((هر کس نمی تواند برود))
این جمله متعلق به وزیر محترم ورزش است در واکنش به حرفهای علی فتح الله زاده که می گفت اگر از وزارت پول نرسد نمی ماند ، حرفی درست که مو لای درزش نمی رود چرا که دنیا دنیای رقابت است و تنها برنده ها باید باقی بمانند!
ما وکیل مدافع جناب مدیر استقلال نیستیم و در واقع در دنیای فوتبال هیچکس به وکیل مدافع نیازی نداردچرا که در این وادی همه چیز اندازه و پارامتر مشخصی دارد که معلوم است و مشخص!
در واقع در دنیای ورزش بر خلاف سیاست،اقتصاد و حتی هنر متر ها معلوم است و مشخص.
برنده را می توانی به وضوح ببینی چون امتیاز دارد آنکه قهرمان جهان می شود معلوم است آنکه دهم یا صدم هم می شود مشخص است
...و فتح الله زاده و تیمش قهرمان شده اند و به هشت تیم پایانی آسیا راه یافته اند و این متر معلومی در این فوتبال ورشکست شده و شکست خورده محسوب می شود و این باز یعنی او فرای از سلایق و حزبها و سوای از منم منم ها ((توانسته))است!!
حتی بودجه ها هم قابل ارزیابی و محاسبه است و رسالت روزنامه نگاری به ما دستور می دهد که آن را محاسبه کنیم و در کنار سپاهان و پرسپولیس قرارش دهیم تا به نتیجه برسیم.
شواهد و مترها و در نهایت ریاضیات و بازی با اعداد دوباره حکم می دهد:او توانسته است!
پس چه کسی نتوانسته است؟
آنها که دو برابر هزینه کردند و جام نیاوردند؟
آنها که بودجه معمول تیمهای دولتی را نتوانستند پرداخت کنند؟
اصول و حرف دقیق وزیراین را می گوید:آنها که نمی توانند از پس تعهدات خود برآیند باید بروند
اگر حرف درست وزیراجرایی شود چه کسی باید برود؟
آنکه قهرمان شده و به یک چهارم نهایی آسیا رسیده ؟یا آنها که نتوانسته اند تعهد مالی خود به باشگاه استقلال را بپردازند؟یا شاید هم آنها که هزینه کردند و هزینه کردند و مردمی را پولدارتر کردند اما نتیجه نگرفتند؟
اولین کسی که باید برود همانست که بودجه این تیم دولتی را پرداخت نکرده است جناب وزیر !
همان که دو سال است در پرداخت بودجه مشکل پیدا کرده است.
دقیقا معلوم است که چه میگوییم نه؟
دقیقا می توانی متوجه شوی که چقدر حرفت درست است.
این حرف وزیر را باید با طلا نوشت
آنها که می توانند می مانند و آنها که نمی توانند می روند
و این قانون است