهای برای او خواهد داشت. <br> <br> مجتبی جباری و حرکت بچه گانه اش! <br> این رفتار مجتبی جباری نشان داد که به رغم برخی اظهارات هیچ دوستی و صمیمیتی میان این جمع وجود ندارد. جباری فراموش کرد که بازیکن کنار خط همبازی و دوست صمیمی اوست که شاید حتی بیش از خانوادهاش او را میبیند. رفتار جباری نه از نظر فوتبالی و نه از نظر اجتماعی صحیح نبود. <br> متاسفانه در فوتبال ما تربیت جای خود را به کنترل داده است اما، مسایل اتفاق افتاده نشان میدهد که کنترل فرآیند مثبتی نیست. متاسفانه این اتفاق بارها در فوتبال ایران رخ داده اما، یک بازیکن نباید فراموش کند که کارمند باشگاهی است که از آن پول میگیرد و باید تابع تصمیمات باشد. در این دوران با توجه به پیشرفت علم تصور میکنم بازیکنان ایرانی آن قدر بازیهای خارجی را نگاه کرده و رفتار بازیکنان حرفهای را دیدهاند که نخواهند چنین کاری انجام دهند. در حالی که در فوتبال جهان بهترین بازیکنان در زمان تعویض با نفرات درون میدان و داور مسابقه دست داده و این کار را تا نشستن بر روی نیمکت انجام میدهند. مشخص نیست بازیکنی چون مجتبی جباری چه زمانی میخواهد این مسایل را فرا بگیرد؟ </font>