استقلال، روند موفقی یافته و نتایج خوبی را در این هفتهها به دست آورده است. تحلیل شما از این روند چیست؟
با مجموعهای که بخوبی در استقلال جمع شدهاند بویژه بازگشت فرهاد مجیدی، مشخص میشود هدف استقلال قهرمانی آسیاست. خوشبختانه نیروهای جدید استقلال هم به سرعت خود را نشان دادهاند و باهوش خوب توانستهاند سریع، با دیگران عجین شوند. در حقیقت، آنها ضمن هماهنگی با دیگر اعضای تیم، افکار قلعهنویی را درک و خود را با آن همسو کردهاند.
چه شانسی برای قهرمانی استقلال قائل هستید؟
وقتی با قلعهنویی در مورد قهرمانی صحبت میکنیم او به جای دنبالکردن و صحبت از این موضوع، راجع به بازی بعدی صحبت میکند. در واقع او به درستی میداند کار را باید پله به پله و مرحله به مرحله انجام دهد. در حقیقت، فکر کردن به قهرمانی برای تیم استقلال غلط و به یک آفت شبیه است و موجب کاهش تمرکز تیم در مبارزههای پیش رو میشود. اگر به خاطر داشته باشید چند سال پیش، سایپای مجتبی تقوی قهرمان نیم فصل شد ولی در انتهای همان فصل، این تیم به بازیهای پلی آف برای ماندن در لیگ برتر راه یافت.
به طور مسلم آدمی مثل قلعهنویی میداند که بازی به بازی کارش سخت تر میشود، چون همه تیمها در این فکرند که استقلال را با ستارههایش شکست دهند. تجربه تیم استیل آذین که در سالهای گذشته به کهکشانیها ملقب شده بود، تجربه خوبی برای این فصل استقلال است. آن سال آنقدر ستارههای استیل آذین را بزرگ کرده بودند که هدفشان را فراموش کردند در حالی که بازیکن برتربودن نتیجه کار بیشتر است و همیشه این حس باید در ستارهها وجود داشته باشد که عقب هستند و باید کار بیشتری کنند. اگر استقلال این موضوع را نادیده بگیرد و مثلا صاحب دو باخت و یک تساوی پشت سر هم شود ممکن است از روند خوب خود جدا شده و به خواب زمستانی برود.
مشکلات مالی باشگاه به کجا انجامید؟
مشکلات مالی استقلال، واقعا دغدغهای جدی است. الان شرایط مالی و امکاناتی استقلال بسیار نگران کننده است و این خطر تیم بزرگ ما را تهدید میکند. بالاخره بازیکنان و مربیان تیم، روی مبلغ قرارداد خود حساب باز کردهاند و معلوم نیست بدون دریافت حقالزحمه خود، تا چند بازی میتوانند دوام بیاورند؟ مطمئنا فتحاللهزاده و هیاتمدیره باشگاه، فکری به حال این موضوع خواهند کرد.
قطعا این مشکل برای آکادمی و تیمهای پایه نیز وجود دارد؟
ما در آکادمی هم همین مشکلات مالی را داریم، اما وقتی تیم بزرگ خود را میبینیم که با معضل مالی روبهرو است، خود را جمع کردهایم. در چنین شرایطی کار خیلی سخت است با این حال نتایج خوبی گرفتهایم و نفرات خوبی را معرفی کردهایم.
کدام پدیدهها را به استقلال معرفی کردهاید؟
دو، سه بازیکن ما با بزرگان تمرین میکنند. در حقیقت چند امید آیندهدار و یک جوان بسیار پر استعداد به نام میثم جودکی که او را در تیم ملی هم خواهیم دید در تیمهای پایه استقلال، کار خود را دنبال میکنند. به هرحال ما با وجود مشکلات جدی مالی، بازیکن سازی خود را دنبال میکنیم.
اما در چند بازی، به دلیل تخلفات مالی باشگاه، معلق شدید؟
مربیان سال گذشته تیمهای پایه، به دلیل دریافت نکردن حقالزحمه خود، شکایتی را به کمیته انضباطی تسلیم کرده بودند که بر اساس آن، تیم ما در پنج بازی، به حالت تعلیق در آمد، ولی بعد از پرداخت شدن آن مبالغ توسط یکی از مدیران سال پیش باشگاه، آن مشکل رفع شد.
