او به جای آنکه جو تیمش را آرام کند با مصاحبه های غیر حرفه ای به حاشیه های اطراف استقلال دامن زد.
استقلال بعد از اینکه پیروزی در دربی را در واپسین دقایق از دست داد در یک روز بد در شیراز با نتیجه پر گل 4-1 مغلوب مقاومت سپاسی شد. جدا از بازی خوب شاگردان پیروانی که انصافاً فراتر از حد انتظار ظاهر شدند و انتقام دور رفت را گرفتند، استقلال چند ضعف بزرگ داشت که عمده آن به مسائل فنی ارتباطی ندارد. یعنی نه سیستم استقلال مشکل داشت و نه استراتژی امیر قلعه نویی. در اینجا قصد دارم به 3 مشکل استقلال در این دیدار بپردازم:
مسائل روحی و روانی
همانطور که در بالا اشاره کردم حاشیه های بعد از دربی خود را در این دیدار نشان داد و بازیکنان استقلال به وضوح با روحیه ای پائین پا به این میدان گذاشتند. سیاوش اکبرپور که در روزهای اخیر در تیرس انتقادات رسانه ها و حتی امیر قلعه نویی قرار داشت، آن بازیکن جنگده و با روحیه بازی های گذشته استقلال نبود و این موضوع را می توانستیم در سایر بازیکنان نیز جستجو کنیم. برخلاف آن ها بازیکنان مقاومت سپاسی با روحیه و انگیزه فراوان به دنبال انتقام دیدار رفت بودند که به خواسته خود نیز رسیدند.
تحلیل بدنی
فشار زیاد دربی 66 و سپس یک بازی سنگین دیگر در زمین نامناسب شیراز، باعث شد تا بدن بازیکنان استقلال خیلی زود افت کند. بازیکنی همچون حسین کاظمی که در یک هفته 3 بازی سنگین انجام داد نیز بیشترین افت را در این دیدار داشت. استقلال همواره در بازی های خود در دفاع و حمله پرتعداد ظاهر می شد و این موضوع شاخصه اصلی موفقیت تیم قلعه نویی به حساب می آمد اما این بار به دلیل تحلیل بدنی، در حمله کم خطر ظاهر شد و در دفاع کم تعداد و همین اتفاق فرصت خوبی را در اختیار بازیکنان مقاومت سپاسی قرار داد تا به سادگی روی دروازه طالب لو خطر ایجاد کنند. شاید اگر استقلال با تیم کم انگیزه تری بازی داشت، این نتیجه رقم نمی خورد.
غیبت چند بازیکن اصلی
غیبت چند تن از مهره های اصلی استقلال مزید بر علت شد تا این تیم هماهنگی بازی های گذشته خود را از دست دهد. قلعه نویی در این دیدار مجبور شد 5 تغییر عمده در تیمش ایجاد کند. شکوری جانشین منتظری در خط دفاع شد، خسرو حیدری محروم بود و بالاجبار دو پیستون کناری استقلال دچار تغییر شد، غیبت مجیدی و جانواریو هم اکبرپور را یک خط عقب آورد تا عباسفرد در کنار آرش برهانی در خط حمله جای بگیرد. این همه تغییر در یک دیدار، مطمئناً یک تیم را به چالش می کشد.
اگر با نگاه دقیق تر شرایط این بازی را بررسی کنیم، به این نتیجه می رسیم که استقلال چاره ای جز قبول شکست نداشت اما این باخت در بهترین مقطع فصل بدست آمد، در زمانی تیم قلعه نویی هنوز با 3 امتیاز اختلاف صدرنشین است و این تیم باید آماده حضور در مرحله مقدماتی لیگ قهرمانان آسیا شود. آیا این باخت نمی تواند تلنگری به قلعه نویی و شاگردانش باشد تا با غرور کاذب به مصاف حریفان نروند؟ قطعاً قلعه نویی از الان تدابیر بهتری برای آینده تیمش درنظر گرفته است و می تواند از تجربه این دیدار دشوار برای حضور قدرتمندتر در بازی های آسیایی و ادامه رقابت های لیگ برتر بهره ببرد.
اما چند کلامی هم در مورد تیم شایسته غلام پیروانی. روزی که این تیم، پرسپولیس را در شیراز شکست داد عده ای با پیش کشیدن بحث های داوری قصد داشتند برد باارزش مقاومت سپاسی را کمرنگ جلوه دهند اما تیم شاغلام که پائین ترین میانگین سنی در لیگ برتر را دارد، نشان داد آن برد اتفاقی و با کمک داور بدست نیامده است. بازیکنان مقاومت سپاسی آنقدر خوب بازی کردند که جای هیچگونه حرف و حدیثی بر جای نگذاشتند و حتی بازیکنان، کادر فنی و هواداران استقلال هم این شکست سنگین را قبول کرده اند. در حالی که تیم های صنعتی با سرمایه گذاری کلان و خریدهای میلیاردی در مکان های پائین جدول دست و پا می زنند، تیم پیروانی با بازیکنان جوان و جویای نام، اکنون در مکان هشتم قرار گرفته است. این تیم مایه افتخار شیراز و فوتبال ایران است...