اگر البته قابل پیشبینی بود که یکی دو خانم ایرانی برای ایفای نقش مترجمی همراه آنها به ورزشگاه رفته باشد اما این چهاردختر نه کارمند سفارت کره جنوبی در تهران بودند، نه حکم مترجم و تورلیدر را برای آنها داشتند. این چهار دختر مخفیانه به ورزشگاه رفته بودند.
خوان اول
«ما همیشه پیش از مسابقات تیم ملی جمع میشویم تا ببینیم چطور میتوانیم به ورزشگاه برویم. پیش ازبازی با کره جنوبی هم پیش خودمان به جمعبندی رسیدیم که چند نامه به زبانهای انگلیسی و کرهای برای زنانی که از سئول به تهران آمدند بنویسیم تا ما را هم همراه خودشان به استادیوم ببرند.
خیلی شانسی یک مترجم زبان کرهای هم پیدا کردیم و نامه را نوشتیم.» این ایده اولیه چهار دختری بود که برای تماشای بازی ایران- کره جنوبی یک مسیر نامتعارف را انتخاب کرده بودند. آنها تا صبح روز بازی صبر کردند و تازه آن وقت کارشان را شروع کردند. به سمت ساختمان سفارت کره جنوبی در تهران رفتند و نامههایی را که تایپ کرده بودند به تور لیدر تماشاگران کره جنوبی درتهران دادند. تماشاگران کره جنوبی برخورد خوبی با آنها دارند و حتی کار به جایی می کشد که سه تا بلیت بازی را به آنها میدهند. البته این تنها خوان اول رسیدن به سکوهای ورزشگاه بود.
عبور از در ورودی
کاروان تماشاگران کره جنوبی به سمت ورزشگاه راه میافتد. چند اتوبوس در کنار چند اتومبیل شخصی که یکی از آنها حامل چهار دختر بود. ماشینها از در ورودی ورزشگاه عبور میکنند و به خاطر اینکه ورود کاروان تماشاگران کره جنوبی با حراست مجموعه ورزشی آزادی هماهنگ شده بود، ماموران حراست کاری با دختران ایرانی ندارند. از در ورودی جایگاه تماشاگران که عبور میکنند خیال شان راحت میشود که دست کم پایشان به ورزشگاه رسیده. میان تماشاگران چشم بادامی مینشینند و منتظر تا سوت آغاز بازی را بشنوند. بازی آغاز میشود و آنها با شگفتی به زمین چمن چشم می دوزند: «یکی از ما بازی ایران- بحرین در مسابقات مقدماتی جام جهانی را استادیوم رفته بود و باتجربهتر از ما بود.»
لو رفتیم
اما چشمهای درشت آنها در مقایسه با خانمهای چشم بادامی کره جنوبی به قدری توی چشم میزد که هنوز نیم ساعتی از بازی نگذشته لو میروند. آنها را به سمت حراست می برند. در یک اتفاق عجیب مامور حراست به جای اینکه آنها را به بیرون از استادیوم هدایت کند، دختران را نصیحت میکند که تنها بازی را تماشا کنند و زیاد شلوغ بازی در نیاورند. البته مامور حراست آنها را چند ردیفی بالاتر از تماشاگران کره جنوبی مینشاند تا مشکلی برایشان به وجود نیاید. البته درآن بین یکی دو گزارشگر برای گفتوگو با دختران به سمت سکوی تماشاگران کرهجنوبی میرود اما حراست اجازه این کار را به آنها نمیدهد. البته این را هم باید اضافه کنیم گزارشگران شبکه «پرستی وی» از کسانی بودند که به دنبال مصاحبه با آنها بودند و در این راه ناکام ماندند.
هم کره، هم ایران
«وقتی ایران گل زد داشتم با تلفن صحبت میکردم. جیغی که زدم شرط میبندم روی شنوایی پشت خطی تاثیر گذاشت. گریه دیگر نگذاشت صحبت کنم. مثل رویا بود آن لحظه. مطمئن بودم گل زدیم. دقیقا پشت دروازه بودم و توپ زرد رنگ انگار خورده بود درست وسط قلبم. اما طبق عادت منتظر بودم صحنه تکرار گل پخش شود وشادی بازیکن گلزن.» این واکنش یکی از دختران تماشاگران بازی ایران- کره جنوبی پس از گل جواد نکونام به کره جنوبی بود. اما این شادی چندان دوام نداشت و بازی به تساوی کشیده شد: «وقتی ایران گل خورد هیاهوی تماشاچیهای کرهای که اطرافمان را گرفته بودند، مانع نشد سکوت سنگین ایرانیها را نشنویم.»
...و آخر
غیراز بازی ایران- بحرین در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2006 که یکسری از خانمها را به ورزشگاه راه دادند ، دیگر دختری شانس ورود به استادیوم را پیدا نکرده بود. البته بماند که سال گذشته یکی از دختران با پوشش پسرانه به ورزشگاه رفت و توانست بازی را تماشا کند.
منبع پارس فوتبال