<div class="title1"><font><br> </font></div> <div class="subtitle1"><font><br> </font></div> <font>استقلال لازم بود به جاى اصرار زیاد روى ارسال از کناره ها به ایجاد موقعیت پشت محوطه جریمه و استفاده از عناصر شوتزنش روى مى آورد، کارى که به عقل جانواریو رسید اما چون تعریف تاکتیکى برایش وجود نداشت، موقعیت سازى زیادى هم در این مورد رخ نداد. قلعه نویى باید تغییر تاکتیک مى داد اما تیم هاى او فقط نفوذ از کناره و سانتر کردن بلدند، گویا!امیر قلعه نویى بر اساس تجربه موفق بازى با راه آهن این بار هم استقلال را (۱-۳-۲-۴ ) چید با دو تغییر؛ اکبرپور به جاى حمودى و توزى به جاى زندى فیکس بازى کردند. خسرو حیدرى برخلاف نیمه اول بازى قبل، مقابل فجر در همان دفاع راست قرار گرفت تا سیاوش جلوتر بازى کند. برنامه اصلى استقلال براى حمله، نفوذ از کناره ها بود مبتنى بر جلو کشیدن حیدرى و میثم حسینى و اضافه شدن اکبرپور و توزى به خط حمله.<br> چرا استقلال موفق نشد؟<br> (۱-۳-۲-۴ ) سیستمى است مبتنى بر ایجاد فضاهاى متعدد که این فضاسازى اگر چه به اندازه سیستم هایى همچون (۳-۳-۴) وسعت ندارد اما به دلیل تعدد و زنجیره اى بودن مى تواند براى تیمى با ویژگى هاى انسانى استقلال بهترین سیستم تلقى شود. در این سیستم سطح و سرعت حرکت توپ حرف اول را مى زند و لاجرم دوندگى کمتر است. محمود یاورى چه کار کرد؟ او نسخه همیشگى را تجویز نمود. کارى که قبلا غلام پیروانى هم انجام مى داد؛ دویدن تا آخرین توان! فجر سپاسى با دوندگى زیاد در زمین خودى توانست بیشتر فضاهایى را که استقلالى ها بر اساس حرکت توپ ایجاد مى کردند، پر کند. شاگردان یاورى دنبال بردن نبودند و با دوندگى زیاد و نزدیک هم بازى کردن به گل نخوردن مى اندیشیدند و موفق هم بودند. اگر فجر سپاسى هم مثل راه آهن براى حمله کردن و گل زدن برنامه داشت در نتیجه فاصله نفراتش بیشتر مى شد و این کار را براى استقلال راحت تر مى کرد. قلعه نویى با بیرون کشیدن ساموئل و به میدان آوردن حمودى در حقیقت اکبرپور را به عنوان مهاجم کاذب پشت برهانى قرار داد تا وى بتواند از نقاط کور دفاع فجر روى سانترها استفاده کند اما برهانى نمى توانست به اندازه لازم با مدافعان درگیر شود خصوصا روى هوا به همین دلیل زندى وارد میدان شد و توزى به خط حمله رفت تا با افزایش سطح درگیرى فیزیکى، سیاوش فرصتهاى بهترى کسب کند. در پایان هم که استقلالى ها رو به بازى هوایى آوردند و عمران زاده قرار بود موثر واقع شود که نشد.<br> اشتباهات قلعه نویى<br> با توجه به بلند بالایى شیخ ویسى و مهارت مجموعه دفاعى فجر در دفع توپهاى بلند، استقلال لازم بود به جاى اصرار زیاد روى ارسال از کناره ها به ایجاد موقعیت پشت محوطه جریمه و استفاده از عناصر شوتزنش روى بیاورد، کارى که به عقل جانواریو رسید اما چون تعریف تاکتیکى برایش وجود نداشت، موقعیت سازى زیادى هم در این مورد رخ نداد. قلعه نویى باید تغییر تاکتیک مى داد اما تیم هاى او فقط نفوذ از کناره و سانتر کردن بلدند، گویا! از سوى دیگر استفاده از یک مهاجم بلندزن براى درگیر شدن با مدافعان حریف در این بازى یک ضرورت بود که قلعه نویى حتى حاضر نشد از منوچهرى به عنوان بازیکن جانشین استفاده کند. او اگر چه در نشست بعد از بازى توجیهاتى براى عدم استفاده از وى بیان کرد اما به نظر مى رسد دلیل اصلى ماجرا برخى مسایل انضباطى باشد که جزو بخشهاى اصلى مانیفست مربیگرى قلعه نویى است. </font>