*خبر درگیریات صحت دارد؟
نگذاشتند درگیر شوم. هرکس باید احترام طرف مقابل را نگه دارد. فرض بفرمایید بنده وزیر هستم آیا حق دارم به یک شهروند توهین کنم؟ حق دارم؟
*نه!
خدا پدرتان را نگه دارد! آیا چون یک نفر خبرنگار است باید وارد رختکن شود، جایی که ما لباس درمیآوریم و دوش میگیریم! تا جاییکه من سواد دارم و در روزنامهها خواندهام رختکن حریم خصوصی بازیکن است، فردا عکس برهنه ما برود در اینترنت چه اتفاقی میافتد؟ حال بیا ثابت کن این عکس مال رختکن است، مال حمامعمومی است، مال استخر است. حرف که زدم صدایش را برد بالا و گفت: تو چه کارهای بازیکنی یا مدیرعامل؟ به تو چه مربوطه؟ خیلی بیادبانه تو چشمای من نگاه کرد و جلوی بقیه چرت و پرت گفت. شما جای من، چهکار میکردید؟
*ولی زد و خورد هم مناسب نیست.
زد و خورد نشد. رفتم سمتش و فریاد زدم برو بیرون. خدا وکیلی برخی از همکاران شما کارهایی میکنند که شأن خبرنگار را زیر سؤال میبرند. خودتان باید این آدمها را اصلاح کنید. البته من ادعایی ندارم، من دکتر و مهندس نیستم، خیلی هم اشتباه دارم. شوخی میکنم و سوتی میدهم ولی به کسی بیادبی نمیکنم ولی برخی که ادعای سواد و فرهنگ دارند چرا کار زشت انجام میدهند؟ فردا هم یارکشی میکنند و چند نفری میریزند سر من!
*در این درگیری لفظی چقدر خودت را مقصر میدانی؟
صددرصد! مسلماً اگر فوتبالیست نمیشدم نیازی نبود به استقلال بپیوندم و مجبور باشم آخر بازی بروم داخل رختکن که دوش بگیرم، سپس آنجا نبودم و این اتفاق نمیافتاد./ش