*م.س
این رکورد سریع نشان از یک مسئله دارد و آن اینست که فتح الله زاده بر سر قرارداد نامکتوبش با هواداران مانده بود حتی در دوران بلا تکلیفی و استعف و بی پولی هم داشت کارش را تا لحظه آخر پیگیری می کرد او با وجود آنکه همین حالا هم با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کند نشان داد که با دست خالی هم می توان بازار را منفجر کرد!
البته او سال گذشته هم با دست خالی تیم را بمباران کرد و قهرمان هم شد اما شاید برخی آن موفقیت را به حساب تصادف گذاشته بودند ولی حالا دیگر ماجرا متفاوت است چرا که تکرار موفقیت یعنی کاربلدی!بله فتح الله زاده به عهدش وفا کرد و استارت بزرگی زد و حالا استقلال باز هم امیدوار است البته این را هم بگویم که کار هنوز تمام نشده بلکه استقلالیهای تیم ملی باقی مانده اند که حفظ آنها بمباران دیگری را در پی دارد!
بمب دیروز فتح الله زاده را لابد باید در رسته بمبهای خوشه اس طبقه بندی کرد چرا که یک بمب بود با هزاران ترکش!نکته اما اینجاست که برای فتح الله زاده این بمبها و بمب ترکاندن ها دیگر از جذابیت افتاده است چرا که وی مثل برخی دیگر بمبها را برای نمایش منفجر نمی کند که اگر برای نمایش بود قطعا در روزی که همه نگاهها به کره جنوبی است قرار ملاقات و منفجر کردن بمبها را تنظیم نمی کرد !
حاجی یک مدیر رسانه ای است و می داند که این کارها دقیقا چه زمانی دارد تا نمایش بزرگتری داشته باشد اما هدف و نیاز او چیزی فراتر از نمایش است او تیمش را برای قهرمانی می بندد و نه برای نمایش دادن! بله فتح الله زاده جزو آن دسته مدیران نیست که شعار می دهند و شعار می دهند و جز خودشان به هیچ چیز اهمیت نمی دهند!بلکه جزو آن دسته از مدیران است که تیمش از خودش مهمتر هستند وگررنه بسیاریی از مدیران اگر در شرایط مشابه با حاجی قرار بگیرند و ندانند که می مانند یا می روند تیم را به امان خدا رها می کنند و به اصطلاح برای موفقیت مدیر بعدی تلاش نمی کنند!اما حاجی استقلال چنین کرد و حتی اگر خودش هم می رفت مدیر بعدی می دانست و می توانست از نتیجه زحماتش تیم را ببندد!حال باید دید آنها که مدام از عقب ماندن استقلال حرف می زدند امروز چه می گویند؟