*محمد سررشته داری
در حالیکه استقلال هنوز صدر نشین لیگ برتر است و تا قهرمانی و پوشیدن ردای آن تنها یکی دو گام دیگر فاصله دارد و از سوی دیگر در لیگ قهرمانان آسیا هم بر صدر گروه مرگ تکیه زده اما هستند منتقدانی که تنها سیاهی ها را می بینند و متوجه نیستند که مردم و هواداران استقلال تا چه حد از این تیم راضی و خشنود ند و نوشته های آنها را به سخره می گیرند!
در واقع به نظر می رسد برخی نویسندگان اصلا نمی دانند که رسالت آنها زیر ذره بین است و مردم مدام آنها را قضاوت می کنند و امروز به این تیم که نهایت تلاش خودش را در میان اینهمه فشار و آنهمه برنامه ریزی های غلط انجام می دهد نمره قبولی می دهند وبه سلیقه گرایی های غیر چه در بعد فنی و چه غیر فنی اهمیتی نمی دهند!
حتی در بعد فنی هم استقلال در مقابل سپاهان کاری کرد که فاصله فنی تیم اول با دوم لیگ برتر را به همه آنها که میبینند نشان داد!
در واقع اگر چه ایران نژاد گل استقلال را زد اما حتی همان گل هم تحت تاثیر فشار بیش از حد و اندازه استقلال بود که به ثمر رسید و مدافعان سپاهان را وادار به اشتباه کرد درست مثل تیم ملی آلمان که بسیاری از گلهای طول تاریخ خودش را با فشار و فشار و وادار کردن حریفش به اشتباه به ثمر رسانده است!
...والبته که کسی می تواند بد شانسی های فراوان این تیم را در گردنه سی و دوم ببیند که بخواهد ببیند و گرنه دیدن واقعیتها به این سادگی ها نیست و مثل کسی را به یاد می آورد که خودش را به خواب زده است!
بند کرده اند به حرفهای امیر اردشیر !
حرفهایی که اگر خط به خط آن درست نباشد حتما بسیاری از آنها درست است
پس از بازی با الهلال عربستان در تهران امیر قلعه نوعی رخ به رخ با خبرنگاران از هواداران گلایه کرد!
آنروز شاید خیلی ها قند توی دلشان آب شد که این حرف امیر او را مقابل هواداران استقلال قرار خواهد داد اما همانطور که می گویند تاریخ بهترین قضاوت خود را نشان داد تا جاییکه هواداران صبر پیشه کرده در مقابل سپاهان با تارو پود و مغز استخوانشان فهمیدند که حمایت باید تا سوت پایان بازی انجام شود وتشویق یک بازیکن خاص قطعا به تیمشان لطمه می زند.
نتیجه نهایی این شد :استقلال آنقدر فشار آورد که در واپسین لحظات هم گل تساوی را زد و هم حتی با پای جباری گل دیگری را به ثمر رساند که یا آفساید نبود یا اینکه اگر بود بسیار میلیمتری بود!
در واقع در دقیقه 97 فینال لیگ برتر بود که حرفهای امیر اردشیر به اثبات رسید
آن حرفها اگر چه شاید اندکی تند بود اما به دلیل تند بودنش بود که به سلولهای سازنده هواداران رسوخ کرد و تا دقیقه 97 برای استقلال زمان خرید!
به واقع اگر آن حرفها به آن شکل گفته نمی شد شاید کسی آنها راجدی نمی گرفت و از دقیقه 80 به بعد استقلال به واسطه تکرار و کپی رفتار تماشاگرانش زمین گیر می شد و جام را هم از دست می داد!
حتی در مورد مجیدی هم حرفهای امیر اردشیر درست بود و همچنین در مورد مهاجمان دیگر استقلال که با عدم تمر کز جای خود را به فرهاد مجیدی داده اند تا ثابت شود امیر قلعه نوعی عنادی با کسی ندارد!
اما سیاه بینان فوتبال و استقلال چنان بر طبل خویش می کوبند که حرفهای درستی را که کسی جرات بازگو کردنشان را ندارد را هم غلط می شمارند !
شاید از ترس مخالفت مردم یا هواداران این و آن بازیکن محبوب و از ترس از دست دادن تیراژ!
این در حالی است که استقلال برای این مردم از همه مهمتر است از همه نامها حتی از اسم امیر قلعه نوعی و فرهاد مجیدی و همه دیگرانشان!
حرف درست بحث دیگری است.
در واقع کاری را که رسانه ها بر عهده دارند و آن دوربینی ،فرهنگ سازی و رسالت است را آنقدر انجام نداده اند که وقتی یک نفر در موردش حرف می زند آن حرفها عجیب و متناقض جلوه می کند این در حالیست که آن حرفها درست استدرست مثل حرفهای گالیله که می گفت زمین گرد است اما او را محکوم به مرگ کردند..