این روزها باشگاه هاى بزرگ در تلاش هستند تا به هر طریق ممکن بازیکنان مورد علاقه خود را به خدمت گرفته و یا از فروش فوق ستارگان خود جلوگیرى به عمل آورند. به این ترتیب دورویى و بى احترامى به بازیکنان یکى از اتهاماتى است که به آنها وارد مى شود. راه هاى مختلفى براى انجام یک نقل و انتقال وجود دارد. روش سنتى به این قرار است که باشگاه خریدار با باشگاه فروشنده تماس مى گیرد و با هم در مورد بازیکن مورد نظر صحبت مى کنند. اگر هر ۲ آنها به توافق برسند، آن گاه بر سر قیمت به مذاکره مى پردازند و باشگاه فروشنده با بازیکن خود صحبت مى کند. سپس زمانى که او تمامى شرایط را قبول کرد و از نظر پزشکى تأیید شد، قرارداد رسمى مى شود و مطبوعات در جریان قرار مى گیرند. این روش هنوز هم بهترین روش است. راه دیگر براى انجام این کار به این صورت است که باشگاه خریدار به صورت خصوصى با بازیکن مورد نظر (و یا دستیار او) تماس مى گیرد و مخفیانه با هم ملاقات مى کنند. در این ملاقات آنها قراردادى تنظیم مى کنند. به این ترتیب بازیکن به حدى کم اثر براى تیمش بازى مى کند که مسئولان باشگاه درصدد فروش او برمى آیند. در این مورد معمولاً باشگاه هاى ثروتمند با پیشنهاداتى هنگفت بازیکن مورد علاقه خود را تحت تأثیر قرار مى دهند. در این روش بهتر است مطبوعات در جریان قرار نگیرند. بنابراین انتخاب یک جاى مناسب براى مذاکره مهم است، مثل یک رستوران یا پمپ بنزین. در غیر این صورت ممکن است مشکلاتى به وجود آید. نام این روش «ضربه تدریجى» یا «روش اشلى» مى باشد. به نظر مى رسد که روش سوم کم استفاده ترین روش است اما در واقع بسیار تأثیرگذار است و به راحتى مى تواند نتیجه روش قبل را در برداشته باشد، در حالى که پیگرد قانونى ندارد. این شیوه که «یک رونالدو» یا «یک آدبایور» نام دارد به این صورت است که به جاى ملاقات با بازیکن در یک رستوران و به دور از مطبوعات، برعکس به رسانه ها اعتماد کرده و اجازه مى دهیم تا آنها «ضربه تدریجى» را وارد کنند! باشگاه خریدار به سادگى به خبرنگاران خط مى دهد و تمایل خود را براى جذب یک بازیکن بخصوص اعلام مى کند بدون اینکه به تمایلات باشگاه مقابل توجه کند. در چنین شرایطى باشگاه مقابل اعلام مى کند که قصد ندارد بازیکن مورد نظر را به فروش برساند. به این ترتیب یک مباحثه داغ بین ۲ باشگاه شکل مى گیرد که باعث مى شود بازیکن در میان موقعیت هاى بى شمارى قرار گیرد. تاکتیک معروف در این روش آن است که وضعیت بازیکن مبهم نگاه داشته شود تا باشگاه مقابل نتواند یک راه منطقى و مشخص براى جذب او پیدا کند. گرت برى باید روى این قسمت از کارش بیشتر تمرکز کند چون با توجه به مشکلات فراوان با آستون ویلا و مارتین اونیل علاوه بر جریمه نقدى مدتى نیز از بازى محروم شد. او نشان داد که در این مورد کاملاً بى تجربه است.به هر حال این یک واقعیت است که با روش هاى رونالدو و اشلى به راحتى مى توان هر بازیکنى را به خدمت گرفت اما رسانه ها ترجیح مى دهند که بین ۲ باشگاه درگیرى لفظى ایجاد شود. البته بهتر است که این درگیرى همراه با جملات نامشخص و مبهم از سوى بازیکنان باشد. جملاتى از قبیل اوضاع از کنترل من خارج است، فقط مى خواهم فوتبال بازى کنم و... وقتى جنگ لفظى آغاز مى شود، اتفاقات جالبى رخ مى دهد. براى مثال اگر باشگاه خریدار رئال مادرید باشد، آنها روش مخصوص خود را در پیش مى گیرند(براى مثال روش رونالدو توسط رئالى ها ابداع شده است) در این حالت باشگاه مقابل (مثلاً منچستریونایتد) خود را در شرایط بدى دیده و سعى مى کند با استفاده از تعصب تیمى هرچه سریعتر اوضاع را روبراه کند. تابستان امسال رئالى ها سعى کردند تا با همین شیوه کریستیانو رونالدو هافبک منچستریونایتد را به خدمت بگیرند اما