حذف اسطوره ها با تاکتیکهای تیکی تاکی!
به آغاز مسابقات این فصل لیگ برتر چیزی باقی نمانده بود .قرار بود پرسپولیس در زمین درفشی فر مقابل فولاد خوزستان، دیداری دوستانه برگزار کند . علی پروین مثل همیشه بصورت هیئتی وارد ورزشگاه میشود .و از درب جانبی به حاشیه سکوها می رسد و می نشیند .بازی نه چندان دلچسبی را مردم مشاهده می کنند و با پایان بازی زمین و سکوها از بازیکنان و تما شاگران خالی میشود. اما هنوز علی پروین از جایش تکان نمی خورد او نه مشغول مصاحبه با رسانه هاست و نه به بازی تمام شده فکر می اندیشد .بلکه اتفاق ظریفی به وقوع پیوسته، دربی که او باید از آن خارج شود بخود قفل آویز می بیند . عده ای در طول و عرض مشغول یافتن کلید میشوند و در نهایت ربعی از ساعت این وقفه باعث خروج دیر هنگام سلطان قرمز ها از ورزشگاه میشود . رگ هائی از بی احترامی حرفه ای به وضوح قابل مشاهده است .اما برای اینکه متهم به حاشیه سازی نشویم، قلمی در این خصوص جاری نمی شود .لیک سوالی در ذهن نگارنده بوجود می آید که اگر سرداررویانیان از همین درب وارد میشد آیا در زمان خروج این اتفاقات برای او هم رخ میداد .بعضی مواقع بی توجهی و شکستن غرور اسطوره از بستن شمشیر از رو، کاربرد بهتری دارد. این یک نمونه از خروار است تا بدانید در این مدت چه نوع برخورد هائی با بزرگان پرسپولیس به وقوع پیوسته . تاکتیکهائی که برای نمونه محمود خردبین را هم خانه نشین کرد . بی توجهی و پر کردن جایگاه او روی نیمکت !
نفر بعد و باز نفر بعد!
در فوتبال ما و علی الخصوص تیم پرسپولیس چند وقتی است، شکستن تابوی اسطوره ها شتابی روزافزون به خود گرفته است . علی کریمی با یک دنیا دریبلینگ از اسطوره به شومن تبدیل میشود تا پیر مرد بازنشسته که باید در کشور پرتغال سر از آسایشگاه سالمندان در می آورد راحت وباآ رامش کار کند. او از کی رش متنفر است و رابطه نزدیک کریمی با کی رش با عث شکییات این پیرمرد میشود و علی دائی کیش میشود تا برای گرفتن حق و حقوق خانواده خود به تمسخر گرفته شود .اگر علی دائی یکی از همین مربیان درجه چندم خارجی بود با کمک فیفا یا بی کمک فیفا هم پول خود را می گرفت و هم 5 امتیازی ازپرسپولیس کسر میکرد و می رفت . گناه او این است که به خاطر هواداران صبوری به خرج داد تا پولهای باقیمانده خرج وزنه برداری و دوومیدانی شود. باور این مسئله که نتیجه گرائی و مادیات فقط فرضیاتی برای بکارگیری حذف نام آوران است. نمی تواند اشتباه قلمداد شود. آرام آرام لیستی وجود دارد که درآن اسامی خط میخورد و نفر بعدی هدف قرار میگیرد . ستاره ها را از فو تبال بگیرید دیگر چیزی برای فوتبال باقی نمی ماند همین ریوالدو در سن پیری هفتاد هزار نفر را در یک روز عادی به استادیوم آزادی کشاند .آیا مردم برای تماشای هیبت سرپرست پرسپولیس به ورزشگاه می آیند .
در زندگی همه ما فراز و نشیب های فراوانی وجود دارد که چون موجی بر دریا ما را با خود همراه میکند و این تلاطم را پایانی نیست . مینویسم به بالا می روند و باز می نویسیم با سر فرود می آیند .تماشاگران پرسپولیس با حنجر های خود بارها و بارها فریاد کشیدند علی دائی و وقتی که دیگر جانی برای علی باقی نماند تا به پرواز در بیاید . دوباره همین حنجره ها که در زمان افت او تا طلب رقص پیش رفته بودند، نام او را تبدیل به نماد و سمبل اعتراض کردند . دکترین حذف این نماد چقدرماهرانه دست به طراحی زده است . وقتی اعتراض یک نماد درمقابل نماد اعترض قرار میگیرد علم ریاضی از صفر خبر می دهد .فرمولی که نوشته و حل میشود . راهی که برای ورود تنظیم و ترسیم شده و فینال آن از قبل پیش بینی شده است .
دوای هر دردی پول و باز پول !
امروزه دیگر سن و سال درمدیریتها نقشی ندارد. جیب یک نوجوان پر ازپول هم می تواند همه مشکلات و بحرانها را از پیش رو بردارد . وقتی از نظر مادی در حد ی بالاتر از تصور ظاهر شوید. خود بخود عزت و احترم به وجودمی آید .زمانی در پرسپولیس بی پولی کاررا به جائی کشاند که سمسار ها اتاق به اتاق باشگاه را می گشتند تا هر چه گیرشان می آید با خود ببرند . کسی شال قرمزخود ر ا نمی چرخاند و هر کدام سعی در اعتکاف درخانه داشتند . آقایانی که سر جمع عمر حضور شما درپرسپولیس به یک فصل هم نمی رسد اگر همین چند ماه پیش به نزدیکان خود می گفتید قرار است به پرسپولیس بیائید باعث انبساط خاطر دوستان میشدید . بدانید سالهاست این مردم با علی دائی و علی کریمی زندگی کرده اند و خیلی از این جوانان این دو را برای خود الگو قرار داده اند . شما ریشه به تیشه ای میزنید که با خود خیلی دنیا های ساختگی نو جوانان فوتبال ما را خراب خواهد کرد .ما با امثال علی دائی و علی کریمی به دنیا فخر فروخته ایم بایرن مونیخ فقط جایگاه بازیکنان آسمانی دنیاست . مخالفت و مقابله با این دو اسطوره فقط مختص دو جسم و دو روح نیست . مخالفت و مقابله با مردمی است که با اسطوره ها تا به فلک رسیده اند و به قول هدایتی جزو جواهرات خانوادگی به حساب می آیند .
تتمه:
عجبا اوضاع داخلی اینروزهای پرسپولیس چقدر شبیه فیلم" پوپک و مش ماشاءالله" شده و چقدر بازار تعصب و عرق به رنگ قرمز با پورشه و هم ولایتی ها به هم گره خورده است . بعضی از همین افرادی که مقابل ستاره ها قرار گرفته اند اگر فقط یکبار به دور زمین بدوند برای همیشه ازفوتبال دور میشوند .اما اسطوره ها هزاران بار بخاطر دل مردم این زمین را چرخیدند و اگر به مادیاتی هم دست پیدا کردند اجرت عرق جبینشان است نه بیزینس های بین المللی .از یاد نبریم که از هر 2000 بازیکن یک بازیکن شاید به لیگ برتر برسد . پس ما امثال علی دائی یا علی کریمی را آسان بدست نیاورده ایم که آسان بفروشیم !!
نود : ایرج طالع