وقتی میخواهی بحث هافبکهای استقلال را پیش بکشی و دلایل ناهماهنگیهایی که در برخی بازیهای استقلال وجود داشت را مورد ارزیابی قرار بدهی نمیتوانی یادی از داریوش یزدانی، هافبک سالهای دور باشگاه استقلال و تیم ملی فوتبال کشورمان نکنی. داریوش از آن دسته بازیکنانی بود که به واسطه سربالایی که در زمان پاس دادن و انتقال توپ داشت زبانزد خاص و عام به حساب میآمد. همه از داریوش یزدانی و سربالایش میگفتند اما امروز نه تنها در استقلال بلکه در هیچ یک از تیمهای باشگاهی نمیبینی بازیکنی شبیه داریوش یزدانی باشد. این ویژگی منحصر به فرد آن روزها از یزدانی هافبکی متفاوت با سایرهافبکهای فوتبال ایران ساخته بود. آیا یزدانی که خود روزگاری از جمله بازیکنان ممتاز استقلال و تیم ملی به حساب میآمد میداند دردخط میانی استقلال چیست که گاهی وقتها موقعیتهای اندکی را در بازیهای لیگ میسازد؟ داریوش فرسنگها آن طرفتر یعنی در یکی از ایالتهای ینگه دنیا پاسخ سوالهای ما را میدهد.
حالا که لیگ دوباره تعطیل شده فرصت خوبی برای رسانهها است که قدری بیشتر به مباحث فنی تیمها بپردازند. طی 10 بازی که استقلال در لیگ دوازدهم انجام داد درخط میانی مشکلاتی داشت که عموما با انتقادهایی همراه بود. بسیاری بر این باورند که آبیها نتوانستند از نقطه نظر موقعیتسازی برای مهاجمان موفق عمل کنند.
قبل از اینکه بخواهم در این باره توضیح بدهم باید به یک موضوع اشاره کنم. استقلال در این فصل هر وقت دچار مشکل شد به عقب برگشت و بازیهای سنتی مثل سانتر از جناحین را در میدان انجام داد. البته اجرای این کار هم سخت است اما من فکر میکنم امیر قلعه نویی هم متوجه شده که با این شرایط نمیتواند همه آن تاکتیکهایی که مد نظرش است را در زمین پیاده کند. او به این نتیجه رسیده که اگر استقلال را با همان روشهای قدیمی فعلا در کورس نگه دارد بهتر است. تیم او تغییرات زیادی نسبت به فصل قبل داشته و همین میتواند برای مربی دردسرهایی را ایجاد کند.
اما بازیکنان بزرگی به خدمت استقلال درآمدهاند که هر یک سابقه زیادی در فوتبال دارند.
بله، من هم قبول دارم بازیکنان بزرگی در استقلال هستند اما تا الان آن بازیهایی که انتظار میرفته از سوی استقلال ندیدم. استقلال تا الان خوب امتیاز جمع کرده که ناشی از هوش قلعه نویی است. امیر میداند در این مقطع شاید هماهنگ کردن استقلال قدری دشوار باشد برای همین سعی میکند خود و تیمش را آن بالا نگه دارد تا آرام آرام به اهداف مورد نظرش دست یابد. امیر میخواهد در این مقطع هر جور شده امتیاز بگیرد. فکر میکنید چرا بازیکنی مثل عمران زاده که در خط دفاع بازی میکند سر از خط حمله درمی آورد؟ حضور عمران زاده در خط حمله استقلال نشان دهنده حس نتیجه گرایی امیر قلعهنویی است. تفکر امیر درست است. از طرفی احساس میکنم یکی از دلایل دیگری که منجر به این شده استقلال آن بازیهای تماشاگر پسند را به اجرا نگذارد این است که دست قلعه نویی هم تا حدودی برای دیگر مربیان لیگ برتری رو شده است. برای همین امیر زیاد با بازیکنانش کلنجار نمیرود و اصراری به انجام تاکتیکهای متفاوت ندارد. او میگوید با همین روش جلو میروم تا از کورس عقب نیفتم بعد نواقص را برطرف میکنم.
اصولا فوتبال ایران در اجرای تاکتیکهای روز دنیا بسیار ضعیف عمل میکند.
ما نباید فوتبالمان را با کشورهای اروپایی یا آمریکای جنوبی مقایسه کنیم. ما باید ابتدا این سوال را از خودمان بپرسیم که در آسیا کجا هستیم. فکر میکنم اینطوری خیلی عاقلانهتر باشد. ما درآسیا به تیمی درجه دو تبدیل شدهایم و از علم روز کمی عقب افتادیم. باید تلاش کنیم تا عقبماندگیهای مان جبران بشود. ما پتانسیل بالایی در فوتبال داریم. استعدادهای زیادی در فوتبال ایران هستند که میتوانند در فوتبال دنیا حرفهایی برای گفتن داشته باشند.
زمانی که خودتان در استقلال بازی میکردید همه میگفتند داریوش یزدانی سرش بالا است. آن روزها هم کسی نبود مثل شما در زمین حرکت کند. الان در استقلال هافبکها نقششان در حملات این تیم قدری کم شده است. برای همین هم هست که از مهاجمان انتقاد میشود. اگر موقعیتسازی در استقلال بیشتر بشود قطعا مهاجمان بیشتر در موقعیت گل قرار میگیرند. حتی آرش برهانی نیز از این مساله گله داشت و گفته بود که وقتی در موقعیت گل قرارنمی گیریم باید چه کار کنیم.
به اعتقاد من گردش توپ در استقلال بسیارکم است. استقلال باید با گردش توپ کنترل بازی را در دست بگیرد. هرچه گردش توپ بیشتر باشد درصد موفقیت و گلزنی هم بیشتر میشود. ذات بازیکن هم مهم است و اینطور نیست که مربی یک تاکتیکی را گوشزد کند و بازیکن بتواند به راحتی از عهده اجرای آن برآید. به اعتقاد من بازیکنان هم باید توانایی اجرای تاکتیک مربیان را داشته باشند. نمیگویم نوع تمرینها مهم نیست. مربیان هم باید کارهای متنوعی انجام بدهند و تمرینهای مناسبی برای بالابردن توان فنی و روحی بازیکنان درنظر بگیرند. استقلال هافبکهای بسیار خوبی دارد. با اینکه زندی رفته است اما میبینید که تعداد بازیکنان خوب در خط میانی استقلال کم نیست. به اعتقاد من استقلال به قدری هماهنگی بیشتر نیازمند است. شاید باید نوع تمرینها هم تغییر کند که این در حیطه وظایف اعضای کادر فنی است.
در تیم ملی هم چنین مشکلاتی وجود دارد. بازی با کرهجنوبی نزدیک است، به اعتقاد شما آیا میتوانیم با کروش به موفقیت دست یابیم یا اینکه تیم ملی کشورمان در این بازی دچار مشکل خواهد شد؟
معتقدم که از کروش میتوان چیزهای زیادی یاد گرفت. ما باید اول از خودمان بپرسیم کروش را استخدام کردیم برای چی؟ یادم میآید آن روزی که کروش به فوتبال ایران آمد در نخستین مصاحبهاش اعلام کرد که آمدم ساختار فوتبال ایران را تغییر بدهم. او از جوانگرایی حرفهایی زده بود اما در عمل این اتفاق نیفتاد. البته برخی بازیکنان در زمان او به ترکیب اصلی تیم ملی اضافه شدند اما شاید دیگران هم کروش را در رسیدن به این مهم کمک نکردند و او را در این مسیر قرار ندادند. کروش مربی بسیار بزرگی است و میتواند منشاء خدماتی به فوتبال ایران باشد. ببینید اصولا اینکه مربی صاحب فلسفه باشد خیلی مهم است اما عملی کردن بعضی کارهای بزرگ واقعا جرات بزرگی هم میخواهد.
بعد از بازی لبنان و آن شکست خیلیها از کروش ایراد گرفتند.
بله، ایرادهای زیادی به کروش گرفته شد اما متاسفانه این مربیان خودشان در زمان مربیگری کاری نکردهاند که اینگونه از کروش انتقاد میکردند. میان منتقدان برخی چهرهها بودند که خود سابقه ملی هم داشتند. من نمیگویم انتقاد نباید باشد اما انتقاد با تخریب خیلی فرق میکند.
با توجه به شرایط موجود تصور میکنید بتوانیم مقابل کرهجنوبی در بازی 25 مهرماه موفق باشیم؟
من امیدوارم این اتفاق رخ دهد چون ما پتانسیل این کار را داریم هرچند معتقدم از فوتبال آسیا تا حدودی عقب افتادهایم. از نظر استراتژی و تاکتیکی تیم ما مشکل تفکر ندارد چون کروش پشت آن است. چیزی که در این برهه به تیم ملی کمک میکند تمرکز است اما نمیدانم در شرایطی که برخی بازیکنان ملی ماهها است حقوق خود را از باشگاههای شان دریافت نکردهاند آیا میتوانند با این وضع روحی روانی برای تیم ملی موفق باشند یا خیر؟ ! تیم ملی نیاز به روحیه و تمرکز دارد اما در این شرایط به مشکل میخوریم. امیدوارم مسوولان فدراسیون فوتبال کشورمان در آستانه این بازی مهم فکری به حال روحیه بازیکنان تیم ملی کنند تا آنها با روحیه مناسب مقابل کرهجنوبی قرار بگیرند.
یکی از این بازیکنان علی کریمی است که مشکلاتی با ژوزه داشت!
ای کاش ژوزه آن حرفها را بعد از بازی با کرهجنوبی به علی کریمی میزد. من نگران روحیه علی کریمی هستم. او بازیکن بسیار خوبی است و به نظر من هنوز هم آماده و قبراق است. بازیکنانی مثل او، نکونام، تیموریان، خسرو حیدری و حتی کریم انصاری فرد میتوانند به فوتبال ایران خیلی کمک کنند./ش