وقتی در تابستان 1387 علیرضا منصوریان با دنیای بازیگری خداحافظی کرد و صراحتاً مدعی ورود به عرصه مربیگری شد، اغلب هواداران استقلال بر یک نکته اتفاقنظر داشتند و آن سرمربی شدن او در استقلال طی آیندهای نزدیک بود. منصوریان به زعم آنها برای احراز سمت فوق چند فاکتور اساسی داشت، او بازیکن بزرگ و محبوبی بود، حمایت اغلب پیشکسوتان را پشتسر خود میدید و البته با مدیران باشگاه هم رابطه مطلوبی داشت. فاکتورهایی که هرکدام از آنها برای کسی که میخواهد سرمربی استقلال شود، یک مزیت قابلتوجه به حساب میآید.
حضور منصوریان در باشگاه و انتخاب شدن به عنوان رئیس آکادمی استقلال او را به نیمکت آبیها نزدیکتر کرد اما قهرمانی این تیم با امیر قلعهنویی و اتفاقاتی که پس از آن برای استقلال رخ داد، منصوریان را به سمت پاس همدان کشاند و پس از آن هم ماجرای دستیاری قطبی، سرمربیگری تیم امید و... پیش آمد تا منصوریان به آرزوی قلبیاش نرسد. آرزویی که برخلاف اغلب مربیان استقلالی، آن را کتمان نکرده و واهمهای از بیان آن ندارد. عصر دوشنبه فرصتی دست داد تا با سرمربی تیمملی زیر 22 سال گپ بزنیم. حرفهایمان از این تیم شروع شد و به ماجراهای پیرامون استقلال کشید.
*از تیمملی زیر 22 سال شروع کنیم
خوشبختانه شرایط بسیار خوبی داریم. در مسابقات انتخابی قهرمانی زیر 22 سال آسیا سیزده امتیاز گرفتیم و به همین خاطر احتمال اینکه سرگروه بشویم، بسیار زیاد است. مرحله نهایی مسابقات ژانویه 2014 (زمستان 1392) برگزار میشود و قطعاً تیمهای رقیبمان قویتر از حریفانی خواهند بود که در مالزی پیشرو داشتیم. با کارلوس کروش مرتب پیرامون این تیم جلسه داریم و انصافاً او در این مورد خیلی کمکمان میکند. قرار شده برای رقابتهای غرب آسیا هم از وجود چند بازیکن تیم زیر 22 سال استفاده شود چون قرار گرفتن بچههای ما در ترکیب تیمملی بزرگسالان باعث افزایش شخصیت فوتبالی آنها میشود و هنگامی که این نفرات به تیم زیر 22 سال برمیگردند، بازدهیشان تا حد قابلملاحظهای افزایش پیدا میکند. در کنار این مسئله من و همکارانم همچنان به دنبال جذب نفرات جدید و امتحان نفرات قبلی خواهیم بود. الان علیرضا جهانبخش از جمله نفراتی است که مدنظرمان است. دو دروازهبان و دو مدافع را هم زیر نظر داریم.
*یکی از دروازهبانانی که مدنظرتان قرار گرفته، امیر عابدزاده است؟
بله. امیر عابدزاده یکی از آنهاست. البته این را هم بگویم که دعوت از امیر هیچ ربطی به پدرش ندارد. احمدرضا جزو اسطورههای دروازهبانی فوتبال ایران بوده و بزرگتر من است. سالها با هم در تیمملی همبازی بودهایم اما دعوت از امیر عابدزاده هیچ ارتباطی به او ندارد. چند فیلم از بازیها و تمریناتش در آمریکا به دستم رسیده، از طرف دیگر دن گاسپار و منصورخان رشیدی هم تمریناتش را دیدهاند، به همین خاطر میخواهیم او را دعوت کنیم تا تواناییهایش را به صورت جدی محک بزنیم. بههرحال امیر دروازهبان سوم پرسپولیس است و باید به او مجال بدهیم. همانطور که این مجال را به دروازهبانان سوم استقلال و مس کرمان هم میدهیم. این تیم با نفراتی سروکار دارد که آیندهسازان فوتبال ایران هستند، بنابراین باید برای هر استعدادی که گمان میرود، توانایی بزرگ شدن در فوتبالمان را دارد، وقت گذاشت. علیرضا جهانبخش را وقتی هفده سال و 3 ماه سن داشت، به تیمملی امید دعوت کردم و الان یکی از نفرات اصلی تیمملی جوانان است. شاید باورتان نشود ولی همین حالا بر روی تیم آقای علی دوستی هم متمرکز هستیم تا چند بازیکن خوب تیمملی نوجوانان را هم آرامآرام وارد تیم خودمان کرده و محکشان بزنیم. از سوی دیگر دلم میخواهد امید عالیشاه هم به شرایط مطلوب برسد تا بتوانیم او را دعوت کنیم.
