امیر قلعهنویی در خصوص آخرین شرایط تیم استقلال، وضعیت امیرحسین صادقی و فرزاد حاتمی و بحث 18 و یا 16تیمی شدن لیگ برتر صحبتهایی را انجام داده که در زیر میخوانید:
وضعیت تیم چطور است؟
شرایط خوبی داریم و تمریناتی را که در چند روز اخیر پشت سر گذاشتیم برای دیدار با الریان قطر است یکی دو روز هم به بازیکنان استراحت دادیم و از شنبه تمریناتمان را آغاز میکنیم.
ظاهراً با بازگشت صادقی و حاتمی به تمرینات موافقت کردهاید؟
با آقای پورحیدری جلسهای گذاشتیم و طی صحبتهایی که انجام دادیم مقرر شد که این دو نفر برگردند ولی این آقایان بدانند همه مسائل در آخر فصل لحاظ میشود و ما پروندهایی را برای تمامی بازیکنان درست کردهایم.
بیشتر توضیح میدهید؟
ببینید همه بازیکنان استقلال پروندهای دارند که روز به روز همه چیز در آن لحاظ میشود. هر اتفاقی که بیفتد و حتی ریزترین مسئله در این پروندهها لحاظ میشود. البته ما در طول فصل از لحاظ تزریق منابع مالی مشکلاتی داشتیم و وقتی بازیکن پولی نگرفته است نمیتوان به او فشاری آورد اما حالا بالای 50 درصد از مطالبات بازیکنان پرداخت شده و با تلاش فتحاللهزاده و هیئت مدیره محترم بقیه امور هم پیش میرود، اما این بازیکنان یادشان باشد آخر فصل عملکرد یکساله آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
یعنی برای فصل آینده پرونده بازیکنان را لحاظ میکنید؟
نمیشود از خیلی از مسائل چشمپوشی کرد. ما دفترچه تمرینات بازیکنان را که شامل یک بولتن است درست کردهایم و روزی که استارت تمرینات خورده است همه چیز را در آن لحاظ کردهایم. حتی در آن دفترچه اینکه چند جلسه کار جسمانی و هوازی انجام شده و اینکه بازیکنان رفت و آمدهایشان چگونه بوده و نظم و انضباط را به چه شکل انجام دادهاند لحاظ شده است. البته مثلاً بازیکنی مثل جباری به خاطر شرایط تمرینات و مرخصیهایش با بقیه فرق میکند چون خودمان از لحاظ پزشکی برای او برنامهریزی کردهایم اما چه ما در استقلال باشیم و چه نباشیم این بولتن را تحویل باشگاه میدهیم. این طور نیست که یک بازیکن با یک حرکت بچهگانه از چهار بازی محروم شود و ما به راحتی از کنار آن عبور کنیم. مثالی میزنم.
بفرمایید.
برای مثال یک بازیکن مبلغ 500 میلیون تومان قرارداده بسته که اگر بازیهای جام حذفی را هم در نظر بگیریم و اگر بخواهیم این مبلغ را تقسیم بر 40 بازی کنیم متوجه میشوید که تیم به خاطر نبودنش در هر یک بازی چه لطمهایی میخورد. حرف من این است که متأسفانه ما در باشگاههایمان فرهنگ نداریم البته این به خود من هم برمیگردد. باشگاه بارسلونا برای آن که با یک بازیکن قرارداد مالی بندد و روی آن سرمایهگذاری کند حتی از پدر بزرگ و مادر بزرگ او هم استعلام میگیرد و به بازیکن آموزش میدهند که چطور رفتار کند چون روی او هزینه شده است اما متأسفانه بعضیها که تازه به استقلال آمدهاند نه فرهنگ بزرگ شدن را دارند و نه قدر این پیراهن را میدانند. اینکه یک بازیکن شأن و لیاقت فوتبالی نداشته باشد و نداند که چه بزرگانی پیراهن یک تیم بزرگ مثل استقلال را برتن کردهاند دست من قلعهنویی نیست و باید در فرهنگ آنها بازنگری شود.
