کد خبر : ۳۰,۱۵۴
اگر روزی کسی خواست تفاوت تیم های بزرگ و معمولی را ملموس تر درک کند، دیدار استقلال و نفت می تواند نمونه مناسبی برای این قضیه باشد. روزگاری روی همین کره خاکی، آدمیان شب سرد زمستانی خود را گاهی با دو، سه تکه چوب به صبح می رساندند و این استفاده بهینه از انرژی محدود آن روزگار، رسم خودش را داشت. این طور نبود که چوب ها را روی هم بچینی تا جا دارد «نفت خور»ش کنی و کبریت را بکشی به جانش و دو ساعت دیگر هم خاکستر تحویل بگیری! آن موقع ها رسم بود بلد باشی چگونه چوب را بچینی که تا صبح دوام بیاورد؛ کم بسوزد و زیاد گرم کند نه این که زود بسوزد و کم گرم کند و به نیمه شب هم نرسد، بعد تو بمانی و لرزیدن های تا دقیقه 90 صبح فردا!
عوامل  برتری های استقلال در دیدار با نفت
آتش نفت، زود به خاکستر نشست
منصور ابراهیم زاده حالا دیگر مربی بی تجربه ای نیست. تیم جوانی دارد که تا این جای لیگ هم قابل اعتنا بازی کرده است. تیم ابراهیم زاده بازی با استقلال را خوب شروع کرد. اگر چه دقایق ابتدایی را تحت فشار حملات استقلال قرار گرفت اما توانست روی یک ضد حمله به گل برسد و خلاص! این خلاص حکم همان آتش زود به خاکستر نشسته را دارد. چند تکه چوبی که نتوانست تا صبح بسوزد و به نیمه هم نرسید. نفت تند سوخت و زود سوخت. اشتباهات زیادی داشت چه از نظر تاکتیکی و چه از لحاظ رفتاری، اینست که قافیه را باخت، بدجور هم باخت!

فرق تیم های بزرگ و معمولی
اگر روزی کسی خواست تفاوت تیم های بزرگ و معمولی را ملموس تر درک کند، دیدار استقلال و نفت می تواند نمونه مناسبی برای این قضیه باشد. استقلال در این مسابقه تیمی بود که از پتانسیل های بزرگی اش استفاده کرد و موفق هم شد. برخورداری از مجموعه خصیصه هایی که از نظر فنی، تعددشان در یک تیم تعیین کننده میزان بزرگی اش است، همواره مرز روشنی برای مقایسه تیم های مختلف بوده و هست. استقلال با داشتن همین ویژگی ها و توانایی استفاده از آن ها توانست بازی را ببرد.

به مولفه های بزرگی استقلال توجه کنید!
استقلال به عنوان تیمی که مسابقه قبلی را در تبریز به تراکتورسازی باخته بود، بازی را هجومی و پرفشار آغاز کرد. این انگیزه بالا برای رسیدن به گل حاصل بازخورد مناسب از شکست قبلی است (مولفه اول) که عامل محرک مناسبی هم محسوب می شود. در ادامه آبی پوشان روی ضد حمله، گل خوردند و عقب افتادند اما واکنش سریع و مناسب نشان دادند، یعنی به جای احساساتی شدن، اول نقطه ضعف شان در جاماندن تیم را پوشش دادند (مولفه دوم) و سپس در کوتاه ترین زمان ممکن، بزرگترین تصمیم را گرفتند (مولفه سوم) که روال بازی را تغییر داد. استقلالی ها که قبل از گل روی توپ های مستقیم و بازی «فرد محور» تمرکز داشتند، بعد از دریافت گل، تغییر تاکتیک دادند و به پاس های کوتاه روی آوردند. آن ها به استفاده از عرض زمین پرداختند و با روی آوردن به بازی «تیم محور» تلاش کردند از بروز احساسات جلوگیری کنند.
استقلال با ارائه فوتبالی منطقی که برخاسته از تجربه بالاترش نسبت به حریف بود (مولفه چهارم) توانست گل خورده را جبران کند و مساوی به رختکن برود. با شروع نیمه دوم قلعه نویی نقشه نیمه اول را بار دیگر به اجرا گذاشت؛ یعنی رسیدن زودهنگام به گل برتری. او برای این کار بار دیگر تغییر تاکتیک داد و دیدیم که آبی های پایتخت به شکل بازی سنتی خود یعنی استفاده از کناره ها برای ایجاد موقعیت روی آوردند و این بار توانستند موفق شوند. این فرایند موسوم است به تداوم برنامه اصلی با تغییر روش های اجرا (مولفه پنجم) که البته پتانسیل اجرایی بالای تیم، ضمانت اصلی اجرای موفق آن محسوب می شود.
تیم قلعه نویی پس از گل برتری به کنترل بازی روی آورد (مولفه ششم) و حتی پس از این که دو بازیکن نفت روی بی تجربگی محض اخراج شدند هم به آب و آتش نزد، تنها کاری که کرد، حفظ توپ در زمین حریف بود (مولفه هفتم) که به دلیل نزدیکی به دروازه نفت، یکی، دو موقعیت هم ایجاد کرد. 

در رخدادها و فرایندهای بعد از گل دوم استقلال، توجه به شکل بازی «جواد نکونام» بسیار آموزنده خواهد بود از آن جهت که وی توانست «فرمانده» خوبی برای رهبری تیم به سمت پیروزی باشد (مولفه هشتم) و این استفاده بهینه از توانایی ها و تجربیات بازیکنان بزرگ نیز جزو شاخصه های تیم های بزرگ است./ش

۶ آبان ۱۳۹۱ ۰۹:۱۷

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید