علی ضیا در برنامه امروز ویتامین 3میزبان مهدی رحمتی بود.در کنار او تعدادی از هواداران دو آتیشه استقلال هم به استودیو آمده بودند و ضیاء که پرسپولیسی است با نشان دادن عدد 6 با انگشت هایش برای آنها کری می خواند و آنها هم عدد 4 را نشان می دادند.گفت و گوی ضیا و رحمتی اینگونه پیش رفت:
ضیا:امسال قهرمان شدید. این قهرمانی چگونه به دست آمد؟
رحمتی:قهرمانی ما عجیب نبود.باید قهرمان می شدیم.رقبای زیادی بود.مثلا پرسپولیس کهکشانی بود اما ما قهرمان شدیم.. پارسال هم می توانستیم قهرمان شویم اما مشکلاتی وجود داشت که مانع شد . از هواداران هم ممنونم که در سرما و گرما ما را تنها نگذاشتند.
ضیا: اما همین هواداران گاهی علیه تیم و سرمربی موضع گرفتند.
رحمتی: در آن برهه خود من می دیدم تیم نیاز به حمایت داشتیم. ابتدای فصل بازیکن جدید زیادی گرفتیم و باید هماهنگ می شدیم. در بازی با الهلال رفتارها احساسی بود. هواداران از ریز مسائل خبر ندارند و گاهی این مسائل پیش می آید.. انشاالله شما هم امسال یک جام بگیرید.(خنده)
ضیا:خوت امسال در قهرمانی تاثیر زیادی داشتی.
رحمتی:نه،همه تلاش کردند. ما نیم فصل اول با 13بازیکن 32 امتیاز گرفتیم و نیم فصل دوم چند بازیکن جذب کردیم و تیم تقویت شد. تیم ما از جلو دفاع می کرد وهمه تلاش می کردند . من سهم کمی داشتم.
ضیا:صبح که آمدی علی خواب بود؟راستی بچه ها چند سالشونه؟
رحمتی:علی و عطا هر دوخواب بودند. علی میره کلاس اول و عطا پریروز شد یکسالش.
ضیا:همیشه گفته ای سرباز ایرانم. چرا از تیم ملی رفتی؟
رحمتی:الان وقتش نیست در مورد رفتن از تیم ملی حرف بزنم. این اواخرتمایل به بازگشت را نشان دادم اما نشد که برگردم. امروز انشالله با برد پرگل ببریم.هر چه تیم های عربی را ببریم من کیف می کنم.
ضیا :(با کری خوانی) 4تا می زنیم یا 6تا؟
رحمتی : هر چه بیشتر بهتر. نیمه اول چهارتا نیمه دوم هم چهارتا( هواداران حاض در استودیو با عدد 4 به وجد آمدند و رحمتی را تشویق کردند)
ضیا: چه شد که رحمتی که در آن دربی معروف از معدنچی آن گل را خورد بعد اینگونه رشد کردوآرام آرام عقاب آسیا شد. لقبی که برای احمد عابدزاده به کار می بردیم؟
رحمتی:آن بازی داستان خاص خود را داشت. اولین دربی من بود. آخر سال شرایطی پیش آمد که مجبور شدم از استقلال بروم. هیچ پیشنهادی هم نداشتم فقط مس کرمان بود و فرهاد کاظمی که قبلا شاگردش بودم ،مرا به آنجا برد و واقعا لطف کرد و خدا هم خواست به اینجا برسم.
یکی از هواداران حاضر در استودیو:آن توپ اصلا کرنر نبود.
ضیا: به هرحال دم معدنچی گرم. ما معمولا در دربی ها خوب از داوری لطمه خورده ایم.سندش هم موجوده!
یک هوادار: ما در دربی های برابر نباخته ایم. معمولا ده نفره شده و باخته ایم.گل های مشکوک خورده ایم.
ضیا: ما که ده نفره دوبر صفر باخته را سه بر و بردیم. گل مشکوک چیه؟ یادتون رفته کریم باقری از وسط زمین زد؟
هوادار: اون که محمودفکری بود. ضمنا عابدزاده تو استقلال شد عقاب آسیا.
ضیا:فکری تو عمرش یک گل زده.
هوادار: انشاالله بریم جام جهانی و سید هم برگرده. اونجا بدون گل خورده قهرمان جام جهانی بشیم.
ضیا:بابا!قهرمان جام جهانی؟بدون گل خورده. اینو خیلی خوب اومدی!
ضیا: یک شعار استادیومی برای رحمتی بدهید/
هواداران به سبک استادیوم:استقلال قهرمان، نام تو جاودان ،مهدی دست طلا، عقاب آسیا!
یک هوادار: آقای ضیا، سید بزرگواره اولاد پیغمبره....
ضیا: مثل خود من!
