<div><span>بازیکنی که با حرف و حدیثهای فراوان به استقلال آمد، بازیکنی که گفته میشد بدترین خرید استقلال است، بازیکنی که شاید همه روی نیامدنش با هم متحد بودند حالا به یکی از ارکان اصلی موفقیت تیمش تبدیل شده. میثم بائو دوباره برای استقلال گل ساخت تا بیشتر باور کنیم تصمیم امیر قلعهنویی در جذب این بازیکن تا چه اندازه موشکافانه و دقیق بوده. میثم بائو با اینکه تنها 200 دقیقه برای استقلال بازی کرده اما 3 بار موفق شده برای تیمش موقعیت گل بسازد. او یک گل زیبا هم برای استقلال مقابل راهآهن به ثمر رسانده تا پایش از گلزنی نیز بینصیب نماند. میثم بائو مقابل صبای قم تنها 45 دقیقه بازی کرد. او دلیل این تعویض را روشن میکند. </span><br> <font size="2"><br> </font><b> <div><b><font>نیمه دوم که شروع شد لنگلنگان از کنار زمین حرکت کردی و رفتی روی نیمکت نشستی. دلیل تعویضت این بود؟ </font></b></div> </b><br> <span>کمی سرماخورده بودم و پایم هم اندکی درد میکرد. وقتی نیمه اول تمام شد رفتیم داخل رختکن و امیرخان تصمیم گرفت من را تعویض کند. </span><br> <b><span>تعویضت فنی بود یا به خاطر مصدومیت و سرماخوردگی از بازی بیرون رفتی؟ </span><br> </b><span>هم فنی بود و هم خودم مصدوم شدم. کسالت هم داشتم و شاید به خاطر اینکه قدرت تیمی ما پایین نیاید امیرخان تصمیم گرفت من را تعویض کند. خیلی تشویقم کرد و به من گفت که جزو خوبهای زمین بودی. من به تفکرات امیرخان احترام میگذارم. </span><br> <b><span>هفتهها است به یکی از آمادهترین بازیکنان استقلال تبدیل شدهای اما انگار قلعهنویی روی تو نظر ندارد. </span><br> </b><span>اتفاقا امیرخان خیلی به من اعتقاد دارد. اگر یادتان باشد اول فصل خیلیها بابت اینکه من به استقلال آمدم از قلعهنویی ایراد گرفتند اما این انتقادها تاثیری در تصمیم امیرخان نداشت. مربی در هر بازی براساس تفکرات خودش تیم را ارنج میکند. برای من هم یک دقیقه بازی کردن با 90 دقیقه فرقی ندارد. مهم این است که برای تیم مثمرثمر باشم. </span><br> <b> <div><b><font>آمار بازیهایت را داری؟ </font></b></div> </b><br> <span>بله، من تا الان 200 دقیقه برای استقلال بازی کردم. یک گل زدم و 3 بار هم پاس گل دادهام. همیشه خدا را به خاطر اینکه اجازه نداده پیش مردم سرشکسته شوم شکر کردم. </span><br> <b> <div><b><font>با تو که حرف میزنیم به خوبی احساس میکنیم که نسبت به هفت هشت سال قبل حرفهایتر شدهای. </font></b></div> </b><br> <span>بله، حرفهای شدهام چون آن روزها جوانتر بودم و سعی میکردم زود جواب بدهم اما الان خیلی با آن روزها فرق میکند. </span><br> <span>وقتی روی نیمکت هم مینشینی با اینکه شاید در برخی بازیها حقت بود به میدان بروی اما حرف خاصی علیه مربیان نزدی. </span><br> <span>من به خودم فهماندهام که اگر یک دقیقه هم بازی کردی باید طوری باشی که بهترین عملکرد را ارائه کنی. اگر یادتان باشد در بازی با ذوبآهن با اینکه هفتهها در ترکیب اصلی نبودم تعویضی به میدان رفتم و پاس گل دادم. آن روز من و امین هر دویمان تعویض شدیم و یک گل 3 امتیازی را برای استقلال ساختیم. از طرفی رقابت بین هافبکهای استقلال خیلی سخت شده. </span><br> <b> <div><b><font>رفتن زندی اما میتواند به تداوم حضور تو کمک کند. </font></b></div> </b><br> <span>زندی هم بود رقابت بیشتر میشد اما او رفت. حالا هم که زندی رفته رقابت خیلی تنگ است. ما هافبکهای بازیساز خیلی خوبی داریم. رقابت در استقلال دشوار است و باید خیلی آماده باشی که بتوانی در ترکیب اصلی قرار بگیری. </span><br> <b> <div><b><font>همان طور که گفتی در شهرداری کروش تو را به تیم ملی دعوت کرد. احتمال اینکه دوباره ملیپوش شوی وجود دارد؟ </font></b></div> </b><br> <span>من ناامید نیستم. البته امروز دیگر اسامی اعلام شده. خیلی دوست دارم در تیم ملی هم باشم و مثل یک سرباز به کشورم خدمت کنم. شاید جمله کلیشهای گفته باشم اما واقعاً دوست دارم مثل یک سرباز برای کشورم به میدان بروم. </span><br> <b><span>هواداران استقلال قدری نگران خط حمله هستند، به خصوص اینکه گاهی مجیدی هم تشویق میشود. </span><br> </b><span>من همیشه به بزرگان استقلال احترام گذاشته و خودم را کوچکترین عضو این تیم میدانم اما درباره خط حمله باید بگویم آرام آرام همه چیز روبراه میشود. ما الان یک تیم 19 امتیازی هستیم که یک بازی عقب افتاده هم داریم. سعی میکنیم در زمینه گلزنی بهتر کار کنیم. به زودی بازیهای پرگلتری از استقلال خواهید دید، مطمئن باشید... </span><br> <b> <div><b><font>با این سوال میخواهیم قدری به گذشته برویم. فکر نمیکنی جدایی از استقلال و رفتن به پرسپولیس به ضررت شد؟ </font></b></div> </b><br> <span>من همیشه خودم را مدیون هواداران میدانم. هواداران پرسپولیس هم برایم قابل احترام هستند اما گاهی وقتها در زندگی فوتبالیستها اتفاقاتی میافتد که شاید منجر به افت آنها شود. من را بردید به حال و هوای سال 85. </span><br> <b> <div><b><font>سالی که تو بهترین گلزن استقلال لقب گرفتی. </font></b></div> </b><br> <span>(میخندد) بله اما انگار کسی یادش نیست. سال اول هم که به استقلال آمدم پدیده این تیم شدم. میدانید چرا من دوباره به استقلال برگشتم؟ به خاطر اینکه به حرف و حدیثهایی که بود پاسخ محکمی بدهم. </span><br> <b> <div><b><font>اول فصل خودمان هم مینوشتیم این میثم بائو عجب خرید حرفداری بود. </font></b></div> </b><br> <span>بله، اتفاقا همان انتقادها من را زنده کرد. اگر نمیگفتید این چه خریدی است انگیزهام زیاد نمیشد. آن انتقادهایی که کردید باعث شد من تمرینهایم را بیشتر کنم. خیلی تمرین میکنم حتی اضافه بر زمان تمرین. وقتی آمدم استقلال تنها میخواستم دل مردم را شاد کنم و با خودم عهد بستم که برای استقلال بهترین باشم. حالا خوشحالم که همه متوجه شدید من آنقدرها هم بد نبودم. </span><br> <b><span>بد که نبودی هیچ! الان جزو سه چهار بازیکن تاثیرگذار استقلال هم هستی. </span><br> </b><span>من از راه فوتبال زندگی میکنم. هر جا رفتم دوست داشتم پولم را حلال کنم. در شهرداری تبریز هم اینطوری بود و دیدید که کروش من را به تیم ملی دعوت کرد و حتی در ترکیب تیم ملی هم به میدان رفتم اما همیشه یکسری حرف و حدیثها پشت سر میثم بائو بوده. نمیدانم دلیلش چیست. </span><br> <b> <div><b><font>فکر میکنی چرا این همه حرف و حدیث برایت ایجاد شده؟ </font></b></div> </b><br> <span>نمیدانم، باور کنید نمیدانم. بعضیها خیلی راحت به من هر تهمتی را خواستند نسبت دادند اما اشکالی ندارد. من کارم را کردم. یعنی این حرفها من را قویتر کرد. من سکوت کردم. ماهها هم این کار را ادامه دادم. در سکوت خودم گم بودم و هر شب ساعتها به اتفاقاتی که افتاده و حرفهایی که به من میزنند فکر کردم. خودم خودم را میخوردم اما بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که باید جواب آنها را تنها در زمین بدهم. برای همین منتظر ماندم تنها لیگ شروع شود. الان احساس میکنم با عملکردم جواب آنهایی که انتقاد میکردند را دادهام. به خاطر همین خیلی خدا را شکر میکنم. </span><br> <b> <div><b><font>الان احساس میکنی مچ رقیبانت را خواباندی؟ </font></b></div> </b><br> <span>من هیچ وقت دنبال جنگ و دعوا با کسی نبودم. تنها توکلم به خدا بوده و فکر میکنم الان خدا اوضاع را روبراه کرده. امیدوارم همینطوری ادامه پیدا کند و سرم بالا باشد. آنهایی که از من انتقاد کردند باعث پیشرفتم شدند و باز هم دوست دارم از من انتقاد کنند (... و بعد میخندد) ./ش</span><br> </div>