با اینکه بعضیها معتقدند حسن روشن مرد همیشه معترض فوتبال است اما صراحت و رک بودن این پیشکسوت فوتبال از او یک آدم متفاوت ساخته است، به نحوی که این صراحت به دل فوتبالیها مینشیند و میدانند که این حرفها بدون در نظر گرفتن جانب احتیاط به زبان آمده است.
و حالا این فرد فوتبالی که 48 بازی ملی در کارنامه کاری خود دارد از زمان بازی کردنش برای تیم ملی ایران و همچنین شرایط فعلی ملیپوشان میگوید؛ حرفهایی که خواندن آن خالی از لطف نیست.
چند بازی ملی دارید؟
48 بازی ملی واقعی دارم.
چطور؟ منظورتان از واقعی بودن چیست؟
اینکه 48 بار برای تیم ملی در بازیهای رسمی و وقتی سرود ایران پخش شد بازی کردم و قصد ندارم که به هر وسیله بازیهای ملیام را بالا ببرم.
چطور ملیپوش شدید؟
سال 52 ملیپوش شدم. در تیم جوانان هم بازی میکردم البته سال اولی که ملیپوش شدم گل نزدم اما سال دوم موفق شدم 13 گل بزنم. آخرین بازیام برای تیم ملی در جام ملتهای آسیا و در کویت بود اما آن موقع جنگ شروع شد و به خاطر اینکه خبر دادند برادرم شهید شده به ایران بازگشتم. بچهها ماندند و در آن بازیها مقام سوم را کسب کردند.
چند بار مقابل کره بازی کردید؟
3 بار، در بازی اول با 2 گل غلامحسین مظلومی با نتیجه 2-صفر کرهایها را شکست دادیم. در بازی دوم مساوی شدیم و در بازی سوم هم با نتیجه 2-2 به تساوی رسیدیم که هر دو گل ایران را من زدم.
بازتاب 2 گلی که زدید در رسانهها چه بود؟
من با مینیسک پاره در آن بازی به میدان رفتم. به من 6 آمپول زدند تا توانستم بازی کنم. قرار بود یک نیمه بازی کنم اما نه من به خودم اجازه میدادم که بگویم تعویضم کنید و نه مربی دلش میخواست من را بیرون بیاورد. با غیرت بازی کردم و هر دو گل ایران را من زدم. فردای آن روز، روزنامهها نوشتند «روشن 2 – کره 2». در آرشیو، آن روزنامه را نگه داشتم و بعضی وقتها میروم نگاه میکنم.اینها را گفتم تا بدانید با مینیسک پاره هم می شود به کره گل زد.
بازی کره با آن زمان چه فرقی کرده است؟
آن زمان ما از کره جلوتر بودیم اما بعد کره جوانگرایی کرد، در حالی که ما کار خاصی انجام ندادیم و عقب افتادیم. همین کره هرچه دارد از ما دارد.
چطور؟!
ایران با آن 6 گلی که به کره زد در حق آنها خدمت کرد. بعد از آن بازی کرهایها فوتبال ملی را تعطیل کردند و وقتی برگشتند پیشرفت کردند و دست به جوانگرایی زدند. مربی کره دو تا از بازیکنان 33 ساله را کنار گذاشت و به جای آن بازیکنان 22 ساله را آورد اما متأسفانه ما جرأت تعویض نداریم. یا جرأت نداریم یا آدمش را نداریم.
فردا برای تیم ملی روز خاصی است، بازی حساسی را مقابل کره داریم، بازی که سرنوشت ما را رقم میزند و به نوعی تماشاگران را با فوتبال ملی آشتی میدهد، نظر شما درباره این بازی حساس چیست؟
این بازی نه به مربی ربط دارد نه به بازیکن، تنها باید ملیپوشان ببرند. از تماشاگران خواهش میکنم به ورزشگاه بروند و از تیم ملی حمایت کنند. روز سرنوشتسازی است. ما بهترین تماشاگران دنیا را داریم و باید ملیپوشان به خاطر آنها ببرند.
مثل بازی با استرالیا و حرفهایی که مربی ایران به ملیپوشان بین دو نیمه زد.
بله، اگر در این بازی تیم ملی نبرد فوتبال ما عقب میافتد. تماشاگران دیگر هیچ وقت به ورزشگاه نمیروند. ملیپوشان باید تمام توان خودشان را بگذارند و آنقدر خسته شوند که حتی نتوانند دو روز از خانه بیرون بیایند.
به نظر شما بازیکنان دورگه تیم ملی چقدر میتوانند در این بازی مؤثر باشند؟
از نظر تاکتیکی هیچی اما از نظر تکنیکی میتوانند کمک کنند مثل ضربات ایستگاهی که دژاگه میزند. کارهای انفرادی و خلاقیت آنها میتواند کمک زیادی به ما بکند. بازیکنی نظیر دژاگه میتواند خلاقیتش را به رخ حریف بکشد. کره هیچ وقت نتوانسته در آزادی ایران را شکست بدهد.
و ملیپوشان باید این رکورد را نگه دارند.
دقیقا البته نباید با برد کره همه چیز یادمان برود. نباید یادمان برود که فوتبالمان عقب افتاده؛ مثل بازی با استرالیا که بعد از صعود به جام جهانی همه چیز یادمان رفت. بازیکنانی لژیونر شدند و از همان موقع مبلغ قراردادها بالا رفت و پولهای ناجور در فوتبال ما پدیدار شد./ش