هوادار: مگه شما هم سید هستید؟ نمیدونستم به هرحال بزارید دست راستش را بزاره رو سر شما و استقلالی بشید. در توبه همیشه بازه. ما یک نفر را هم که به راه راست هدایت کنیم مثل این است که یک جامعه را به راه راست هدایت کرده ایم.
ضیا:من اگه استقلالی بشم بابام منو از ارث محروم . اصلا تو خاندانمون ضیای استقلالی نداریم.راستی مهدی جان بازی با الشباب عجب بازی بود.
یک هوادار: آره. اونجا هم عدد4 بود. چهارتا زدیم
ضیا: من که به عنوان یک پرسپولیسی کم آوردم. چهارتا طرفدار داشتم همون ها چون نتونستم از پرسپولیس دفاع کنم مرا نخواهند بخشید.
ضیا: بیایید دو دسته بشید ایران را تشویق کنید اما حرف استقلال نباشه ها.
هواداران دو دسته شدند.( روبرو آماده باش)ایرانی با غیرت، یا علی مولا مدد، خلیج فارس ایران، استقلال قهرمان!
یادت باشه قطر را هم استقلال برد.
ضیا(عکسی از بچگی های رحمتی را نشان می دهد)این شلوار را دیروز هم پوشیده بودی.چقدر شبیه الان علی هستی.
رحمتی: اون موقع شلوار کردی مد بود. هنوز هم دارمش!آره علی خیلی شبیه منه.
ضیا:چی شد فوتبالیست شدی؟
رحمتی:علاقه به فوتبال زیاد داشتم. اول هافبک راست یا فوروارد بازی می کردم.یک بازی رفتم گلر دیدم نمیخوام بدوم دروازه بان شدم!
ضیا( عکس پسر دوم رحمتی را نشان می دهد) اسم عطا را خودت گذاشتی؟
رحمتی:نه ،اسم عطا را علی گذاشت.ما طاها می خواستیم اما او که گفت ما هم پذیرفتیم.
ضیا(عکس علی با لباس ورزشی را نشان می دهد) علی فوتبال را دوست داره؟
رحمتی: خیلی اما بلاتکلیفه نمیدونه دروازه بان بشه یا بازی کنه.راستی آقای ضیا!
ضیا:این که میگی آقای ضیا تکون میخورم!
رحمتی:اه...کسی تاحالا بهت نگفته بود.میخواستم بگم بارمسئولیت تو استقلال سنگیه . 45تا بازی پخش مستقیم داریم باید همه را هم خوب باشی.
الان عکس یک هوادار معلول را نشان دادید که من رفتم بهش سرزدم. اسمش یاسین بود.وارد اتاقش که شدم حالم بد شد. با آن حالش عکس های ما را داشت.واقعا جای تاسف داره. با این اتفاقات دارم برای خودم تاسف میخورم.همین تیم با این هواداران قهرمان شده و رفته جزو 8 تیم آسیا. اما هیچ حمایتی نمیشه . مدیرعامل نداریم.فقط سه بازیکن قرارداد دارند اکبرپور و مجیدی و احمدجمشیدیان. آخه به چه قیمتی. یک ماه و نیم دیگه تو آسیا نماینده ایران هستیم . انگار خودمان نمیخواهیم تیم کشورمن به جایی برسه.من نمیدونم تقصیر کیه. اگه تیم مال دولته وزیر بیاد دخالت کنه.
استقلال در آسیا تیم ملی است. روز قهرمانی تیمی که مالکش وزارت ورزش است هیچکس از وزارت نبود. همان روز هم گفتم. 17بازیکن آزاد داریم . هیئت مدیره جلسه اش هر روز می افته فردا.
ضیا: انکار همیشه دست هایی پشت پرده است که این دو تیم که قهرمان میشن بعد به مشکل میخورن.
رحمتی: نه،پرسپولیس دو ساله خوب اداره شده. الان هم کارش را شروع کرده. سال 84اینگونه نبود من آن سال راحت تر بودم..البته بگم فقط پول منظورم نیست. بلاتکلیفی اذیت می کند.. خودم پیشنهاد دارم امانمیشه رفت. بازیکن آزاد هستم. بحث دوست داشتن نیست. اولویت من استقلال است اما بلاتکلیفی واقعا اذیت میکنه. الان من ازهمه باشگاهها غیر از استقلال پیشنهاد دارم. آقای امیری هر روز در باشگاه هست اما فایده ای ندارد. من از بازی آخر تا حالا فقط یک بار آقای فتح الله زاده را دیده ام که گفت: حاجی درست میشه اما دیروز شنیدم استعفا داده. اینجوری نمیشه کار کرد. البته او هم زحمت کشیده.حیفه این تیم از هم بپاشه. با سپاهان هم همین شد و دوستان آمدند نگذاشتند به جایی برسیم.
ضیا:بازی امروز را کجا می بینی؟
رحمتی: احتمالا خونه. اگه میایی بریم ورزشگاه.
ضیا:باشه من و تو علی سه نفری میریم ورزشگاه.