سالی که با استقلال قهرمان شدید قبل از دیدار مقابل پیام که منجر به قهرمانیتان شد در جلسه فنی قبل از بازی نسبت به رفتارهای بازیکنان انتقاد کردید تا جایی که مصاحبههای بعد از بازی بازیکنان نشان میداد که از شما ناراحت هستند. فکر نمیکنید گفتن این مسائل در دو هفته پایانی باعث ناراحتی آنها بشود؟
چرا باید ناراحت بشوند؟ اصلاً از چه باید ناراحت شوند؟ اینها را گفتم اما یادتان نرود که ما بحث تشویقی هم در تیم داریم. مثلاً بازیکنی مثل خسرو حیدری و پژمان منتظری را الگو قرار میدهیم. پژمان منتظری تحت هر شرایطی در تمرینات ما حاضر بوده و حتی یک جلسه هم غیبت نداشته است. آیا نباید این بازیکن تشویق شود؟ بازیکنی داریم که در اکثر تمرینات بعد از بازی غایب بوده حتی به او گوشزد هم کردهایم اما چون پولی نبوده حرفی نزدهایم اما اینگونه نیست که چشممان را روی همه چیز ببندیم.
یعنی همه چیز لحاظ شده است؟
شک نکنید. من یک نفر را مسئول رفت و آمدهای بازیکنان کردم و همه چیز را یادداشت میکنیم البته سرپرست تیم هم این مسائل را میبیند. بازیکنی مثل منتظری که در اکثر تمرینات تیم حضور داشته نباید با بازیکنی که اکثراً غایب است فرقی داشته باشد. یک سریها هم با مجوز تیم پزشکی در تمرینات غایب هستند که البته اینها هم لحاظ میشود. حداقل در ارزشگذاری این مسائل را لحاظ میکنیم. پژمان منتظری در ابتدای فصل از آن همه دلار گذشت و وقتی این اتفاق میافتد باید در پرونده این بازیکن ثبت شود. اتفاقاً آن طور که شما گفتید نیست و حرفهای من به هیچکس برنمیخورد. باشگاه چارچوب دارد و حتی خود من هم در آن چارچوب رفتار میکنم. شما دیدید زمانی که استقلال تمرین دارد دو ساعت زودتر به محل تمرینات میآیم و دو ساعت هم دیرتر میروم. آیا من نمیتوانم زودتر بروم؟ اما وجدان کاری و مسائل شرعی و اخلاقی همه دخیل است. دو بازیکن ما هم که صحبتشان شد با وساطت آقای پورحیدری از شنبه در تمرینات حاضر میشوند ولی این را هم باید گفت آزموده را آزمودن خطا است و من تصور میکردم اگر یک بازیکن به استقلال بیاید فرهنگ این باشگاه بزرگ روی او تأثیرگذار است اما این اتفاق نیفتاد.
یکی از مباحثی که این روزها مطرح است بحث 18 و یا 16 تیمی شدن لیگ برتر شده که اتفاقاً خیلی از باشگاهها در نامه به فدراسیون خواستار 18 تیمی ماندن لیگ برتر شدند نظر شما چیست؟
میخواهید کارشناسی صحبت کنم؟
بفرمایید.