*به نظر میرسد استخوانبندی تیم را به طور کامل شناختهاید؟
بله. الان تقریباً استخوانبندی 15 نفره خودمان را پیدا کردهایم. ترکیب ثابت و چهار ذخیره اما همچنان به دنبال جذب نفرات مستعد و امتحان کردن آنها هستیم. حالا وضعیت به گونهای است که اگر کسی از جمع ما خط بخورد، به احتمال زیاد مسئله انضباطی خواهد بود نه فنی. صبر فنی من و همکارانم خیلی زیاد است اما صبر انضباطیمان نه. حتی اگر بهترین بازیکن تیم نظم را رعایت نکند، جایی در جمع ما نخواهد داشت. دیسیپلین اصلیترین شرایط کاری تیمملی زیر 22 سال محسوب میشود.
*رقابتهای قهرمانی جوانان آسیا را هم زیر نظر میگیرید؟
بله، میخواهم 5 بازیکن تیمملی جوانان را هم به اردو فرا بخوانم. این تیم سرمایه ما برای المپیک 2016 است. با فدراسیون هماهنگ کردهام که برای تماشای بازیهای تیمملی جوانان به امارات بروم (این مسابقات کمتر از دو هفته دیگر آغاز میشود)
*برسیم به استقلال؛ این تیم در فصل نقلوانتقالات بازیکنان خوبی جذب کرد اما هنوز نتوانسته به صدر جدول برسد.
استقلال پس از تغییر کادرفنی از یک سراشیبی عبور کرد. مربیان و تعدادی از بازیکنان عوض شدند و همین مسئله موجب نوسان این تیم در نتیجهگیری شد. اتفاقاً همین نکته در چند هفته اول به تیم آسیب رساند و موجب بروز مسائلی شد که به سکوها هم سرایت کرد. البته امیر قلعهنویی همواره در 7 هفته اول نتایج پرفراز و نشیبی میگیرد و پس از آن شکل تیمش را پیدا میکند. البته با این وجود استقلال هنوز هم فاصله بسیار کمی با صدر جدول دارد و میتواند جبران کند اما...
*اما چی؟
استقلال با معضلی دست به گریبان است که از 30 سال قبل تاکنون با آن مواجه بوده. معضلی به نام بیپولی که به کل مجموعه لطمه میزند. وقتی پول نباشد، انگیزه نفرات کمتر میشود، ستاره تیم قهر میکند و بازدهی پایین میآید. وقتی هم که یک مقدار پول میآید، برخی بازیکنان از اینکه چرا به آنها کمتر از ستارگان پرداخت شده، ناراحت میشوند و... تمام این عوامل دست به دست هم میدهد تا حاشیه تیم به اوج برسد. برای مثال همین فابیو جانواریو. او که پرچم ایران را بر روی بدنش خالکوبی نکرده. فابیو ایرانی نیست و فقط برای کسب درآمد به ایران آمده است. فابیو بیحاشیهترین بازیکن خارجی فوتبال ماست اما حالا جوری شده که او هم از کوره دررفته است طوری که پیام میدهد و قهر میکند. پیام جانواریو یعنی فاجعه برای استقلال. از سوی دیگر پژمان منتظری و خسرو حیدری هم به تیمهای خارجی نمیروند و در ایران میمانند. من نمیگویم باشگاه باید تاوان این قضیه را بدهد اما حداقل آن این است که باید هزینه حفظ آنها را بدهد. صراحتاً میگویم اگر در این برهه حساس زمانی به استقلال پول تزریق نشود، روزهای بدتری در انتظار این باشگاه خواهد بود و اعتبار باشگاه، مدیران و خود امیر قلعهنویی میرود روی هوا. در تمام دورانی که بازیکن استقلال بودهام، هرگز مدیری نبوده که ردیف بودجه نداشته و مدیران همواره برای دریافت پول در حال رفت و آمد به سازمان تربیتبدنی بودند. الان هم وضعیت به همین ترتیب است. از سوی دیگر استقلال هر فصل با پدیدهای به نام انباشت بدهی مواجه میشود که خودش دردسر بسیار بزرگی است. حرفهای فابیو جانواریو همچون آتشی بود که از زیر خاکستر بلند شد.
