گفتوگو با جواد نکونام، مردی که بار دیگر فاتح دروازه کره جنوبی لقب گرفت. اشتباه نکنید پست نکونام مهاجم نیست. او در پست هافبک دفاعی در میانه میدان بازی میکند. شماره 6 تا به حال در پست هافبک دفاعی 31 گل برای تیم ملی کشورمان به ثمر رسانده است. سه شنبه شب باردیگر شب نکو بود. نه مثل 4 سال قبل که پس از آن گل به یادماندنی افسوس پاسخ پارک جی سونگ را میخورد. این بار جواد پس ازگلی که وارد دروازه کره کرد فاتح میدان لقب گرفت. گلی که به مثابه پاسخی بود برای منتقدان. آیا جواد را در میدانهای آینده نیز چنین پرانگیزه و شاداب خواهیم دید؟
سهشنبه شب از آن شبهای زیبای فوتبال ایران بود. شبی که هیچ گاه از ذهن نمیرود. خیلیها بعد از بازی میگفتند این بازی با آن برد 6تایی در جام ملتهای آسیا به سال 1996 هم برابری میکرد چون ما 10 نفره بودیم و کره تا بن دندان مسلح یک بازیکن بیشتر داشت، تو یکی از پرانگیزهترین بازیکنان میدان بودی و با روحیه و هدف خاصی وارد زمین شدی. نمیدانم شاید الان احساس راحتی و آرامش میکنی، همینطور است؟
آرامش من به خاطر مردم است نه به خاطر آن انتقادهایی که مدتها است به من میشود. شاید هنوز هم خیلیها منتظر باشند تا اتفاقی بیفتد و از من انتقاد کنند اما من آرامم و احساس خوشبختی میکنم چون مردم خوشحال شدند البته نه به خاطر گلی که زدم؛ نه اصلا اینطور نیست. آن گل که قابلی نداشت. کاری نکردم و این را همیشه میگویم اما از خوشحالی مردم خوشحالم. من کوچکترین سهم را داشتم و این را همیشه میگویم. این برد مبارک همه مردم وما هم کمترین نقش را در این پیروزی داشتیم و جواد نکونام از همه کمتر.
کسی باور نمیکرد آن لحظه که توپ وارد دروازه کره غلتید نام بازیکنی که دستهایش را به نشانه پیروزی گره کرده جواد نکونام باشد.
نه، خودم خیلی باور داشتم چون برای اعتقادات خودم فوتبال بازی میکنم، نه انتقادهایی که مغرضانه هم هست و طی این چند ماه من را سیبل کردند و هرچه میخواهند میگویند. خودم را باور داشتم که گل زدم اگر غیر از این بود باید با این انتقادها میشکستم. باورکنید روزهای سختی را پشت سرگذاشتم اما همیشه درخلوت خودم وقتی با خدای خودم راز و نیاز کردم به او گفتم که توکلم به تو است و نه شخص دیگری. من انگیزه زیادی داشتم. مثل همه بازیهای ملی. مثل همان بازی 4 سال قبل. مثل تمام روزهایی که پیراهن تیم ملی را تن میکنم.
تصورکن گل نمیزدی یا این بازی را میباختیم. الان چه وضعیتی به وجود میآمد، به این شرایط فکر کرده بودی؟
یک چیز را صادقانه بگویم. اگر جواد نکونام این گل را نمیزد، اگر دروازه کره را باز نمیکردم امروز هیچ کس نمیگفت من مقابل کره خوب بازی کردم. باورکنید هیچ کس. نمیدانم شاید همه جای دنیا همین است. همه مهاجمان را میبینند. همه منتظرند آنها گل بزنند و هیچ کس من را نمیبیند که آن وسط دارم مدام دنبال توپ میدوم وگاهی وقتها نفسم دیگر بالا نمیآید. ما هافبک دفاعیها اصولا اینطوری هستیم. حالا وقتی نام آن هافبک دفاعی نکونام باشد که بدتر!
این گل معنی انتقام داشت یا چیزهای دیگر؟
من اهل انتقام گرفتن نیستم. کارم را میکنم. نمیدانم بازیهای استقلال را میبینید یا نه، من مدتی است به شرایط مطلوب بدنی رسیده ام. دارم برای باشگاهم خوب کار میکنم و هر روز بهتر شدهام. تمرین میکنم و برای خودم اهدافی دارم. انسان با اهدافش زنده است. من هم هدف دارم و سعی کردم ابتدا در استقلال به شرایط مطلوب برسم و بعد از آن در تیم ملی همان بازیهای خوب را تکرار کنم. وظیفه من درباشگاه کاملا دفاعی است و در تیم ملی هم به من گفته شده جلوی مدافعان بچرخم، بازی حریف را خراب کنم و توپ رسانی هم داشته باشم. میدانید چرا از من انتقاد میکنند؟! چون به هیچ کس باج نمیدهم. اگر آدمی بودم که پول زیرمیزی میدادم یا خرج میکردم الان از من انتقاد نمیشد اما همیشه توکلم به خدا بوده. نه پولهای اینجوری خرج کردهام و نه تا به حال به کسی باج دادم. نمیدانم شاید جای بازیکنشان را تنگ کردهام که اینجوری به من میتازند! اما همه عزت و افتخارم را از خدا دارم. این خصلت من است و همیشه خدا را به خاطر این عزت نفسی که داشتهام شکر کردهام. اینجا هم دوباره میخواهم بگویم خدایا شکرت، به خاطر عزتی که به من دادی از تو ممنونم.
یعنی کسانی هستند که برای حضور بازیکنانشان در ترکیب تیم ملی به تو میتازند، اینطور فکر میکنی؟
من از هیچ کس ترس ندارم و همیشه حرفم را رک و راست زدهام. خدا کند که چنین چیزی نباشد اما باور کنید هرکس که میتواند جای من را بگیرد من از او استقبال میکنم. هرکسی میتواند بیاید جلو قدمش روی چشم من. اگر از من بهتر است بیاید و برود توی زمین. راه باز است. من جای کسی را تنگ نکردهام. اینجایی که الان قرار دارم به خاطر زحمتهایی است که خودم میکشم. از رقابت نمیترسم هرکسی میتواند جای من را بگیرد قدمش روی چشم، هر کس آمد و از من بهتر بود من میروم کنار.
صعود به جام جهانی شاید بتواند قدری از این فشاری که روی تو و دیگر بازیکنان قرار گرفته را کم کند. وقتی به بازیهای آینده فکر میکنی آیا حس خوبی داری یا همچنان فکر میکنی تیمهایی مثل لبنان و ازبکستان میتوانند دردسرساز بشوند؟
ما سه شنبه شب تیمی را شکست دادیم که یکی از بهترین تیمهای دنیا از نظر تاکتیکی به حساب میآید. ما کره جنوبی را مغلوب کردیم. تیمی که با تیمهای بزرگ دنیا مساوی میکند یا آنها را شکست میدهد. در لیگ فوتبال ایران اما مدتی است فعالیت کردن برای بازیکنان بزرگ سخت شده است. من 7 سال از ایران دور بودم و بعضی مغرضان اجازه ندادند من با شرایط اینجا وفق پیدا کنم و از همان اول شروع کردند به کوبیدن. نمیدانم چرا فضا عوض شده و جو فوتبال ایران تا این اندازه سنگین است اما من تا حدودی به آن عادت کردم وانشاءا... اگر به جام جهانی برویم فکر میکنم هم خودم و هم دیگر بازیکنان بتوانند راحتتر بازی کنند. قطعا با صعود به جام جهانی قدری از فشارها هم کم خواهد شد.
لحظه به لحظه بازی با کره جنوبی پر از حرف بود. شاید بتوان این بازی را یک کتاب کرد، به خصوص آن لحظات که تیم ملی 10 نفره شد و تو سعی میکردی به بچهها روحیه بدهی. چه حرفهایی میزدی؟
ببینید من از اول بازی میدانستم بازی بسیار سختی در پیش داریم. حتی وقتی آن همه تماشاگر را در ورزشگاه دیدم حس میکردم بازی بسیار دشواری خواهد بود. کرهایها اما آمده بودند اینجا تا زیر توپ بزنند. فکر میکنم همه ترس کره و تاکتیک آنها را متوجه شدند. آنها خیلی استرس داشتند چون هم فضای ورزشگاه به شدت به ضررشان بود و هم اینکه ما انگیزه زیادی داشتیم. کره ایها میخواستند از طریق آن بازیکن شماره 18 شان که قد بلندی داشت به گل برسند اما موفق نشدند، حتی زمانی که ما 10 نفره بودیم. آنها در این بازی اسیر تاکتیکهای ما بودند و من هم خیلی سعی کردم بعد از اینکه 10 نفره شدیم به بچهها روحیه بدهم. به آنها میگفتم بچهها باید به خاطر این مردم بجنگیم چون آنها این روزها خیلی سختی میکشند. همهاش فکر مردم بودم، فکر آنهایی که به ورزشگاه آمدند و خدا را شکر نتیجه کار خوب از آب درآمد.