با توجه به اینکه تجربه سرپرستی تیم ملی را هم دارید، دعوای بین سرمربی تیم ملی و مدیر عامل پرسپولیس را در شرایط حاد تیم ملی چگونه ارزیابی میکنید؟
با آمدن اسامی بزرگ به فوتبال ما، خیلی از موارد فراموش میشوند. درست است ما فدراسیون بزرگی نداریم ولی مملکت بزرگی داریم که مردم بزرگی دارد و مردان بزرگی در فوتبال آن پیدا میشوند که همگی قابل افتخارند. دستکم، از حیث داشتن افراد مناسب در فوتبالمان، به اندازه خودمان هستیم. متاسفانه وقتی مربی بزرگی را از دنیای خارج میآوریم کلید فدراسیون را هم در جیب او میگذاریم، طوری که الان میتوانید مشاهده کنید ملی پوشان در کجا میخوابند و مربیان تیم در کجا استراحت میکنند در حالی که در زمان مربیگری محمد مایلیکهن، امیر قلعهنویی، علی دایی و حتی افشین قطبی، مربیان هم در همان کمپی که بازیکنان استراحت میکردند به استراحت میپرداختند و با همین امکانات موجود، فوتبال میکردند و نتیجه میگرفتند. متاسفانه ما اهمیتی به مربیان خود نمیدهیم. به عنوان نمونه، وقتی فردی مثل منصور رشیدی را در اختیار داریم چه نیازی به آوردن مربی خارجی دروازهبانها داریم. اگر معیار، دانستن زبان انگلیسی است مگر مربیان خوب کم داریم که راحت انگلیسی صحبت کنند، مربیانی مثل صالح، تقوی، درخشان، عاشوری، گلمحمدی، عبدی و...؟!
تیم ملی ما سرپرست ندارد. در زمانی هم که سرپرست داشت، سرپرستش اجازه صحبت پیدا نمیکرد. در حالی که در گذشته این طور نبود و به عنوان نمونه، در زمان سرپرستی من، اهمیت زیادی به عقاید و تجربههای من داده میشد. من شرایط موجود سرمربی تیم ملی را مرهون قرارداد یک طرفهای میدانم که مدیر برنامههای او با فدراسیون ما منعقد کرده است و معتقدم او از مدیر برنامهای بسیار قوی استفاده کرده طوری که فدراسیون ما را «آچمز» کرده است. الان به خاطر نوع قرارداد کرش، او براحتی میتواند هر رفتاری با ما کند و اگر مانع این قضیه شویم طوری به فیفا شکایت خواهد کرد که فیفا نهتنها جلوی فوتبال ما بلکه جلوی راه رفتنمان را هم خواهد گرفت. متاسفانه ما فقط میتوانیم زورمان را به مربیان خودی نشان دهیم و از آنها ایراد بگیریم و در مقابل خارجیها سکوت کنیم، در حالی که باید از ایرانیها حمایت کنیم. رفتار کرش اصلا خوب نیست و جام حذفی که بنابر دخالت او، با این همه تاخیر شروع شده است میتوانست بدون «چه کنم چه کنم» و خیلی زودتر شروع شود تا تداخلی جدی با لیگ قهرمانان آسیا پیدا نکند. حالا شما در نظر بگیرید با این تغذیه و امکانات بچههای ما، آنها چگونه میتوانند همزمان با لیگ قهرمانان و لیگ برتر، جام حذفی و دیدارهای ملی را هم پشت سر بگذارند. در حقیقت باید ببینیم چه بلایی بر سر تیمهای مدعی ما خواهد آمد؟
و در پایان...
مربیان خوب ایرانی زیادی داریم که تجربه و تواناییهای مفیدی برای خدمت دارند، ولی متاسفانه مدیر برنامههای قدرتمندی ندارند و گوشهای در خانههای خود نشستهاند در حالی که میتوانند در همه ردهها اعم از پایه و غیرپایه مفید واقع شوند./ش