با خشم فرگوسن روبرو شدند. او در پاسخ به سران این باشگاه اعلام کرد رونالدو فروشى نیست و تا امروز هم موفق به حفظ او در اولدترافورد شده است. فرگى در این باره گفت: «زمانى که این ماجرا آغاز شد من خیلى نگران نبودم چون رونالدو هنوز با ما قرارداد دارد و اوضاع به نفع ماست» البته این نکته شایان ذکر است که مسئولان منچستریونایتد اعلام کرده اند دستمزد رونالدو بالا نخواهد رفت و او باید وفادارى خود را به باشگاه ثابت کند. با توجه به اینکه این پرتغالى علناً تمایل خود را براى پیوستن به رئال مادرید اعلام کرده است دیوید گیل نایب رئیس منچستریونایتد این اظهارات را سیاست رونالدو براى بالا بردن دستمزدش مى داند و اعلام کرده است که او باید با دستمزد ۲۴۰ هزار دلار در هفته کنار بیاید: «با توجه به این شرایط انتظار داریم او کمى وفادار باشد و احساس مسئولیت بیشترى از خود نشان دهد. رونالدو نمى تواند به راحتى تیم را ترک کند بخصوص بعد از موفقیت هاى اخیر در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا.» هرچند شیاطین سرخ فصلى فوق العاده را سپرى کردند اما ریو فردیناند اعتقاد دارد این موفقیت زیر سایه رونالدو کمرنگ شده است: «ما باید در تابستان بیشتر روى پیشرفت خود تمرکز مى کردیم اما با توجه به موضوع انتقال کریس به رئال مادرید این امر ناممکن شد. بازیکنان نمى توانند منتظر او شوند. البته هیچ مشکلى میان اعضاى تیم و او وجود ندارد چرا که ما همیشه تحت فرمان فرگوسن بوده ایم.» اما در مورد به راه اندازى جنگ لفظى جالب است به این نکته اشاره کنیم که فرگى با روشى مشابه به روش رونالدو، اوون هارگریوز را متقاعد به ترک بایرن مونیخ کرد. هرچند سران بایرن بارها و بارها مخالفت خود را با این موضوع اعلام کردند اما این پیرمرد اسکاتلندى بدون توجه به تمایل طرف آلمانى خود همچنان به تحریک هارگریوز پرداخت. این تنها مورد نبود بلکه منچسترى ها با همین شیوه بازیکنانى چون استام، رونى و کریک را به خدمت خود در آوردند. حتى همین حالا هم آنها با این تاکتیک سعى مى کنند دیمیتار برباتف، مهاجم ارزنده تاتنهامى ها را از «وایت هارت لین» به اولدترافورد بکشانند. فرگوسن در این باره گفت:« انتظار داریم همه چیز به خوبى پیش برود. برباتف در این مدت بسیار تأثیرگذار بازى کرده و گزینه خوبى براى تقویت خط حمله منچستریونایتد خواهد بود. زمان به نفع ما در حال سپرى شدن است و انتظار مى رود در آینده اى نزدیک مذاکره مفید با مسئولان تاتنهام داشته باشیم.» حال اگر رئالى ها به نحوى موفق به جذب رونالدو شوند، آیا این امر باید یک ظلم در حق شیاطین سرخ تلقى شود؟اما فقط منچستریونایتد و رئال مادرید نیستند که با این اقدامات بازار نقل و انتقالات را به هم مى ریزند بلکه میلان و بارسلونا نیز با چنین روش هایى سعى در جذب آدبایور مهاجم توگویى آرسنال دارند و این در حالى است که لیورپولى ها نیز از همین راه براى انتقال «گرت برى» به آنفیلد استفاده کردند.البته لیورپول همیشه سمبلى در فصل نقل و انتقالات بوده است. محتاط، باکلاس و قابل احترام اما حالا آنها لیست بازیکنان مورد علاقه خود را به مطبوعات مى دهند، برعکس آرسنال که امسال به خاطر کم کارى در بازار نقل و انتقالات متهم مى شود سیاست خود را بر احترام به باشگاه هاى فروشنده قرار داه است. هرچند آنها اغلب خود فروشنده بوده اند. هیچ باشگاهى دوست ندارد با از دست دادن ستاره هایش به این شکل مورد بى احترامى قرار گیرد. بنابراین، این تاکتیک چیزى جز دورویى در بازار نقل و انتقالات نیست. اگر فیفا در مقابل این اقدامات قوانینى وضع کند، مى توان این وضعیت را تا حدودى کنترل کرد.به هر حال باشگاه هاى بزرگ همچنان از این روش ها براى رسیدن به اهدافشان استفاده مى کنند.