اول اینکه ما فقط یک ورزشگاه آزادی را داریم و ورزشگاه حافظیه را هم به آن اضافه کنید. ما به دنبال حل صورت مسئله نیستیم و فقط میخواهیم آن را پاک کنیم. اول از همه باید نگاه ما به ورزش و به خصوص فوتبال عوض شود. اگر نسبت به استقلال و پرسپولیس به عنوان فرصت نگاه کنیم ضرر است. ما باید به این دو تیم سروسامان بدهیم وقتی 100 هزار نفر برای دیدن بازی استقلال و پرسپولیس به ورزشگاه میآیند پس مطمئناً 20 هزار نفر هم برای والیبال خواهند آمد. دوم اینکه باید آدمهای اهل فن را به ورزش بیاوریم حال یک شخص مدیر است و میتواند چند نفر از اهل فن را در کنار خود قرار دهد تا به او کمک کنند ضمن آنکه باید فرهنگسازی هم صورت بگیرد و برنامه خوبی برای اینگونه مسائل داشته باشیم. انصافاً آرزویم این است که ابومسلم به لیگ برتر بیاید. در همه تیمهای لیگ برتری بهترین بازیکنان مازندرانی را داریم ولی خود آنها یک تیم در لیگ برتر ندارند. اگر مثلاً نساجی به لیگ برتر بیاید فکر میکنید کمتر از 30 هزار نفر برای تماشای این بازی به استادیوم بیایند. در همه جای دنیا به استادیومها ستاره میدهند اتفاقاً چون من در اصفهان بودهام و گاهی اوقات زمینی به این شهر سفر میکردم دیدم که در بیابانهای کاشان ورزشگاهی ساختهاند که مستهلک شده و نمیدانستند که کجا باید استادیوم بسازند به این خاطر است که آدمهای اهل فن بیرون نشستهاند اینکه مثلاً از یک رانت استفاده کنیم و یک نفر را بیاوریم و بگوییم در فلانجا مدیر شو کار خوبی نیست. اینگونه میشود که دعوا راه میافتد که لیگ 16 تیمی باشد یا 18 تیمی. به اعتقاد من این مسائل انحراف فکری به مردم است و اصل مطلب نیست.
پس نظر شما این است که مشکلات به 18 و یا 16 تیمی شدن نیست؟
لیگ ما میتواند خیلی باکیفیتتر باشد و اتفاقاً مملکت ما پتانسیل این را دارد که لیگ بهتری داشته باشد. اما دغدغه تمام مربیان لیگ چمنهای استادیومها است. ورزشگاههای ما نیمستاره هم نیستند چه برسد به 5 ستاره. خندهدار است که وقتی ما هنوز با چمن مشکل داریم به تعداد تیمهایمان فکر بکنیم. در مهمترین بازیهای دنیا برد و باخت صورت میگیرد ولی بازیکنان روی یکدیگر را میبوسند و همه چیز تمام میشود. اما اینجا برد و باخت میشود و تازه سرپرست یک تیم صحبت میکند و میگوید چرا حسن بازی کرد و حسین بازی کرد! چون فلانی بازی کرد باید شکایت شود. این مسائل یعنی چه فقط به دنبال این هستیم که کسی که خوب کار میکند را زمین بزنیم و به مدیری که خوب کار میکند انگ بچسبانیم انصافاً یکی از آرزوهای من این است که ابومسلم و نساجی مازندران به لیگ برتر بیایند اما زیرساختها را فراموش کردهایم اصلاً سؤال من این است که چرا 16 تیمی یا 18 تیمی کنید لیگ را 10 تیمی کنید اگر به زیرساخت باشد 10 تیم هم زیاد است.
اما فعلاً که همه در خصوص 18 و یا 16 تیمی شدن اعتراض دارند.
این حرفهایی را که آقایان میزنند عقبافتادگی ما برای فوتبالمان است. آن زمان که لیگ تخت جمشید را برگزار میکردیم و از بوندسلیگا الگوبرداری میکردم کشورهای حاشیه خلیج فارس لیگ هم نداشتند. ما آدم برنامهریز نداریم که کیروش این حرفها را زده است کیروش امکانات ما را دیده و این صحبتها را کرده البته او مقصر نیست ما نیمه پر لیوان را از حرفهای او ببینیم که او خواسته با این حرفها کاری کند که ما برویم و مشکلات ساختاریمان را حل کنیم. اینکه دو تیم کم شود و بازیکنان خانهنشین شوند دردی از مشکلات ما را حل نخواهد کرد و ما باید فرهنگ نگاهمان به فوتبال را درست کنیم./ش