*با این وضعیت استقلال میتواند قهرمان شود؟
قبل از دربی به ملاقات استقلالیها رفتم و همانجا گفتم که این تیم میتواند قهرمان شود. الان هم میگویم که توانایی قهرمان شدن را داراست. البته به شرطی که دو عامل مهم رعایت شود. تأمین منابع مالی و یکپارچگی بر روی سکوها. یادمان باشد پیراهن استقلال حرمت دارد.
*عدهای میگویند فتحا...زاده قبل از پایان فصل برکنار میشود؟
من هیچ دیدگاه ویژهای نسبت به فتحا...زاده یا سایر مدیران باشگاه ندارم. از فتحا...زاده گرفته تا آشتیانی، قریب و نجفنژاد با همه آنها کار کردهام و رابطه خوبی با این افراد دارم. مدیران سالیان سال آمدهاند و رفتهاند اما استقلال همواره استقلال است و ماندگار اما با این وجود معتقدم در شرایط کنونی برداشتن فتحا...زاده یعنی لطمه زدن به استقلال. به نظرم تغییر مدیرعامل دردسری به مراتب بزرگتر از مشکلات مالی برای باشگاه درست میکند و اتفاقاً گرفتاریهای مالی را تشدید هم میکند.
من از هیچکس تعریف بیخودی نمیکنم. الان هم منظورم شخص فتحا...زاده نیست بلکه انسجام مدیریتی باشگاه است که اهمیت دارد. شخصاً در زندگی خصوصیام معتقدم: خدا، خانواده و استقلال. در استقلال هم هواداران و حفظ حرمت پیراهن اهمیت حیاتی دارد.
*خیلیها میگویند در آیندهای نزدیک نوبت به سرمربیگری علیرضا منصوریان در استقلال میرسد.
من آدمی نیستم که این مسئله را کتمان کنم. صراحتاً میگویم اولویتم سرمربیگری در استقلال است. آرزویم این است که با استقلال قهرمان آسیا شوم. این مسئله را به خود امیر قلعهنویی هم گفتهام. دلم میخواهد امیر دو سال، سه سال یا حتی پنج سال بماند و موفق هم بشود اما صادقانه بگویم سرمربیگری استقلال برایم مهمتر از هدایت تیمملی است. البته نمیخواهم به هر طریق ممکن به این عنوان دست پیدا کنم. خدا رحمت کند ناصر حجازی را. یک روز سر تمرین تیمملی امید آمد و به من گفت: «علیرضا، یعنی روزی را میبینم که تو سرمربی استقلال شدهای و من هم مدیرفنی تیم باشم.» نور به قبرش ببارد، رفت و این آرزویش برآورده نشد. عقبه من برای مربیگری تیمملی از هفده سال قبل شروع شده اما عقبهام در استقلال به بیش از 30 سال قبل برمیگردد. زمانی که بزرگانی همچون حسن روشن بازیکن این تیم بودند و من هم هوادارشان.
*... و حرف آخر؟
به عنوان کسی که هواداران استقلال همچنان به او لطف دارند و در این فوتبال استخوان خرد کرده، معتقدم اگر بازیکن استقلال 2 میلیارد هم بگیرد، نوش جانش اما این تیم زمانی اوج میگیرد که همه چیز داخل مجموعه و روی سکوها یکنواخت باشد و همه با هم دست به دست یکدیگر داده و برای موفقیت استقلال تلاش کنند./ش