بعد از گل چه حسی داشتی؟
باور کنید فکر مشکلات مردم بودم و میدانستم لااقل با این گل و این پیروزی اندکی از مشکلاتشان را فراموش میکنند. خودم را کنار آنها حس میکردم و با تمام وجودم خوشحال بودم. وقتی مردم خوشحال هستند من حس خوبی دارم اما میخواهم بگویم لیاقت مردم ما بالاتر از اینها است و باید بیشتر برایشان بجنگیم. البته این را میدانم که عدهای دنبال باختن تیم ملی بودند و میخواستند ما به کره ببازیم تا دوباره انتقادهای شان را شروع کنند.
چه کسانی؟
خب عده کمی هستند که این فکر را دارند اما خدا را شکر حالا ما بردیم و این الان از همه چیز مهمتر است. نمیخواهم درباره این موضوع زیاد حرف بزنم، بگذریم...
4 سال قبل هم در همین ورزشگاه آزادی تو دروازه کره را بازکردی اما گلت دقایق پایانی پر پر شد و با مساوی میدان را ترک کردیم. ترسی نداشتی که دوباره آن اتفاق تکرار بشود؟
واقعا ترس در وجود من بود. 4 سال قبل به کره گل زدم که پارک در دقایق پایانی آن گل را پاسخ داد. میترسیدم آن اتفاقات رخ دهد و به همین دلیل از بچه خواهش میکردم که اجازه ندهند آن اتفاقات رخ دهد. میگفتم به خاطر مردم با جان و دل بازی کنید اما واقعیت این بود که در آن شرایط که 10 نفره بودیم کار بسیار دشوار و سخت بود اما در نهایت همان شد که میخواستیم.
بعد از اینکه گل زدی شادی مشترکی با علی کریمی داشتی.
این بازی یک اتحاد ملی تمام بود. چه در ورزشگاه آزادی که همه مردم آمده بودند تا ما را تشویق کنند و چه در زمین مسابقه. راستش ما در این بازی خیلی با هم همدل شده بودیم و علی هم که اصلا بازی نکرد سعی میکرد پس از گل شادیاش را با من تقسیم کرد. علی آن لحظه خیلی خوشحال بود شاید از همه ما خوشحالتر چون تیم ملی برده بود.
زمان خداحافظی جواد نکونام مشخص است؟
نه، هنوز مشخص نیست. هر چند که بعضیها دنبال این بودند که برای من زمان خداحافظی تعیین کنند. زمان خداحافظیام از فوتبال را خودم مشخص میکنم. مطمئن باشید هیچ کس نمیتواند برای من زمان خداحافظی تعیین کند. خودم آمدم و خودم هم تعیین میکنم چه زمان از فوتبال بروم. شاید بعضیها دوست داشته باشند من همین الان بروم حتی بعد از این گلی که به کره زدم اما هرگز تحت تاثیر این جوسازیها قرار نمیگیرم. خیلی حرفهایام و سالها در فوتبال اروپا بازی کردهام. تا وقتی جان داشته باشم و حس کنم برای تیم ملی کشورم مثمر ثمر هستم برای کشورم و برای این مردم بازی میکنم.
شاید همین اعتماد به نفس خاص تو سبب شده تا اینجا دوام بیاوری و گل ارزشمندی هم به کره بزنی؟ !
کسی که توکلش به خدا باشد هرگز زمین نمیخورد. من هم تصمیمی میگیرم که هم به نفع خودم باشد و هم فوتبال ایران. بدون شک با تمام وجود در خدمت تیم ملی هستم. به امید موفقیت تیم ملی در جام جهانی فوتبال.
در روزهای باقیمانده تا بازی حساس مقابل ازبکستان بیشتر به چه چیزی احتیاج دارید؟
بازی با ازبکستان بدون شک بازی دشواری است. این بازی برای ما بسیار تعیین کننده خواهد بود.
اتحادی که شکل گرفته باید ادامه داشته باشد. دست رسانهها درد نکند که پشت ما بودند. از آنها میخواهم همین روند را ادامه بدهند چون ما به اعتماد به نفس بیشتری نیاز داریم. الان دیگر نباید بحث افراد مطرح باشد. حتی اگر از من هم خوشششان نمیآید به خاطر پرچم مقدس تیم ملی ما را حمایت کنند. خواسته من تنها همین است.
بعد از بازی مچ پایت را با یخ بسته بودی. این شرایط ممکن است منجر به غیبت تو در بازی تراکتورسازی بشود؟
نیمه اول مچ پایم پیچید و به همین دلیل روی آن یخ گذاشتم. باید عکس بگیرم. امیدوارم چیز خاصی نباشد و با قدرت در خدمت استقلال باشم. بازی سختی داریم. مهدی هم کمی مشکل دارد. امیدوارم همه چیز در بازی شنبه خوب تمام بشود.